از دید بنیادیکارها، نسبت P/E بازار سه هفته قبل در شرکتهای eps محور به محدوده 6 تا 7 واحد و از دید چارتیستها، قیمتها به حمایتهای بسیار مهم رسیده بود. از سوی دیگر، در طول سه هفته اخیر از دید فیلترنویسها، شاهد بازگشت فاکتورهای تأثیرگذار به شرایط تیر و مرداد بودیم و همچنین میانگین ارزش معاملات هفتگی رشد با اهمیتی داشت. از اینجا به بعد تثبیت شرایط فعلی، بسیار مهم است. تداوم رشد شارپ یا آرام، تثبیت در نقطه فعلی یا ریزش بازار، سناریوهای پیش روی بازار سرمایه است.
رکود در بازارهای موازی
ریزش بازارهای موازی همچون خودرو، رکود عمیق در مسکن و نبود چشمانداز مثبت در روند برابری دلار به ریال، فضایی فراهم کرده که پول، تنها دو انتخاب داشته باشد. نسبت پول به نقدینگی قبل از انتخابات آمریکا به یکی از پیکهای تاریخی خود نزدیک شد، دست مالکان این پول روی ماشه بود تا بر اساس انتظارات خود، شلیک درستی داشته باشند و آمدن بایدن برای آنها دو انتخاب باقی گذاشته است: اول تبدیل پول به شبهپول و دیگری فعالیت در بازار سهام در فضای کرونایی فعلی است. نباید از حالت سفتهبازانه بازار سهام غافل بود، ضمن اینکه اگر فرضیه پول هوشمند را باور داشته باشیم، بخشی از این پولها برای همیشه در بازار سهام باقی میمانند، اما به دنبال یک بازدهی منطقی و یا سود تقسیمی در مجامع سالانه نیستند. این پولها، تلاش میکنند تا بازار سهام را چیزی شبیه به بازار رمزارزها ببیند. آنها به ارزش توجه نمیکنند بلکه تلاش میکنند تا با معاملات پیدرپی، به بازدهی بیشتر و مشابه فعالیتهای بازرگانی دلالی برسند. همین استراتژی باعث میشود که علیرغم آرام شدن بازار، ارزش معاملات نسبتا بالا باشد و این پولها پیوسته در تلاشاند تا با ابزارهایی نظیر تحلیل تکنیکال و فیلترنویسی یا تعریف پروژه، سهم را در کف قیمتی خریده و ازآن بازدهی کسب کنند. قسمتی از پول واردشده به بازار در بخش پولهای هوشمند و درشت و به امید نوسانگیری است و در سوی دیگر، سرمایههای خرد مردم به امید جبران زیان و تکرار رفتارهای سفتهبازانه است. ضمن اینکه بازارهای موازی جذابیت ندارند و تنها رقیب بازار سهام، سپرده بانکی و اوراق است که نرخ آن میتواند بر ترجیحات سرمایهگذاری اثر داشته باشد. حال اگر نرخ ارز سالانه و فصلی اندکی رشد کند و همچنان نرخ تورم، بالای سود بانکی باقی بماند، طبعا ارزش و حجم معاملات سهام در فضای مطلوب سرمایهگذاری باقی میماند. تقریبا به این درک رسیدهایم که برای اینکه بشود در این بازار فعالیت داشت، معامله کرد و در کوتاه مدت بازده گرفت، ارزش معاملات روزانه باید رقمی حدود 15 همت (هزار میلیارد تومان) باشد، به عبارتی اگر ارزش معاملات خرد در هر روز حدود 10 همت باشد، به نوعی کم هیجان است و طبعا یک پرتفو که از چند صنعت تشکیل شده، نمیتواند بازدهی کسب کند.
