سبک تاج اصفهانی

اصفهان و تاج اصفهانی در یک سده اخیر پیوند ناگسستنی با یکدیگر داشتند، چنانکه بررسی آواز-شهرِ اصفهان بدون پدیده‌ای چون تاج، غیر ممکن است. ولی در کنار این پیوند عمیق و عشق و علاقه مردم و هنرمندان به این خواننده ارزشمند، از دیرباز، برای بسیاری پژوهشگران و اندیشمندان، تضادی درباره تاج و علاقه‌مندانش، قابل تأمل و پرسش بود. این پرسش و ابهام به این واقعیت مربوط می‌شد که با وجود این پیوند ناگسستنی، هنوز تحقیقات و پژوهش‌های بسیار اندک و ناچیزی درباره تاج و سبک آوازی او صورت گرفته است. (آن هم پژوهش‌هایی که اکثر آن‌ها به لحاظ پژوهش، روش‌شناسی و مباحث ارائه‌شده دچار ضعف‌ها و غلط‌های مختلفی بود.)

تاریخ انتشار: 09:06 - شنبه 1399/09/15
مدت زمان مطالعه: 16 دقیقه

همچنین وقتی در آثار تاج تأمل می‌کردیم عمده آثار قابل تأمل او به نوارهای خانگی مربوط می‌شد که از ۶۰ سالگی به بعد ضبط شده بودند. وضعیت صفحاتی هم که از تاج موجود بود بسیار نامطلوب بود. تعداد معدودی از صفحات تاج با دورهای تند و کیفیت‌های بسیار پایین بر روی نوارها ضبط شده بود. از این رو ما عمدتا صفحاتی از تاج را شنیده بودیم که اهل فن به خوبی می‌دانستند ارتباطی با صدای طبیعی او ندارد. در چنین وضعیت نابسامانی، هنرمندپژوهشگر جوانی، پا به میدان هنری آواز-شهرِ اصفهان گذاشت و همه صفحات آوازهای تاج را (با کیفیت متناسب با صدای طبیعی تاج) در آلبومی تحت عنوان «آوازهای استاد جلال تاج اصفهانی بر روی سنگ صفحات ۷۸ دور» همراه با پژوهش دیسکوگرافی منتشر کرد. نوید نوروزی، (خواننده و پژوهشگر) از آنجا که فارغ‌التحصیل رشته فلسفه بود و با روش‌شناسی پژوهش هنری آشنایی داشت، به‌خوبی می‌دانست حلقه مفقوده شناخت سبک آوازی تاج، ارائه دیسکوگرافی برای صفحات تاج است. او در همان پژوهش در تعریف دیسکوگرافی چنین نگاشته بود: «دیسکوگرافی عبارت است از مستند سازی آثار منتشر شده صوتی در قالب لوح فشرده از یک هنرمند، گروه ارکستر، آرشیو یا کمپانی تولیدکننده صفحه، به صورت گزارشی نظام‌یافته و حاوی حداکثر اطلاعات ممکن از مراحل گوناگون ضبط و تولید و توزیع هر اثر.»
اما پس از گذشت دو سال از انتشار آلبوم صفحات تاج و تأملی که در این مدت درباره آثار تاج داشتیم تازه متوجه شدیم با ارائه این آلبوم و پژوهش در آغاز راه شناخت سبک آواز تاج هستیم. از این رو به مناسبت سالروز درگذشت استاد جلال تاج اصفهانی، گفت‌وگویی با نوید نوروزی انجام دادیم تا بهتر بتوانیم نقاط تاریک زندگی و سبک آوازی تاج را روشن‌تر سازیم. مصاحبه‌کننده به عنوان پژوهشگری که بیش از دو دهه سابقه گفت‌وگو با اکثر هنرمندان و استادان موسیقی را در کارنامه خود دارد، به صراحت، درباره اهمیت این گفت‌وگو واقف است. چرا که معتقد است در این مصاحبه با اطلاعاتی از زندگی هنری تاج روبه‌رو می‌شویم که قبلا کمتر اطلاعی از آن داشتیم. در واقع باید به صراحت گفت ما با تمام پیوند عمیق و ناگسستنی که با تاج داشته و داریم، تازه در آغاز شناخت تاج (به ویژه تاج متقدم) هستیم. زیرا که در گذشته هر شناختی از سبک آواز تاج داشتیم بیشتر به تاجِ متأخر مربوط می‌شد. با ارائه این آلبوم و انجام این گفت‌وگو امیدواریم باب شناخت کامل سبک آوازی تاج، توسط پژوهشگران مجرب و کارآزموده آغاز شود.

