حاشیه‌های پررنگ یک سفر دیپلماتیک

سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به روسیه با حاشیه‌های پرشماری همراه شد. مدافعان و مخالفان او به صف‌آرایی سنگین در فضای رسانه‌ای اقدام کردند. اما مسئله سفر سیاسی را می‌توان از دریچه‌ای دیگر نیز نگریست.

تاریخ انتشار: 21:42 - شنبه 1399/11/25
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه

اول: اطرافیان رئیس مجلس با نگاهی کاملا ژونالیستی و تبلیغاتی بیش از آنکه موضوع سفر، پیامدهای آن و استفاده از پتانسیل‌های مذاکره برای حاکمیت دقت کنند، تمامیت سفر را به یک میدان فراخ برای تبلیغات شخصی تبدیل کردند. نشر توییت‌های پی‌درپی، بهره‌بردن از کلیدواژه‌هایی مانند «معتمد نظام»، «دوران‌ساز»، «سفر تاریخی»، «غرب‌گرایان»، «ضدانقلاب» و عبارت‌های دیگر بیش از آنکه هدفش تمرکز روی ارسال پیام آیت‌الله خامنه‌ای و دریافت پاسخ از سوی بالاترین مقام سیاسی در روسیه باشد، به حامل نامه دقت نظر داشتند. تجربه سالیان گذشته نشان داده در زمانی که انتقال‌دهنده پیام به اینگونه سفرها اعزام می‌شد نه‌تنها فضای رسانه‌ای با محوریت تبلیغ صورت نمی‌گرفت، بلکه تلاش می‌شد پس از روشن‌شدن پاسخ‌های احتمالی و سنجش بازخوردهای مرتبط و در زمان لازم موضوع را رسانه‌ای کنند. سفرهای وزیر امور خارجه، آقایان ولایتی و خرازی به عنوان مشاوران رهبر انقلاب در حوزه سیاست خارجی دقیقا در همین چارچوب انجام می‌شد. بهتر می‌بود روزنامه‌نگاران و اهالی خبر اطراف رئیس مجلس در این مورد خاص اندکی خویشتن‌داری می‌کردند و به جای دقت در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، صرفا به محتوای پیام متمرکز می‌شدند.
دوم: بخشی از انتقادهای صورت‌گرفته از سوی اصول‌گرایان و رسانه‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان از منظر منافع ملی نادرست به نظر می‌رسد. در سفرهای خارجی نباید روی شخصی خاص تمرکز کرد، بلکه جایگاه افراد در هنگام انتقال پیام سخن نخست و آخر را بیان می‌دارد. همچنین اگر با شخص قالیباف مخالف یا موافق باشیم، خللی در مقام حقوقی او در ساختار سیاسی وارد نمی‌کند، او در داخل کشور ریاست مجلس شورای اسلامی را در اختیار دارد و در هنگامه سفر به بیرون از مرزها نماینده نظام سیاسی است. همان‌طور که وزیر امور خارجه در سفرهای خارجی حامل پیام‌ها و سیاست‌های ساختار سیاسی کلان است، هر کدام از مسئولانی که به بلاد دیگر سفر می‌کنند که آورنده پیام  یا دریافت‌کننده آن باشند، به عنوان نمایندگان رسمی جمهوری اسلامی و حاکمیت شناخته می‌شوند، مهم‌تر آنکه در سفرهای برون‌مرزی طرف مذاکره‌کننده خارجی به فرستادگان ایران همانند نمایندگان نظامی سیاسی برخورد می‌کند و نه اینکه این افراد نزدیک به کدامین جریان سیاسی بوده و هستند. شاید بهتر می‌بود لغو دیدار پوتین و قالیباف یا مسائل دیگر از منظر منافع ملی نگریسته می‌شد.
سوم: چنانچه اندکی از حاشیه‌های به‌وجودآمده قبل و پس از دیدار صورت نگرفته رئیس مجلس شورای اسلامی با پوتین دقت کنیم، شاید انجام‌نشدن این دیدار را بتوان به تغییر سیاست‌های روسیه پس از انتخابات آمریکا و احتمال اینکه طرفین برجام به میز مذاکره بازگردند و به نتیجه‌ای مطلوب دست پیدا کنند، مرتبط دانست. دقت به موضوعاتی از قبیل همکاری‌های دو جانبه ایران و روسیه در سوریه، استفاده از توان روسیه در مذاکرات احتمالی، برداشته‌شدن تحریم‌ها، برقراری روابط تجاری با کشورهای اروپایی، کاهش تنش با عربستان سعودی و… برای سیاست‌مداران روسیه ناخوشایند به نظر می‌رسد. حاکمان روسیه در بزنگاه‌های مهم و خصوصا در مورد ارتباط با ایران نشان داده‌اند هر کجا پای منافع ملی و دفاع از سیاست‌های برون‌مرزی روسیه در میان بوده است، متحدان خود را در راستای هدف خویش رها ساخته‌اند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط