تاریخ نوشت
شهراصفهان با سکونت 500 هزار حاشیهنشین، در حوزه آسیبهای شهری و اجتماعی صاحب رتبه است. حاشیهنشینی در اصفهان، همزمان با ایجاد صنایع نساجی ریسندگی و بافندگی از اوایل 1300 آغاز شد. کارگران نساجی، در محلات طوقچی و مفت آباد (کوله پارچه)، در حوالی تخت فولاد و در جنوب شرقی اصفهان ساکن شدند. موج دوم حاشیه نشینی با ساخت ذوب آهن در 1346 و افزایش نیاز به کارگران صنعتی آغاز شد. موج سوم حاشیهنشینی همزمان با جنگ تحمیلی شکل گرفت. مهاجران اتباع بیگانه نیز ازجمله افرادی هستند که در مناطق حاشیهای اصفهان ساکن شدند. در دهه 80 و 90 بحران خشکسالی از جمله عوامل تشدیدکننده حاشیهنشینی در اصفهان بود.
دلایل یک بحران
با بررسی علتهای شکلگیری لکههای حاشیهنشینی در شهر اصفهان میتوان از بروز بیشتر آن جلوگیری کرد. تحقیقی که در 1396 در شهر اصفهان انجام شد، نشان داد که بیکاری با حاشیهنشینی رابطهای معکوس دارد. بیشتر جوانانی که در مناطق حاشیه زندگی میکنند، بهجای تحصیل کار کرده و خانوادهها از کودکی فرزندان خود را به کار مشغول میکنند. آنها در مشاغل غیررسمی و با دستمزد پایین مشغول به کار میشوند؛ به همین دلیل نرخ بیکاری در مناطق حاشیهنشین، کمتر است.
رابطه مهاجرت با حاشیهنشینی
مهاجرت با حاشیهنشینی رابطهای مستقیم دارد. بیشتر حاشیــهنشــینــان، مــهــاجــران روستایی هستند. نیازهای اجتماعیاقتصادی افراد در محیطهای روستایی برآورده نمیشود و به علت عدم تعادل میان جوامع روستایی و شهری، روستائیان برای برآوردن نیازهای خود مهاجرت میکنند. برخی از آنها جذب شهر شده و بیشتر آنها در حاشیه شهرها با مشکلات دستوپنجه نرم میکنند.قیمت زمین با حاشیهنشینی رابطهای معکوس دارد. مهاجران نمیتوانند مسکن مناسبی برای خود فراهم کنند؛ چون بخش خصوصی خانهها را به قیمتهایی که آنها نمیتوانند بخرند، عرضه میکند. به همین علت آنها در حاشیه شهر که زمین قیمت کمتری داشته و شهرداری بر ساختوساز نظارت ندارد، در خانههایی با مصالح ارزانقیمت و در دسترس و بادوام کمتر، سکونت میکنند.بیسوادی با حاشیهنشینی رابطه مثبت دارد. نبود مدارس و فضای آموزشی کافی به تعداد دانشآموزان و دور بودن مدارس و نیاز به شغل و درآمد برای رفع مایحتاج زندگی، موجب شده است ساکنان این محلهها به درس خواندن و سواد اعتقادی نداشته باشند و وقت خود را بهجای درس خواندن، به اشتغال در مشاغل کاذب صرف کنند؛ بنابراین هرچه نرخ مهاجرت و بیسوادی افزایش یابد، حاشیهنشینی بیشتر و هرچه بیکاری و قیمت زمین بالاتر باشد، حاشیهنشینی کمتر میشود. تعداد افراد بیکار در محلههای حاشیهنشین کمتر از محلههای غیر حاشیهنشین است؛ چون در محلههای حاشیهنشین افراد از کودکی در مشاغل غیررسمی کار میکنند و به همین علت نرخ بیکاران کمتر است. از سوی دیگر، هرقدر حاشیهنشینی، مهاجرت و بیسوادی افزایش یابند، رفاه کاهش مییابد.
بار سنگین
علت توسعه سکونتگاههای غیر رسمی، نبود نظارتهای قانونی و عدم برخورد قاطعانه دستگاههای ذیربط با تصرفکنندگان زمینهای دولتی یا بایر است. در بافت های تاریخی نیز به دلیل خروج افراد بومی، متروکه شدن فضای مسکونی یا فوت مالکان آنها، این منازل در اختیار افراد غیر بومی قرار میگیرد.بعد از حدود 90 سال از شکلگیری اولین هستههای حاشیهنشینی در شهر اصفهان بهدلیل توسعه قارچگونه و غیر اصولی حاشیه شهر، بخشی از محدده های غیر رسمی بهعنوان محدوده قانونی تلقی و بر عرصه سطحی شهر افزوده شد. این موضوع بار مدیریت شهری را سنگین و هزینه اداره شهر را افزایش داد.افزایش یکمیلیوننفری ساکنان بافتهای نابسامان شهری اعم از حاشیهنشین و فرسودهنشین ظرف سه سال اخیر، نشان دهنده ناکارآمدی برنامهها در حوزه بازآفرینی شهری است.در خصوص حاشیهنشینی، اگرچه مسائل شهرسازی، دخالت کمتری در عدم توفیق برنامههای ساماندهی سکونتگاههای غیر رسمی دارند، اما به نظر میرسد عمدهترین دلیل شکست آن، نداشتن سند مالکیت خانههای ساکنان این مناطق و عدم توانایی در دریافت تسهیلات نوسازی از بانکهاست.تا زمانی که تصمیم جدی در اعطای سند رسمی به ساکنان حاشیه شهرها اتخاذ نشود، اجرای پروژههای عمران شهری مانند اصلاح معابر و گذرگاهها و نهرهای شهری، مُسکن موقت برای ساکنان این مناطق محسوب میشود.
منبع: نصر اصفهانی رضا، صفاری بابک، غفاریان سارا، گروه آموزشی اقتصاد شهری، دانشکده پژوهشهای عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، گروه آموزشی اقتصاد، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، 1396