با توجه به کاهش بیش از 70درصد تولیدات سینمایی، حمایتی از پروژهها به عمل نیاورد و بودجه بسیاری که قرار بود به برگزاری چندین جشنواره دولتی در سال 99 اختصاص پیدا کند، به یکسوم تقلیل پیدا کرد. شاید تصور بر این بود که این کاهش هزینههای جاری وزارت ارشاد در دیگر بخشها نظیر ضرر و زیانهای سینماداران یا حمایت از هنرمندان و اهالی هنر اختصاص پیدا کند، اما باید گفت که با وجودترمیم قطرهچکانی خسارات بسیار به هنرمندان، اهالی فرهنگ و سینماداران، باز هم ارشاد میتوانست با برنامهریزی مدون و حسابشده از همین بودجه اندک، بهرهبرداری بهتری به عمل آورد، اما متأسفانه امروز بسیاری از اهالی فرهنگ، از نحوه حمایت وزارت ارشاد در این 10 ماه کرونایی، رضایت چندانی ندارند. تمام این برنامهها در حالی به بخش اجرایی ارشاد در سال 99 تبدیلشده که نهادها و سازمانهای زیر نظر این وزارتخانه و البته نیروی انسانی شاغل و مرتبط با آن، بهمراتب کمتر از دیگر وزارتخانهها هستند، اما چون عمده این نیروی انسانی، از رابطه استخدامی ثابتی با وزارتخانه برخوردار نیستند، بحث حمایت از آنها به نسبت نیروهای انسانی سازمانهای دیگر، چندان هدفمند دنبال نشد. در تمام این 10 ماه چیزی بهجز عیدی، سبد کالا و کمک یکمیلیونی خانه سینما و البته کمک یک و نیم میلیونی صندوق اعتباری هنر، نصیب خانواده محدود سینما نشد. برای سینماداران هم طرحهای خوبی به زبان آورده شد که تماما اجرایی نیست و وامهای با بهرهای هم که برای آنها در نظر گرفته شده بود، چندان با استقبال گرم این قشر زحمتکش همراه نبود.
به همین دلیل وقتی سینماداران به علت تعطیلیهای پیدرپی و طولانیمدت بیکار شدند و بخش اعظمی از هنرمندان هم به دلیل نداشتن ثبات شغلی، از درآمد مختصر قبلی خود عقبافتاده بودند، سروصداها بلند شد؛ سروصداهایی که البته راه به جایی نبرد و مدیران سینمایی هم در معدود واکنشهایشان، به نبود بودجه و سال سخت دولت اشاره کردند و از آنها خواستند که این وضعیت را درک کنند!
بودجه چقدر بود، چقدر شد؟
باید قبول کرد که بودجه وزارت ارشاد که به مثابه بودجه فرهنگی کشور است، همواره کمتر از 5درصد کلیت بودجه است؛ البته در سالهایی این رقم به 7درصد هم رسیده است، اما همواره رقمی بین 3 تا 5 درصد بودجه کل را شامل میشود. برای امسال، این رقم نزدیک به 900 میلیارد تومان بوده که از این مقدار 210 میلیارد به سازمان سینمایی رسیده است. برای سال 1400، بودجه وزارت ارشاد با افزایش خوبی به 1255 میلیارد تومان رسیده، ولی بودجه سازمان سینمایی تنها 55 میلیارد رشد کرد و به 265 میلیارد تومان رسید. رقمی که قطعا میدانید هیچ سالی، تمام مبلغ آن محقق نشده و بین 30 تا 50 درصد آن سرشکنشده و به وزارت خانه و طبعا سازمان سینمایی نمیرسد. بنابراین در خوشبینانهترین حالت باید از بودجه 200 میلیاردی سازمان سینمایی برای سال آینده سخن گفت که همین، ادامه مسیر این نهاد رسمی و مهم را در رتقوفتق امور جاری و البته حجم عظیمی از عقبافتادگیهای مربوط به امسال را با دستاندازهایی جدی مواجه میسازد. البته که از زمان مطرحشدن این مبلغ بهعنوان بودجه فرهنگی کشور، برخی نمایندگان مجلس در گفتوگوهایی عنوان کردند که این بودجه را ترمیم کرده و تلاش میکنند تا سهم بیشتری به فرهنگ اختصاص دهند، حالآنکه گویا قرار نیست در بودجه سال 1400 نیز مانند سالهای قبل، توجه چندانی به آن شود.
خرجکرد اصلی بودجه سینمایی برای سال 1400 کجاست؟
بخش اعظمی از بودجه سینمایی کشور در سال 1400، در دو بخش خرج میشود: یکی جبران عقبافتادگیهای امسال و دیگری، برنامههای مدون سازمان سینمایی برای سال 1400. سینمای ایران در سال جاری، متحمل ضرروزیانهای بسیاری شد. کلیت سینما در سال 98، با چرخه مالی 300 میلیاردی مواجه بود که برنامهها برای امسال رقم 450 میلیارد را پیشبینی میکردند. رقمی که با توجه به افزایش قیمت بلیت، نهتنها قابلدسترسی بود بلکه خیلیها از ارقامی فراتر از 500 میلیارد سخن میگفتند که سبب نزدیکی این چرخه به یک «صنعت» فعال بود. کرونا سبب شد سینماهای کشور تا به امروز رقمی کمتر از 40 میلیارد بفروشند و این یعنی یکدهم آن رقمی که برای امسال سینماها در نظر گرفته شده بود.
