شهر یزد در قرن هشتم و نهم اوج شکوفایی خود را میگذرانید. چند کتابی که در این قرون نوشته شدهاند از جمله کتاب «تاریخ یزد» و نیز کتاب «تاریخ جدید یزد» و بعد از آن کتاب «جامع مفیدی» همگی نشان از شهری پر رونق را میدهند که دهها مدرسه علمیه در این شهر با هزاران محصل، که توصیف این مدارس در کتابهای مذکور آمده است، نشان میدهد یزد در دوران تیموری و سپس صفوی چه اندازه بزرگ و پرشکوه بوده است. در دوران قاجار هم کتابی مثل «جامع جعفری» به ما میگوید، از آن عظمت پیشین، هنوز هم آثاری بر جای مانده است.
یادگارهای یزد
اما در زمانه ما دو کتاب ارجمند به روش علمی و مدرن شهر مذکور را به توصیف نشستهاند. اولی را در سال 1345 خورشیدی استاد ایرج افشار برای یزدشناسان به یادگار گذاشت و آن را «یادگارهای یزد» نام نهاد. کتابی عظیم و دوجلدی، در حدود 1500 صفحه. این کتاب توسط انتشارات «انجمن آثار ملی» به چاپ رسید و در سال 1374 دوباره چاپ شد. این کتاب دوجلدی است و در جلد نخست استاد ایرج افشار در طی چندین سفر به استان یزد به تمامی آبادیها و روستاهای این استان سفر کرد و هر کجا بنای چشمگیر و تاریخی را مشاهده کرد، با عکس و نقشه و توضیح به ثبت وضبط آن اقدام کرد. استاد افشار در مقدمه جلد دوم آن آورد «تحقیق و تجسس در احوال گذشته باستانی شهری اصیل و قدیم همچون یزد آسان نیست؛ زیرا این شهر هم از حیث سبک و معیار شهرسازی و هم از حیث ترکیب جامعه و نمودهای انسانی آن، هنوز اصالتهای دیرینه و ودایع (جمع ودیعه امانتها و سپردهها؟)باستانی را در خود نگاه داشته است» (افشار، 1374، مقدمه).
به هر حال استاد افشار توانست در این کتاب عظیم از پس کار بر آید و جلد اول آن را به شهرها و آبادیهای این استان مانند ندوشن، میبد، ابرقو، بهاباد، عقدا و… اختصاص داده و جلد دوم کتاب به خود شهر یزد مخصوص شده است. چیزی که استاد افشار را به ضرورت این کار وادار کرد، تغییرات و تحولاتی بود که بنا به اصل «نوسازی» مشغول تخریب بافتهای قدیمی و ابنیههای باستانی منطقه بود.
استاد افشار در مقدمه همین کتاب آورد «از همه دردها بدتر نوسازی و نوگراییای است که در عروق فکری عدهای از متصدیان اداری مملکت رخنه کرده است و موجب تصرفات بیجا در ابنیه میشود.» البته فقط متصدیان و مدیران شهری نبودند. او مردم را نیز مقصر میدانست «مردم مجبورند کاشانه خود را از خانههای قدیمی واقع در کوچههای باریک و پر پیچوخم ترک کنند؛ زیرا امروزه خانهای که راه اتومبیلرو ندارد، برای زندگی دشوار است… پس هرکس که دستش به دهانش میرسد بهتدریج خانههای قدیمی را رها میکند و بولوار نشین میشود و خانه وسیع قدیمی نیمهویران را به مردم کمبضاعت وا میگذارد» (همان جا).جالب است که این آفات در بسیاری از شهرهای باستانی ایران رسوخ کرده و اصفهان نیز گرفتار این بلیه است. بافتهای قدیمی و فرسوده خالی از جمعیت شده و کمکم زاغهنشین میشوند؛ بدین ترتیب هویت و اصالت شهر به نابودی
میرود. به همین خاطر استاد ایرج افشار در دهه چهل شمسی دست به کار شد و به خاک پدری بازگشت و حدود 500 اثر تاریخی و باستانی را در استان یزد یافته و در کتاب خویش به ثبت و ضبط آنها پرداخت. اهمیت کار استاد افشار بدین خاطر است که به دلیل تسلطی که بر منابع کهن و مکتوبات تاریخی پیشین داشت، در بیان هر بنا ابتدا نقبی به گذشته زده و مثلا بانی بنا، معمار آن و کسانی را که در آن بنا دخل و تصرفی کرده یا حوادثی را که مربوط به آن بناست در کتاب خویش آورده است. بدین ترتیب کتاب یادگارهای یزد فقط حاصل مشاهدات میدانی نویسنده نیست؛ بلکه مطالعات کتابخانهای نیز در آن فراوان به چشم میخورند. او با دقت و حوصله زیاد تمام کتیبهها و سنگنوشتههای مربوط به بنا را خوانده و در تدوین دادههای کتاب مورد مداقه قرار داده است. به همین خاطر مثلا بالغ بر پنجاه صفحه را به معرفی مسجد جامع یزد اختصاص داده است (افشار، 1374، صص 160- 111). بنابر همین روش در کتاب یادگارهای یزد دهها مسجد، مدرسه علمیه، میدان، قنات و آسیاب و باغ معرفی شدهاند.