شما موسیقی و آواز را از چه زمانی آغاز کردید؟

موسیقی برای من از اوان کودکی به واسطه رابطه خویشاوندی با استاد اصغر شاهزیدی شروع شد و از همان دوران در کلاس ایشان بودم. به خصوص که در یک مقطع زمانی خیلی وقت‌ها عصرها مهمانی‌هایی تشکیل می‌شد و استادی مثل آقای حسن کسایی، جلیل شهناز، محمد طاهرپور و یا بزرگان ادب این شهر مثل دکتر قدسی، دکتر مظاهری و… را از نزدیک می‌دیدم و همه این‌ها بستر خوبی را برای من فراهم کرد. از پنجم دبستان هم نزد آقای شیخ بهایی شروع به تنبک‌زدن کردم، هم‌زمان سه‌تار را هم نزد آقای امیر مسعود امیری (از شاگردان آقای شاهزیدی) آغاز کردم و در سن 14- 15سالگی برای یادگیری ردیف موسیقی به کلاس آقای شاهزیدی می‌رفتم ولی هیچگاه موسیقی را به عنوان یک کار جدی نگاه نمی‌کردم تا از 24 سالگی سعی کردم به این موضوع جدی‌تر به عنوان یک حرفه نگاه کنم. یادم می‌آید آقای بهمن بوستان می‌گفت: موسیقی باید شوق باشد، نه شغل!
از مقطعی پیش اساتید مختلف در داخل و خارج ایران به کلاس‌های صداسازی رفتم. بعد از آن به تعمق در مکاتب آوازی روی آوردم. همچنین نزد استاد محمدتقی سعیدی به مدت یک سال، آوازهای محلی را کار کردم و همچنین روایتی را که ایشان از ردیف استاد کسایی و شهناز داشت، می‌شنیدم.
بعد از اتمام تحصیلاتم به ایران آمدم و با استاد جواد لشگری آشنا شدم و یک سری کار از ایشان گرفتم که این آلبوم منتشر خواهد شد.

تحصیلات شما در چه زمینه‌ای بوده؟

تحصیلات من در رشته فلسفه و در حوزه فلسفه اخلاق بوده که در دانشگاه «سنت پل» (کشور کانادا) آن را به پایان بردم. موضوع اصلی تزی که من در دانشگاه به آن پرداختم نقد مدرنیته و لیبرالیسم مدرن بود که در آن از میراث چارلز تیلور، آمارتیا سن و گادامر به عنوان رویکرد اصلی نقد خود استفاده کردم.

تحصیلات در کار موسیقی شما تأثیر  داشت؟

فضای موسیقی ایران به‌خصوص اصفهان هم در عمل و هم در پژوهش، فضای مشوشی است. ما نیاز به ذهنیتی داریم که این فضای مغشوش را بازیابی کند و عناصر آن را مورد بررسی قرار دهد و ببیند آیا این عناصر را می‌شود نظام مند و ساختارمند کرد یا نه؟

به عنوان نمونه در مورد تاج اصفهانی چی؟

 داستان تاج هم همین است. ما یک ویرانه‌ای از انبوه اطلاعات از موسیقی اصفهان داریم که اکثر این‌ها نه منتشر شده و نه تکلیف آن مشخص است و در این زمینه اگر تعلل کنیم همه چیز رو به نابودی می‌رود. این وظیفه یک پژوهشگری است که با متدولوژی و روش‌شناسی و فلسفه آشنا باشد تا بتواند به این تاریخِ پیچ در پیچ و مُشوش سامانی بدهد.

خب دقیقا در همین فضای بحرانی که همه ما شاهد آن هستیم ناگهان دو سال پیش اثری ارائه شد که آوازهای تاج اصفهانی را به صورت دیسکوگرافی منتشر کرد. چه شد در چنین فضایی شما به دنبال چنین اثری رفتید؟

ما اصفهانی‌ها علاقه خاصی به تاج داریم و اکثرا عقیده داریم تاج یک پدیده یگانه در آواز است که هیچگونه نظیر و مانندی ندارد. البته تاج واقعا خواننده خوب و کم‌نظیری است، ولی همین توجه و تمرکز از طرفی دیگر باعث شده حق هنرمندانی نظیر «سیدحسین طاهرزاده» ضایع شود؛ آن‌هم بزرگمردی مثل طاهرزاده که نقش اجتماعی او بسیار فراتر از تاج است. متاسفانه هیچگاه سعی نکردیم به این مسائل هم توجه کنیم. همین توجه زیاد در برخی موارد باعث سوءاستفاده بعضی افراد سودجو شده است. به خاطر دارم در آن سال‌ها در کلاس‌های آواز بسیار می‌شنیدیم که تاج فلان آواز را دارد و ما از آن‌ها می‌پرسیدیم این آثار کجاست؟ و آن‌ها در پاسخ می‌گفتند در دسترس نداریم ولی فلان روز شنیدیم! به هر حال این دغدغه برای ما وجود داشت. حتی در ادامه این روند، هنرجویانی امثال من بسیار مورد سوء استفاده قرار گرفتیم. به عنوان نمونه شخصی که مسئولیتی در کلاس‌ها داشت، این آثار را خرید و فروش می‌کرد. این شخص مبلغ گزافی از ما می‌گرفت و در نهایت دو تا نوار به ما می‌داد که کپی هم بود. این نوارها هم عمدتا به خاطر اینکه دور آن ایراد داشت، باعث شده بود کوک صدای آقای تاج مشکل پیدا کند. با وجود چنین مسائلی ارائه آثار تاج نیاز به پژوهشی متدولوژیک داشت و من در حد بضاعت و توان خود سعی کردم این کار را انجام دهم.