استراتژی چیدمان سبدسهام
یک بخشی از بازار که DPS محور (تمرکز بر سود تقسیمی سالانه) است، تقریبا رفتار شفافی دارد. به بازار جهانی، نرخ ارز، طرح توسعه، افزایش سرمایه و نظایر آن واکنش نشان میدهد و با نزدیکشدن به فصل مجامع و بر اساس گزارشهای مالی تحرک نشان میدهد. آن بخش دیگر که DPS محور نیست، چیزی شبیه به رمز ارزها خواهد بود، یعنی همه فعالان بازار برای ایجاد یک آلفا در پرتفوی خود روی آنها دست به خرید و فروش میزنند و این چیزی شبیه به گردش پول در اقتصاد خواهد بود. پسازاین زاویه ارزش معاملات با اهمیت میشود. وقتی ارزش معاملات زیر 10 همت باشد، نوسانگیری سخت میشود و حرکت بازار اصلاحی-فرسایشی و پروژهمحور است؛ اما اگر بازار با ارزش معاملات اندک اصلاح کند و با رسیدن به یک کف قیمتی ارزش معاملات به حدود 20 همت برسد، این به معنی آغاز یک حرکت صعودی است که امکان دارد در یک سهمی 5درصد و در سهمی دیگر که پول به آن تزریق میشود 30 تا 40 درصد باشد. لذا باید بازار را در ذهن خود به دو بخش اصلی تقسیمبندی کنیم. بخش DPS محور که با مفروضات بنیادی تهیه شده و ستون پرتفو است. در سبد حقوقیها، سرمایهگذاران ریسکگریـــــــز و صـــــندوقهــــا حدود 70درصد میتواند باشد و طبعا 30درصد دیگر پرتفو برای نوسان گیری است. اما در پرتفوهای شخصی این نسبت میتواند به سمت 50-50 حرکت کند و همیشه باید بخشی از پرتفو نقد بماند و به دنبال کشف سهام در کف حمایتی باشد.
جریان ورود و خروج پول
طی هفتهای که گذشت، ارزش معاملات کل پنج روز حدود 105 همت بود و در نتیجه، متوسط روزانه آن به 20.9 همت رسید. این در حالی است که هفته قبل از آن متوسط معامله 19.2 همت بوده است. جمع ورود پول 1005 میلیارد تومان بود که سه روز ابتدایی هفته ورود و روزهای سهشنبه و چهارشنبه خروج پول رخ داده است. اگرچه چهارشنبه هفته گذشته که بازار منفی بود 668 میلیارد تومان پول از بازار خارج شد، با این حال خبری از صف فروش غیر قابل معامله یا ترس از ریزش دیده نمیشد. در بازار بین بانکی، بانک مرکزی سیاست تزریق نقدینگی را همچنان دنبال میکند و مانع تلاش بانکها برای جذب منابع از سپردهگذار با نرخ بالاتر میشود. در هفتهای که گذشت، چهار بانک، 6.2 همت درخواست فروش اوراق دولتی داشتند که بانک مرکزی 4.74 همت آن را با نرخ 19.5 درصد بازخرید کرد که نرخ آن نسبت به هفته قبل تغییر نکرد.
بهبود قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی
بازارهای جهانی به خبرهایی مبنی بر حمایت کرونایی آمریکا از اقتصاد از یک طرف و شاخص PMI چین از طرف دیگر واکنش نشان داد. ضمن اینکه شاخص PMI آمریکا اندکی کمتر از انتظار بود و شاخص دلار افت کرد، به شکلی که برابری دلار به یورو به بالای 1.2 واحد رسید. همه اینها روزهای داغی در کامودیتیها ایجاد کرد. چشمانداز فولاد چین و رشد تولید باعث تقویت سنگ آهن شده از طرف دیگر، چون استرالیا خواستار تحقیق بر روی منشأ کرونا شده، چینیها خرید زغالسنگ از استرالیا را متوقف کردهاند. استرالیا تصور میکرد غرب، از این تحقیق حمایت کند، اما غربیها بر روی ساخت واکسن و دوری از تنش تمرکز کردند. حالا چین منبع تأمین زغالسنگ را تغییر داده و کشتیها استرالیا روی آب ماندهاند. رشد قیمت سنگ آهن به دلیل افزایش تولید فولاد در چین و رشد قیمت زغالسنگ به دلیل تنش جدید استرالیا-چین، بهای تمام شده تولید را برای فولاد چین بالا برده، ضمن اینکه قیمت قراضه برای ترکها نیز رشد کرده و همه اینها زنجیروار باعث افزایش با اهمیت قیمت فولاد شده است. جایگزینشدن متانول به عنوان سوخت و تقویت قیمت نفت و رشد قیمت ورق گالوانیزه و اثر آن بر رشد تقاضای فلز روی نیز مورد توجه بازار جهانی بوده است. به عبارتی، تمامی کامودیتیهای مورد علاقه بازار سهام ایران در کانون توجه هستند و فضا به نفع بازار است.