یزد؛ یادگاری تاریخ
استاد ایرج افشار مربوط به نسلی بود که آثار و ابنیه تاریخی را چندان مورد عنایت قرار میدادند که مردم و حیات اجتماعی آنان و کسانی که در این ابنیه میزیستند کمرنگ میشد. کتاب ایشان را میشود با اثر عظیم گنجینه آثار تاریخی اصفهان اثر دکتر لطف الله هنرفر مقایسه کرد اما نسل بعدی یزدشناسان سؤالات و مسائل مربوط به خودشان را دارند. اصولا گفتهاند که تاریخ حاصل گفتوگوی بیانتهای امروز با دیروز است. امروزیان سؤالات و ملاحظات خود را دارند و این گونه نیست که درباره موضوعی یا شهری کسی کتابی بنویسد و دیگر راه برای تحقیقات دیگر بسته شود؛ هر چقدر هم که آن کتاب کامل و جامع باشد. به همین خاطر نسلهای بعد و محققان بعدی که سؤالات دیگری دارند وارد میدان شده و حرفهای خودشان را به میان میآورند و بدین ترتیب گردونه تاریخ میچرخد. بر همین مبنا استاد «حسین مسرت» یزدشناس بعدی با انتشار دو جلد کتاب عظیم «یزد؛ یادگار تاریخ» که در قطع رحلی چاپ شده و حدود 1200صفحه است، نکات تازه و دقایق نو را در شناسایی و بازخوانی تاریخ این شهر برای ما به یادگار گذاشته است. این کتاب که توسط «نشر دف» و در سال 1395 انتشار یافته، حاوی مقالات و ملاحظات نویسنده است و گویا مجلدات دیگری نیز در راه است.
کتاب فقط به ابنیه تاریخی نپرداخته و در گفتارهای گوناگون به مسائلی مانند ناموران و بزرگان یزد، فرهنگ و ادب این شهر، معرفی و نقد کتابهای مرتبط و نیز نکاتی درباره معماری و هنرهای مرتبط با این شهر پرداخته است. در مقدمهای که «حمید رضا شعبانی» بر کتاب نوشته است میخوانیم «کتاب “یزد؛ یادگارتاریخ” گنجینهای است که پس از بیستوپنج سال تحقیق و تفحص مستمر در مستندات اصیل و تاریخی ایران و به دست پژوهشگری سختکوش و فرزانه، کارشناس نسخههای خطی کتابخانه وزیری یزد، استاد حسین مسرت، گردآوری و تألیف شده است» (مسرت، 1395، یادداشت ناشر).
اما کاملترین معرفی از کتاب را مرحوم استاد ایرج افشار انجام دادهاند که در مقدمهای جداگانه میگویند «مسرت یزددوست و یزدشناس است و این کتاب به گویایی نشان میدهد که مؤلف دست از طلب بر نمیدارد… در گفتارهای تاریخی خود، شما را با برخی از پیشینههای آن سامان آشنا میسازد. از عهد افسانهای تا روزگار کنونی… بخشی را به شناساندن شاعران و نویسندگان گذشته و نیز از عصرخودمان اختصاص داده و سرگذشت کسانی چون رشید الدین میبدی، مجد همگر، وحشی بافقی، فرخی یزدی و کریم کشاورز در آن گنجانیده شده است. بخش فرهنگ خاص مطبوعات، کتابخانهها، مخصوصا معرفی کتابخانه وزیری، شادمانیآور است… در بخش نقد کتاب به معرفی کتابهایی میپردازد که مرتبط با جوانب مختلف مربوط به یزد یا نوشته یزدیان است.
درحقیقت نوعی کتابشناسی است… معماری بخش خاصی است که با توصیف مربوط به گذشته آبانبارها، مسجدها و مدرسهها، آشنایی میتوان یافت. از تازههای کار مسرت معرفی 9 برزن (محله) قدیم شهر است و گویای خصوصیت و برجستگی هر یک و شاید تاکنون کسی بدین مبحث شهرشناسانه نپرداخته باشد. با بخش هنر کتاب پایان میگیرد. این بخش حاوی مقالات مربوط به خوشنویسی است» (مسرت، 1395، مقدمه افشار). چنان که دانستیم کتاب «یزد؛ یادگار تاریخ» کوششی نو است برای شناسایی شهر یزد از جوانب و ابعاد مختلف و با نگاهی امروزین و نویسنده فرزانه، استاد حسین مسرت که متولد 1339 میباشد، هنوز هم قلم محققانه ایشان با شدت تمام مشغول به آفرینش است. او نسخهشناس و هنرمند است. اوقات خود را به غور در اسناد و کتب خطی و جلوههای هنری شهر خویش مشغول کرده است. در مقدمه همین کتاب قول داده است که سه جلد دیگر کتاب در راه هستند و حتما سرشار از نکات تازه و ملاحظات نو و حرفهای گزیده و قابل تأمل که یزد و مردمانش را بیش از پیش به ما مینمایاند.