از چه سالی شروع به تحقیق و جمع‌آوری آثار تاج کردید؟

سال 1384 بود که من با پسر آقای تاج آشنا شدم و بعد از آن متوجه شدم در زیر زمین آقای تاج دو چمدان سند، عکس یا دست‌نوشته از ایشان موجود است. در طول این 30 سال هم هیچ‌کس سراغ این اسناد نرفته بود. من در طی این سال‌ها بسیاری از عکس‌های دیده‌نشده تاج را اسکن کردم و در اختیار همه گذاشتم. بعد از آن شروع به طراحی وب‌سایتی برای آقای تاج کردیم و این اسناد و عکس‌ها همگی اسکن شد. خواندن و بررسی این نامه‌ها و اسناد از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که مطالعه آن‌ها باعث می‌شود بسیاری از ابهام‌ها در مورد زندگی ایشان برطرف شود. ما حدود یک ماه، تمام دست‌خط‌هایی که آقای تاج داشت، از اشعار سعدی گرفته تا حتی نامه‌های شخصی را خواندیم و اسکن کردیم. به عنوان نمونه در یکی از این نامه‌ها به دلیل اینکه تاج هنوز ازدواج نکرده بود، پدرشان نامه‌ای به ایشان نوشته و در آن نامه خطاب به تاج گفته بودند که من زنی را برای شما پیدا کردم که به قرص قمر می‌ماند. خلاصه در آن زمان در ایام محرم که آقای تاج به یزد رفته بود در مراجعت به اصفهان ازدواج می‌کند.

آیا برنامه‌ای برای این نامه‌ها و اسناد دارید؟

بله! تمام این نامه‌ها را در آینده منتشر خواهیم کرد.

من معتقدم با انتشار چنین آلبوم‌هایی بسیاری از آرشیوداران دیگر نمی‌توانند سوءاستفاده‌های خودشان را تداوم بخشند. همچنین با انتشار بسیاری از این نامه‌ها و اسناد علاوه بر اینکه بسیاری ابهام‌ها از زندگی هنرمندانی نظیر تاج اصفهانی بر طرف می‌شود، حسن دیگرش این خواهد بود که باعث می‌شود بسیاری از افسانه‌سازی‌ها و دروغ‌پردازی‌ها از بین برود.

بله! وقتی چنین اسنادی منتشر می‌شود نوعی آگاهی به وجود می‌آید که باعث می‌شود برخی افراد سوءاستفاده نکنند. مثلا کسانی که با دریافتِ پول‌های گزاف این آثار را با کیفیت‌های نازل به علاقه‌مندان می‌فروختند دیگر نمی‌توانند چنین سوء استفاده‌هایی را ادامه بدهند.

کار جمع آوری این صفحات به کجا کشید؟

در منزل آقای تاج صفحاتی بود که آقای همایون تاج یک ضبط صوت جلوی این‌ها گرفته بود و این‌ها را به این روش روی نوار ضبط کرده بود که این نوارها کیفیت مطلوبی نداشت. من از سال 83 به‌تدریج این صفحات را خریدم و جمع‌آوری کردم و در نهایت در طول مدتی که این‌ها را گوش می‌کردم، این واقعیت برای من بیشتر روشن می‌شد که سبک تاج در ابتدا به این صورتی که ما تاکنون می‌شناختیم نبوده و نکته قابل توجه این است که تاج، مانند هم عصرانِ خود، آواز نمی‌خوانده است. خلاصه این مجموعه تا امروز جمع‌آوری شده که البته هنوز کامل نیست و برخی صفحات «سودوا» باید به آن اضافه شود تا ما در نهایت بتوانیم یک دیسکوگرافی کامل از آقای تاج ارائه کنیم. مسئله‌ای که در اینجا باید به آن اشاره کنم این است که ما نمونه‌های صوتی مشخصی از دوره جوانی آقای تاج نداشتیم تا مشخص شود که چقدر سبک ایشان در آغاز متفاوت بوده است. آنچه ما از تاج تا قبل از این شنیده بودیم عمدتا از 55 یا 58 سالگی به بعد بوده است. همچنین 80 تا نوار در منزل آقای شاطر رمضان بوده که این‌ها را به طرق مختلف جمع آوری کردیم که این مجموعه را هم زمانی منتشر خواهیم کرد. در این مجموعه نکته قابل توجه این است که از نوازندگان نسل قدیم گرفته تا آقای محمدرضا لطفی، آواز تاج را همراهی کردند. من این مجموعه را به ویو (wave) تبدیل کردم و به خانواده آقای تاج هم دادم.

همه این 80 تا نوار در منزل شاطر رمضان ضبط شده بوده؟

 عمده این 80 نوار در منزل شاطر ضبط شده‌اند. برخی از آن‌ها هم در منزل آقای اشجع و برخی مهمانی‌های خصوصی ضبط شده و ضبط همگی این مجموعه ضبط خانگی است.