یکی از وظایف سازمان سینمایی، ترمیم این 90درصد عقبماندگی است. 90درصدی که شامل ضعفهای سختافزاری و نرمافزاری سینما بوده و از بحث خسارات فیلمها و عوامل آنها تا تنزل نیروی انسانی و نابودی برخی تجهیزات سینمایی را شامل میشود. این مهم حتی در برابر سیاست نهضت سالن سازی که سازمان سینمایی طی چند سال اخیر با جدیت دنبال میکند نیز سد بزرگی محسوب میشود که احتمالا به تعطیلی و کنار رفتن سالنهای قدیمی سینماهای تهران و شهرستانها انجامیده یا شرایط حضور آنها را در بین رقبای جدید و تازهنفس خود سخت کرده و با چالشهای فراوانی مواجه میسازد.
فارغ از این، با بحث صف طویلی از فیلمهای آماده اکران مواجه هستیم که از جشنواره فجر سال 98 بهجامانده است. ضمن آنکه برخی از فیلمهای تولید سال 97 را که تعداد آنها به بیش از 10 فیلم میرسد نیز باید به این تعداد فیلم اضافه کنیم. اگر این تعداد فیلم را با تولیدات سال 99 که تعداد آنها به حدود 40 فیلم میرسد، جمع کنیم، به 150 فیلمی میرسیم که قابلیت اکران در سینماها را دارند. فیلمهایی که سازمان سینمایی هر چه تلاش کرد تا بتواند آنها را در سامانههای اینترنتی نمایش دهد، موفق نشد و باید تمامشان را در سالنهای سینما به نمایش بگذارد. درحالیکه بضاعت سالنهای سینمایی کشور، چیزی حدود 65 تا 85 فیلم اکران شده در سال است. مشخص نیست تکلیف نیم دیگری از فیلمها که نمیتوانند اکران شوند، به چه ترتیب خواهد بود. این در حالی است که از سال آینده نیز بر حجم تولیدات سینمایی افزوده میشود و این چرخه، دومینووار، همواره با صف طویلی از فیلمهایی که اکران نشده و خیلی از آنها تاریخمصرف و زمان خاصی برای نمایش دارند مواجه میشود. قطعا در پیشگرفتن سیاستهایی نظیر کوتاهکردن زمان نمایش هر فیلم هم چیزی جز سوختن فیلمها و نرسیدن سینماهای کشور به آن رقم عادی و طبیعی خود، عایدی دیگری ندارد. ضمن اینکه این سازمان در سال 1400، باید برخی عقبماندگیها در حوزه سختافزاری را نیز پوشش دهد. بحثهایی از جمله آسیبهایی که به سینماهای کوچک و بزرگ کشور رسیده، نیروی کاری که طی یک سال از کار معلق شده و البته بخش عظیمی از هنرمندانی که شغل ثابتی نداشته و بیکار شدهاند. هرچند که این سازمان برای امسال که اوج این جریان بود نیز ابتکارعملی را نشان نداد و بنابراین برای سال آینده نیز بعید است که برنامهای خاص یا ردیف بودجهای را برای این مهم در نظر بگیرد و ترجیح میدهد این هزینهها را یا در ترمیم حداقلی خسارات سینمادارها سرشکن کند یا در بحث تولید پروژهها و کوتاهتر کردن صف طویل اکران.
بودجههایی که هوشمندانه بسته نمیشوند
همین چند روز پیش بود که یکی از نمایندگان مجلس در گفتوگویی اعلام کرده بود رئیس سازمان برنامهوبودجه، از هزینهکرد برخی وزارتخانهها در ایام کرونا، رضایت ندارد. این نماینده هیچگاه به نام وزارتخانهای اشاره نکرد، اما حداقل آنکه اهالی هنر، نام وزارتخانه خود را در زمره نهادهایی که نتوانستند هزینه را به نحو مقتضی و بهینه صرف کنند، قرار میدهند. اگر دقت کنید بودجه سازمان سینمایی در سال 99، 210 میلیارد تومان بود که اگر 150 میلیارد تومان آنهم محقق شده باشد، باید به عملکرد بهتری در حوزه سینما میرسید. آنهم در سالی که بهواسطه کرونا، بخشی از هزینههای این سازمان اصلا رقم نخورد؛ مانند هزینه برگزاری جشنوارههای سینمایی که یا تعطیل شدند یا به شکلی مجازی و کمخرج برگزار شده و میشوند. در شرایط کنونی، نه سینمادارها از عملکرد سازمان سینمایی رضایت دارند و نه اهالی هنر که تعداد آنها بهزحمت به بیش از 100 هزار نفر میرسد. اینکه یک سازمان رسمی نتواند تکاپوی اعضای کم تعداد زیر 100هزار نفری خود را با توجه به بودجه 150میلیاردی محقق کند، از نکات عجیبی است که مسئولان این سازمان را در مقام پاسخگویی قرار میدهد. این سازمان حتی نتوانست از فرصت باز بودن محدود سینماها استفاده کرده و کمی از صف فیلمهای آماده اکران کم کند. بنابراین اگر برنامه مدونی برای همین میزان بودجه، دستکم برای سال 1400 در نظر گرفته شود، اگرچه باز نمیتوان به وضعیت نرمال سینماها رسید اما میتوان به نحوه جبران عقبماندگی یکساله سینما شتاب بخشید و سرعتترمیم آن را (با توجه به عملکردها) کم یا زیاد کرد.