سیگنالهای بودجه 1400 برای بورس
بودجه دولت نیز مورد مهمی است که تمرکز فعالان بازار به آن معطوف شده است. برخی روز چهارشنبه تصور کردند که منفی شدن بازار، چاشنی بودجهای دارد اما حقیقتا اینطور نبود. در خصوص نرخ خوراک پتروشیمیها بحثی نیست و افزایش عوارض و حقوق دولتی که مرتبط با معادن است نیز در حد رشد درآمد این شرکتها دیده شده که نشان میدهد فرمول به طور کلی تغییر نداشته است. بحثی در خصوص افزایش با اهمیت حاملهای انرژی وجود ندارد و در واقع دولت بودجهای با فرض روی کار آمدن دمکراتها در آمریکا طراحی کرده است. حتی ممکن است کلیات این بودجه نیز به تصویب مجلس نرسد. احتمالا دولت فرض کرده بین 2.2 تا 2.3 میلیون بشکه نفت 40 دلاری از تاریخ یکم فروردین 1400 به فروش برساند. تقابل بر روی دلار 4200 تومانی هم وجود خواهد داشت. از طرفی مجلس خواهان حذف این دلار است و از طرف دیگر آقای نوبخت هم خواهان همین مسئله است، اما در بودجه باز هم دلار 4200 تومانی شنیده میشود. بودجه سال 1400 برای بازارهای موازی هم پیامهایی دارد چون دولت درآمدی از محل حقوق ورودی خودرو در بودجه دیده و این اساسا خبر خوبی برای بازار خودرو نیست که در آن خودروهای سال 2017 صفرکیلومتر محسوب میشوند.
نهایتا در خصوص نرخ ارز، دولت با تأیید شورای نگهبان از 27 آذر قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را اجرا میکند. این نسخهای است که مجلس برای دولت پیچیده و اگر تحریمها تا 27 بهمن برداشته نشده باشد، فاز جدیدی از عدم اجرای اقدامهای برجامی آغاز میشود. همین خبر کافی بود تا نرخ ارز که در سراشیبی افتاده بود، سر بلند کند.
چشمانداز بورس
در بازار سهام، شرکتهایی که به سقفهای تاریخی رسیدهاند یا به آن بسیار نزدیک شدهاند، معاملات نسبتا آرام و منفی دارند. عبور ازاین سقفها آسان نخواهد بود یا کسب بازدهی مثبت قابل توجه پس از عبور ازاین سطوح، دور از ذهن به نظر میرسد. گروه روی به سبب تأثیرپذیری از تحریمها مورد توجه قرار گرفته و برخی نمادهای این گروه شرایط معاملاتی مناسبی دارند. نفت نیز مسیر صعودی در پیش گرفته و در پایان معاملات هفته گذشته نفت برنت در کانال 409 دلار قرار دارد، اما رشد قیمت بنزین و سوخت سرعت بیشتری نسبت به نفت دارد. «کرک اسپرد» گازوئیل در دوران کرونا ریزش سنگینی نداشت، اما بنزین، نفت سفید و برخی دیگر از محصولات به زیان رسیدند. حالا حدود 25 درصد سبد محصولات پالایشی از زیان به سود میرسد و «کرک اسپرد» پالایشگاههای ایرانی پس از چند ماه تثبیت در سطح 3.5 دلار به حدود 5 دلار در هر بشکه رسیده و در کل فضا بهتر شده است. NAV صندوق پالایش یکم و قیمت آن نیز 104 هزار ریال است که نسبت به قیمت اسمی 4 درصد بالاتر است. در برگشت اخیر بازار، بازدهی اندکی در گروه دارویی ایجاد شد، اما این گروه هم «DPS محور» است و هم میتواند از قطع تخصیص دلار 4200 تومانی منفعت ببرد.
از این زاویه نمادهایی که طی حرکت برگشتی بازار بازدهی اندکی در این گروه دادند و خبرهایی به جز سود هر سهم دارند، میتوانند گزینه سرمایهگذاری باشند. جریان قیمتگذاری 80 درصد پایه فولاد در بورس کالا عملا وارد فاز اجرایی شده است. هنوز مشخص نیست که چه سرنوشتی برای سنگآهن و بورسی شدن آن وجود دارد، اما باید در نظر گرفت شرکتهایی که عمدتا فولاد خود را صادر کنند یا در داخل بتوانند به سبب تقاضای قوی، به نرخ جهانی محصول بفروشند شرایط خوبی دارند. هماکنون بازدهی فولادیها بسیار اندک بوده و این گروه با شفافشدن فضا یک پتانسیل صعودی با اهمیت به سبب قیمتهای جهانی دارد. گروه بانک و خودرو طبعا نیازمند اصلاح یا تثبیت در نقطه فعلی هستند و اندکی به زمان نیاز دارند. سرمایههای بزرگ برای خرید و فروش به گروههای پر معامله نیاز دارند و این رفتار معاملاتی (صف خرید یا صف فروش) در این گروهها تداوم مییابد و اگر فعال روزانه بازار باشید، باید این گروهها را دنبال کنید. در فضای فعلی، منتظر ریزش بازار نیستیم و از طرفی انتظار ایجاد یک بازدهی مثبت با اهمیت را نداریم، لذا در روزهای منفی باید خریدار بود و در روزهای مثبت، فروشنده!