صفحات تاج چند نوع صفحه بوده و از بررسی این صفحات آیا می‌توانیم دوره‌های مختلفی از آواز تاج را آنالیز کنیم؟

ما دو دوره مشخص در تاریخ ضبط صفحات گرامافون در ایران داریم. دوره اول آن با صفحات طاهرزاده شروع می‌شود. دور دوم ضبط صفحات از سال 1304 شروع شده و تا سال 1317 ادامه دارد. در سال 1306 صفحات «پولیفون»، سال 1312 صفحات «هیز مَسترویس» و سال 1317 صفحات «سودوا» بوده است. یکی از معضلاتی که در پژوهش دیسکوگرافی آثار تاج با آن مواجه شدم این بود که هنوز ما به درستی از تاریخ تولد تاج مطلع نیستیم. متاسفانه ما آن‌قدر آدم‌های کاهلی بودیم که تاریخ دقیق زندگی هنرمندانمان را نداریم. ابهام در تاریخ تولد تاج به این صورت است که اگر با تاریخ شناسنامه ایشان در نظر بگیریم، سن تاج در زمان فوت 82 سال می‌شود. این در حالی است که همه سن تاج را 86 سال در نظر گرفتند. اگر 82 سال شناسنامه را در نظر بگیریم این تاریخ مشکل پیدا می‌کند. زیرا زمانی‌که تاج نزد شیخ خزعل بوده (سال 1315) سن تاج حدود بیست و خرده‌ای می‌شود که این مسئله نمی‌تواند درست باشد یا در این حالت صفحه مشهور همایون را در سن 16-17 سالگی خوانده که بعید است چنین حالتی درست باشد. در صورتی که تاج به پسرش همایون می‌گوید موقعی که من آواز همایون را خواندم در کسوت روحانیت بودم (حدود سی سالگی) یا آقای تاج می‌گفته آقای ادیب خوانساری یک سال از من کوچک‌تر است. اگر این گفته را ملاک بگیریم، سن آقای تاج 76 سال می‌شود. بنابراین دلیل اینکه ما نمی‌توانیم سیطره زیباشناسی آواز تاج را به درستی مشخص کنیم به خاطر این است که هنوز زمان‌بندی دقیقی از دوران مختلف فعالیت هنری تاج در دست نداریم.

در برخی از نوارها می‌شنویم آقای تاج سن خود را اعلام می‌کند. با توجه به اینکه ما سال ضبط برخی این نوارها را می‌دانیم، آیا این موضوع، مشکل را نمی‌تواند حل کند؟

نه! چرا که خود آقای تاج سنش را اشتباه اعلام می‌کند. مثلا تاج درباره ضبط صفحات سودوا که در سال 1317 بوده، می‌گوید 1312 بوده یا تاریخ صفحات پولیفون را که 1306 بوده، 1309 اعلام می‌کند. با رجوع به بروشور کمپانی‌های ضبط صفحه که نوشته‌هایش بسیار دقیق است، مشاهده می‌کنیم تمام تاریخ‌هایی که آقای تاج می‌گوید همگی نادرست است.

در اسنادی که از صفحات داریم سن تاج را اعلام نکردند؟

نه من اسناد را بررسی کردم. ما تاریخ ضبط را به صورت ماه و سال داریم، اسامی نوازندگان را داریم، شماره بدنه و صفحه و قالب و کاتالوگ را داریم، آدرس و مراکز پخش را داریم، اما اطلاعات جزئی در مورد خواننده‌ها را نداریم؛ مگر گزارش‌های ضبطی که عموما به این تفصیل نیست که ما بدانیم آقای تاج در آن موقع چند سال داشته است. یکی از مواردی که از اطلاعات صفحه‌ها متوجه آن می‌شویم این است که تاج در سال 1306 در ایران دارای شهرت بوده است.

چرا؟

به خاطر اینکه کمپانی‌های ضبط (که مرکزش در اروپا بوده) یک سری افراد را به خاورمیانه می‌فرستادند تا بروند تحقیق کنند مشهورترین هنرمندان در حوزه موسیقی چه کسانی هستند تا بتوانند از آن‌ها صفحاتی را ضبط کنند. در آذربایجان و ترکیه شروع به کار می‌کنند و در سال 1306 هم از تاج دعوت می‌کنند به عنوان خواننده (صفحات پولیفون) اجرا داشته باشد. همین امر نشان می‌دهد در سال 1306 تاج دارای شهرت و رسمیت در ایران بوده که کمپانی از او دعوت به عمل آورده است. خوشبختانه از صفحات پولیفون لیستی در دست داریم که مطابق آن، آقای تاج 20 رویِ صفحه خوانده که ما همه این صفحات را پیدا کردیم و این‌ها را در همین آلبوم صفحات تاج منتشر کردیم. در مورد صفحات هم این توضیح را بدهم که هر صفحه در واقع دو روی دارد و 20 روی صفحه معادل 10 ترک صوتی امروزی است.

در همین صفحات، آوازهای تاج با همراهی چه نوازندگانی بوده است؟

 به غیر از یک مورد که با همراهی ویولن «حسین یاحقی» است، بقیه با همراهی تار «ارسلان درگاهی» ضبط شده است. در ضمن شیوه ضبط این‌ها خیلی عجیب بوده است. به این صورت که وقتی نوازنده تار شروع به نوازندگی می‌کند، نوازنده ویولن هم با تأخیر یک ثانیه‌ای نغماتی را زیر صدای تار می‌زند و شما به درستی متوجه نمی‌شوید دلیل اینکه این‌ها هم‌زمان به این صورت می‌زنند چی هست؟ به غیر از این مورد، خیلی جاها هم ویولن صدایی شبیه به کمانچه دارد و همچنین سازی شبیه تنبک هم صدایش شنیده می‌شود ولی تنبک امروزی قطعا نیست و حتی برخی دیسکوگرافی نویسان مثل آقای امیر منصور نوشتند چیزی شبیه ضرب.

سبک آوازی تاج در این دوره به چه صورت است و آیا شبیه خواننده خاصی می‌خوانده است؟

نکته مهم در مورد تاج در این مقطع این است که سبک آوازی او هنوز شکل نگرفته است. در مورد اینکه در این مقطع تاج شبیه چه خواننده‌ای می‌خوانده، من فکر می‌کنم تحت تأثیر سید رحیم بوده، اتفاقا ادیب خوانساری و طاهرزاده هم آوازهایی به این سبک و سیاق دارند. شما در این آوازها مولفه‌هایی از آواز قاجاری را مشاهده می‌کنید. (در اینجا نوید نوروزی تحریرهایی به شیوه دوره قاجاری اجرا می‌کند و در ادامه می‌گوید) این دِل‌ای ‌دل‌ای‌هایی که در اینجا خواندم مخصوص آواز قاجاری بوده و تعزیه‌خوان‌ها بیشتر به این شیوه می‌خواندند. آقای تاج یک صفحه شاه‌خطایی دارد که در آن به همین شیوه تحریر می‌زند. در صورتی که از صفحات هیزمسترویس به بعد (دور دوم صفحات آوازی تاج اصفهانی) این حالات (دِل‌ای ‌دل‌ای‌ها و امان امان‌ها) دیگر شنیده نمی‌شود. همچنین در صفحات پولیفون، تاج هنوز شناخت عمیقی نسبت به شعر ندارد.

با در نظر گرفتن این واقعیت که در دوره دوم ضبط صفحات، سبک آوازهای تاج عمیق‌تر و پخته‌تر شده، می‌توان گفت تاج، دقیقا تحت تأثیر چه هنرمندی توانسته به این بلوغ هنری برسد؟

در اینکه تاج از اطرافیان خود هم تأثیر پذیرفته شکی نیست، اما به نظر من، مهم‌تر از همه این است که تاج در این دوران به مسئله فرم (فرم آوازی) عمیقا فکر می‌کرده است. یک سری فرم و تزئینات و تحریر و نوع خواندن در دور دوم و سوم (ضبط صفحات) تاج وجود دارد که این‌ها به هیچ خواننده‌ای شبیه نیست. این‌ها همگی نشان می‌دهد تاج به این مسائل فکر می‌کرده است. او در این دوران کارهایی داشته در آوازش انجام می‌داده که شبیه طاهرزاده یا ادیب هم نیست.
مثلا در آوازی که تاج با مطلع «دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدم‌اند» خوانده،  دو سه تا تحریر اجرا کرده که شبیه هیچ‌کدام از تحریرهای قدیمی نیست. به نظر من، این‌ها نشان می‌دهد تاج در دوره جوانی به «فرم» فکر می‌کرده و توجه زیادی به این موضوع داشته است. او در واقع به این فکر بوده که آوازش را به بیان خاصی برساند. دقت کنید درآمدِ همایون مشهوری که تاج با مطلع «از تو با مصلحت خویش نمی‌پردازم» خوانده، شبیه درآمدِ همایون خواننده‌های هم‌عصرش نیست. شخصی می‌گفت از آقای تاج پرسیدم از چه کسی تأثیر گرفتید؟ آقای تاج گفت: از حبیب شاطر حاجی. اما ما دقیقا نمی‌دانیم «حبیب شاطر حاجی» به چه شیوه‌ای می‌خوانده است. در همان صفحه مشهور همایون، تحریری که تاج بعد از گوشه چکاوک اجرا می‌کند  یا درآمدی که در ابتدای صفحه خوانده، این موارد را وقتی در این آثار بررسی می‌کنید در نهایت به این نتیجه می‌رسید که این شیوه‌ها و تحریرها در آوازهای هیچ‌کدام از خواننده‌های آن دوران، مثل طاهرزاده یا ادیب یا جناب دماوندی و بقیه وجود ندارد. این موضوع اثبات می‌کند که تاج فقط مقلد شیوه سید رحیم و دیگران نبوده است. ولی در این زمینه ادیب خوانساری مثل تاج نبوده است. در آن مقطع، ادیب درست عین طاهرزاده می‌خوانده است. یعنی در واقع، دوره اولِ آوازی ادیب، درست مانند شیوه آواز طاهرزاده بوده است. تحریرهایی که ادیب بعد از بیت اول و بیت دوم می‌دهد، همگی فرم یکسانی دارند و البته باید توجه داشته باشید که ادیب در دوره‌های بعدی است که به پختگی زیادی در آوازش می‌رسد. ولی تاج از همان ابتدا در تلاش بوده تا به فرم مشخصی در آواز برسد. برای همین تاج در این دوره به تنوعی در کارش دست پیدا می‌کند و به همین خاطر به نظر من بهترین دوره‌های آوازی تاج در همین دوران شکل گرفته است.

این شیوه دکلماسیون آوازی تاج که بیشتر در آثار متاخرش شنیده می‌شود از چه دوره‌ای شکل می‌گیرد؟

به نظر من این شیوه از سال 1312 تقریبا شکل گرفته، چرا که تاج این تقطیع‌ها را در صفحه همایون به‌خوبی اجرا می‌کند. (در اینجا نوید نوروزی این بخش را به شیوه آوازی تاج اجرا می‌کند و تقطیع‌ها را نشان می‌دهد.)

پس از شنیدن این آلبوم و بررسی‌هایی که صورت گرفت، شما جایگاه آوازی تاج را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من، ما تازه رسیده‌ایم سر خط. در حال حاضر در آغاز راه هستیم و الان تا حدی می‌توانیم زندگی هنری تاج را به دوره‌های مشخصی تقسیم‌بندی کنیم.

با وجود این، زندگی هنری تاج را به چند دوره می‌توان تقسیم‌بندی کرد؟

به نظر من به سه دوره می‌توان تقسیم‌بندی کرد. دوره اول که دوره ضبط صفحات است. آثار دوره دوم همان اجراهای دوران رادیو است که بخشی از آن را در دست داریم. البته مقطع اولیه آن دورانِ رادیو، فرستنده بوده که آثار موسیقی فقط فرستاده و پخش می‌شده و ما نمی‌توانستیم آن‌ها را ضبط کنیم. این دوران از سال 1318 شروع می‌شود و تاج در این مقطع آثار زیادی را اجرا کرده که مطابق آنچه گفتیم هیچ‌کدام از آن‌ها ضبط نشده است. در سال 1328 ضبط در تهران به وجود می‌آید. از این زمان به بعد است که از تاج، آثاری را در دست داریم. تاج به برنامه گل‌های جاویدان دعوت می‌شود و در این مقطع فقط یک چهارگاه از او داریم. البته دو سه تا کار دیگر از تاج داریم که متاسفانه هنوز پیدا نشده‌اند. تاج در برنامه گل‌های رنگارنگ و گل‌های صحرایی حضور ندارد و در برنامه برگ سبز هم مجموعا چهار کار خوانده است. در اصفهان هم از سال 1325 رادیو فرستنده به وجود می‌آید که البته تا سال 42 امکان ضبط اجراها نیست. اولین برنامه‌های رادیویی در اصفهان رادیو لشکر بوده که در فرح‌آباد اجرا می‌شده است. یک رادیوی دیگری هم در همین کوچه آقای تاج بوده که به آن رادیو تاج می‌گفتند. از سال 1342 امکان ضبط در اصفهان به دست می‌آید که نخستین اجرای تاج، اثر دلکش ماهور با تار عباس سروری و نی حسن کسایی با مطلع «امسال نوبهار قدم پیش‌تر گذاشت» ضبط می‌شود.

 با توجه به صحبت‌های شما، آنچه تاج در سال‌های 1318 تا 1342 خوانده موجود نیست. بنابراین با تحلیل‌هایی که صورت گرفت باید به این نتیجه تلخ برسیم که ما بهترین آثار پختگی آواز تاج را هنوز نشنیدیم.

بله! متاسفانه همین‌طور است و این هم شاید از بدشانسی این هنرمند بوده که بهترین آثار دوران پختگی آوازهایش ضبط نشده است. اما یک مسئله مهم دیگر هم این است که تاج وارد جریان برنامه گل‌ها نشد، چرا که اگر تاج در بطن جریان برنامه گل‌ها قرار می‌گرفت ما امروز آثار قابل توجهی از او در دست داشتیم.

 شاید این مسئله به نوع سیاست‌گذاری برنامه گل‌ها مربوط می‌شود که نگاه خاصی به موسیقی و شعر و آواز داشتند و دوران برنامه گل‌ها به نوعی دوران رومانتیسیسم موسیقی ایرانی است. در این دوره بیشتر از خوانندگانی استفاده می‌کردند که صدای لطیفی داشتند. از این رو صداهایی مانند تاج اصفهانی یا اقبال آذر که بیشتر صداهای قدرتی هستند، چندان تناسبی با نوع موسیقی برنامه گل‌ها نداشت.

درست است ولی در یک‌ســـــری برنامه‌ مثل «شما و رادیو» که دیگر تاج می‌توانسته حضور پیدا کند متاسفانه باز هم از او استفاده نشده است. همچنین یک نکته تلخ دیگر در مورد تاج این است که آوازهای ضبط‌شده رادیویی او در اصفهان از سال 42 تا پایان عمرش، از جمله آثاری است که متاسفانه وجود ندارد. من خودم چند سال پیش با مسئول آرشیو رادیو (دوره اول انقلاب) مصاحبه‌ای کردم که ایشان در آن مصاحبه به من گفت: «در آن دوره به ما دستور دادند که این آرشیوها را نابود کنیم و ما هم این ریل‌ها را سوار یک نیسان آبی کردیم و روی یک سری از این‌ها دم صدا و سیما نفت ریختیم و  آن‌ها را سوزاندیم.»
در آثاری که در آن دوره از بین رفته حدود 150 تا 200 تا آواز هم از تاج بوده که بالغ بر 30 تا 40 اثر آن با حسین یاوری بوده است. همچنین آثار دیگری با هنرمندانی همچون اکبرخان نوروزی، عباس سروری، غلامرضا سارنج، حسن کسایی و … وجود داشته است. این‌ها در واقع آثاری بودند که در اصفهان از سال 1342 تا موقعی که تاج در رادیو بوده، ضبط شده است. چون در آن مقطع، تاج ریاست رادیو اصفهان را بر عهده داشته و هر هفته برنامه‌ای اجرا می‌کرده است. در این رابطه من نقل‌قولی را از آقای کسایی ذکر می‌کنم که می‌گفتند: «خیلی مواقع که تهران از ما برنامه می‌خواست، چون من و آقای تاج در اصفهان بودیم، در همین اصفهان برنامه را ضبط می‌کردیم و به تهران می‌فرستادیم.» همچنین برخی از آثار ضبط شده تاج (از سال 42 تا پایان عمرش) طی جریانی توسط یکی از دوستان هنرمند از رادیو بیرون آورده شد؛ اجراهایی با همراهی حسن کسایی و علی تجویدی. بنابراین آنچه ما تاکنون از تاج شنیدیم، عمدتا آثار خانگی بودند که بعد از 60 سالگی او ضبط شده‌اند. متاسفانه دوره مهمی از آوازهای تاج از بین رفته است. تاج از این لحاظ هنرمند بداقبالی بوده است. ما یک دوره 30 ساله از آوازهای تاج را به دلیل نبود تکنولوژی یا برخی دیگر دلایل در دست نداریم. بنابراین ما یک تاج متقدم داریم و یک تاج متأخر. تاج متقدم مربوط به صفحات تاج می‌شود و دوره متأخر هم همین نوارهای خانگی 60سالگی به بعد تاج هستند. اما در سبک‌شناسی تاج باید بگوییم ما هنوز در قدم اول شناسایی آن هستیم. چراکه آثار متقدم تاج ناشناخته مانده و هنوز تحقیقاتی روی آن صورت نگرفته است. یادم می‌آید آقای دکتر عمومی می‌گفت: «تاج نمی‌تواند قابل رقابت با طاهرزاده باشد، چون چهارگاه و دشتی اجرا نکرده است.» قابل توجه است در همین صفحات پولیفون، یک اجرای چهارگاه و دو آواز دشتی، وجود دارد.

 دستگاه نوا و راست پنجگاه چی؟

از تاج اصفهانی دو آواز در دستگاه نوا باقی مانده است. یکی در ضبط صفحه‌های گرامافون که تحت عنوان «شاه‌خطایی» در آن زمان منتشر شد و تاج قبل از اجرای گوشه شاه خطایی، درآمد نوا را اجرا کرده است. دیگر اجرای نوا آوازی است که تاج با همراهی نی حسن کسایی در رادیو با مطلع «ز خارزار تعلق کشیده دامان باش» به یادگار گذاشته است. نمونه‌های دیگری که تاج در آن به تفصیل دستگاه نوا را خوانده باشد، پیدا نکردم  یا اگر هم باشد بیشتر آوازهایی است که یک بیت در درآمد نوا خوانده شده و مابقی آواز در گوشه‌ها و مدهای دستگاه شور خود را نمایان می‌کند و در واقع به صورت مستقل به آواز نوا نپرداخته است.در مورد دستگاه راست پنجگاه تا آنجا که مطلع هستم، اثری از تاج موجود نیست و همین مسئله باعث سوءتفاهم‌های زیادی شده است؛ به این صورت که اصفهانی‌ها دستگاه راست پنجگاه را به رسمیت نمی‌شناسند. من سال‌ها پیش این مسئله را از آقای شاهزیدی جویا شدم و ایشان هم تأیید کرد که اگرچه استاد تاج به تمام رموز راست پنجگاه آشنا بودند، اما این دستگاه را بخشی از ماهور می‌دانستند.

البته در اینجا من باید این توضیح تکمیلی را بدهم: این تصور که می‌گویند دستگاه‌های نوا و راست پنجگاه ریشه‌ای در شهر اصفهان ندارد، اصلا درست نیست. برعکس اگر ما به روایت‌های ردیف مرحوم میرزاعلی قاری و مرحوم عباس کاظمی مراجعه کنیم، متوجه می‌شویم در مکتب اصفهان این دو دستگاه چقدر گسترده و متنوع و غنی است.طی این گفت‌وگو در مورد آثار آوازی تاج صحبت‌های مختلفی را مطرح کردیم. شما در میان صفحات آوازی تاج، بهترین صفحه را کدام می‌دانید؟

صفحه بیات اصفهان که با تار «آشود» همراه و مطلعش «تا به امروز مرا در سخن این سوز نبود» است، به نظر من یکی از بهترین آثار تاج به حساب می‌آید. اما اینکه می‌گویید بهترین آثار، باید ببینیم بر اساس چه مبنایی می‌خواهیم آن را بسنجیم؟ اگر بخواهیم بهترین آثار تاج را از نظر گستره صوتی بسنجیم، بیشترین محدوده صوتی را در همین صفحه بیات اصفهان می‌توانیم مشاهده کنیم. تاج در این صفحه تا نت دو بالای حامل را خوانده است. این در حالی است که همایون مشهور را تا سی بمل خوانده بود.

آیا سرعت صفحات تاج طبیعی است  یا مانند اکثر صفحات دور تندی دارد؟

من سرعت این صفحات را تغییر دادم. در واقع دور صفحه را از دور تند به دور طبیعی برگرداندم. زمانی برخی هنرمندان می‌گفتند این تحریرهای تاج را هیچ آوازخوانی نمی‌تواند اجرا کند. بعد ما آن‌ها را بررسی کردیم، متوجه شدیم دور صفحات تند شده و به خاطر همین دور تند، خیلی‌ها تصور می‌کردند این تحریرها متمایز و غیر قابل اجرا برای دیگر خواننده‌هاست. اگر ما سونوریته را بشناسیم، متوجه می‌شویم که دور این صفحات چقدر تند شده است. راه حل دیگری که در این زمینه داریم این است که مثلا آقای مرحوم محمد طاهرپور آوازی خوانده است که برای نوازنده ویولن؛ سه‌گاه لا کرُن، می کرُن و فاسری مناسب است. بعد مطابق آنچه در نوار می‌شنویم می‌بینیم کوک آن، اصلا کوکی است که نوازنده ویولن نمی‌تواند آن‌را اجرا کند. ولی متاسفانه خیلی‌ها همین اثر را می‌شنوند و می‌گویند آقای طاهرپور عجب تحریری زده است! بعد من در تبدیلی که داشتم، نیم‍‌پرده کوک را پایین آوردم و تازه متوجه شدم این کوک درست ویولن است و همین‌طور می‌بینم با این تبدیل، چقدر صدا و تحریرهای آقای طاهرپور طبیعی شد. بنابراین این‌ها را ما در نرم‌افزار تغییر کوک دادیم. مبنای ما هم این بوده که صفحات مختلف را چک می‌کردیم و می‌دیدیم کدام صفحه طبیعی‌تر است و کدام به کوک‌های معمول نزدیک‌تر است. ما این همه صفحه از آقای تاج شنیدیم باید ببینیم کدام به صدای طبیعی آقای تاج نزدیک‌تر است؟ بنابراین خیلی از این صفحات که در نوارها ضبط شده و سال‌ها شنیده می‌شده اکثرا طبیعی نبوده‌اند. به این معنی که دورِ آن‌ها آن‌قدر تند بوده که در بعضی نوارها کوکِ آواز همایون مشهور تاج، تا یک پرده بالاتر رفته است! و طبیعی است ما مثل مسلسل، صدای تحریر می‌شنویم. در صورتی که اجرای طبیعی آن اینگونه نبوده است. بنابراین من معتقدم ما تاج را باید از اول بشناسیم.

دوره سوم صفحات تاج به صفحات حلب مربوط می‌شود. در آلبومی که به همت شما منتشر شد نام هنرمندان نوازنده ذکر شده که در این میان برخی نام‌ها مثل سامی ملاح، آشود  یا موسیو هایک عمدتا اسامی هستند که ما آنها را کمتر شنیدیم. چه اطلاعاتی از این نوازنده‌ها داریم؟

انتخاب نوازنده‌ها در آن دوره گاهی به این صورت بوده که کمپانی هزینه سفر همه هنرمندها را نداشته است. از این رو، کمپانی می‌آمده مثلا دو تا نوازنده از ایران و دو تا نوازنده هم از همان نقطه انتخاب می‌کرده است و اینها با هم همراه می‌شدند و کاری را ضبط می‌کردند. برای همین سامی ملاح (نوازنده عود) خودش نوازنده متولد حلب بوده است. آشود و موسیو هایک (هایگو) هم ارمنی بودند. هایک که کمانچه و ویولن می‌زده و تاج با این‌ها همراه می‌شده است. جالب است بگویم که در بعضی صفحات، صدای ساز این‌ها شنیده نمی‌شود! مثلا در جایی می‌بینیم اسم هایک هست، ولی صدای کمانچه یا ویولنش در صفحه شنیده نمی‌شود! به همین خاطر گاهی این‌ها را اشتباه می‌نوشتند.

برچسب‌های خبر