روزانه یک کامیون کتاب به اصفهان می‌آوردیم

سید علی نکوئی از پیشگامان مبارزه برای پیروزی انقلاب اسلامی و از چهره‌های اصلاح‌طلب استان اصفهان  که به عنوان یک چهره مبارز، انقلابی و آزادی‌خواه و متدین در بین مردم شهره بود، پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت. اصفهان زیبا در آخرین سال‌هــــای حیات این مبارز انقلابی، گفت‌وگویی با او انجام داده است که اینک بازنشر می‌شود. در پیــــــروزی انقلاب اسلامی ایران بسیاری از عناصر فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هرکدام به‌گونه‌ای تأثیرگذار بودند؛ اما آنچه در این میان باعث رشد ارزش‌ها و بازشدن دید ملت نسبت به واقعیات و اهداف اصلی انقلاب شده بود، فعالیت‌های فرهنگی در جامعه بود که با داشتن تمامی مشکلات امنیتی سعی در نشر آثار مثبت تأثیرگذار در حوزه مبارزات انقلابی و در راستای اهداف انقلابی داشت.

تاریخ انتشار: 06:58 - سه شنبه 1400/01/17
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه

 درواقع تأثیر امور فرهنگی از آن حیث مهم است که پایه و اساس حرکت‌های سیاسی را فراهم می‌آورد. به‌عبارت‌دیگر، این امور فرهنگی است که زمینه‌ساز امور سیاسی در کشور می‌شود. علی نکوئی زهرایی مردی که بسیاری از سال‌های زندگی خود را در بطن فرهنگ و سیاست گذرانده، اکنون بعد از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شرایط را شایسته تلاش‌هایی که از آن زمان به‌جامانده نمی‌داند. او که از چهره‌های سرشناس امروزِ جناح چپ در اصفهان و رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان است، هم‌زمان با شروع نهضت امام خمینی (ره) در سال 42، پا به عرصه نشر می‌گذارد و با برعهده‌گرفتن نمایندگی مجله مکتب امام (ره) در اصفهان، سیاست‌ورزی را با تنفس در عالم فرهنگ آغاز می‌کند. گفت‌وگو با او در ادامه می‌آید.

شما به‌عنوان یک فرد انقلابی فرهنگی،‌ تأثیر فرهنگ را در مبارزات و ارتباطش با دستیابی به پیروزی را چگونه می‌بینید؟

بنده مایه  اصلی و موتور محرکه انقلاب را فعالیت‌های فرهنگی می‌دانم. درواقع انقلاب اسلامی زاییده یک انقلاب فرهنگی است. درست است که در این مبارزات، زندان، اعتصاب، تظاهرات، راهپیمایی و حضور مردم وجود داشت، اما عواملی که این حضور را باعث می‌شد موضوعات فرهنگی بود. اعلامیه‌های حضرت امام (ره)، سخنرانی‌ها، کتاب‌ها، جلسات و گروه‌هایی که تشکیل می‌شد، عواملی بود که متأسفانه این سال‌ها کمتر به آن اشاره می‌شود و بیشتر نگاه‌ها معطوف به ابعاد نظامی و سیاسی انقلاب 57 است، درصورتی‌که خمیرمایه و عامل اصلی انقلاب، انقلاب فرهنگی بود.
 حضرت امام (ره)، حکومت، سیاست و انقلاب را در راستای تکمیل و پیشرفت انسان به‌صورت کمال که همان راه دین بود می‌دیدند. در سال‌های قبل از انقلاب، از زمانی که امام (ره) سخنرانی‌های خود را آغاز کردند، بخشی از فعالیت‌های فرهنگی در این زمینه بود که این سخنرانی‌های به‌صورت نوار کاست  یا جزوه تکثیر می‌شد و در اختیار عموم قرار می‌گرفت. بخشی دیگری از اقدامات فرهنگی اعلامیه‌هایی بود که امام یا سایرین همچون علمای بلاد و گروه‌های سیاسی صادر می‌کردند؛  چراکه در آن زمان رسانه‌های جمعی مانند امروز وجود نداشت، معمولا یک یا دو رادیوی بیگانه و رادیوهای داخلی که مرتب تحت کنترل بود وجود داشت و اخبار را منتشر می‌کردند. درواقع این اعلامیه‌ها بودند که معمولا به‌صورت گسترده در کشور اخبار مهم و اصلی را از روند مبارزات و نتایج آن منتشر می‌کردند و به دنبال آن، در شهرستان‌ها گروه‌های وابسته باوجود فشار سنگین ساواک و دستگاه‌های امنیتی به تکثیر و توزیع آن‌ها می‌پرداختند.
سخنرانی‌های خطبای بزرگی همچــــون مرحوم فخرالدین حجازی، اکبر هاشمی رفسنجانی و علی شریعتی با داشتن تأثیر بسیار بالا در اشاعه واقعیات و فرهنگ سیاسی ملت از شرایط آن روزهای کشور ایران و همچنین کتاب و نشریات از دیگر عوامل مهـــــم فعالیت‌هــــای فرهنـــــگی و ساختارهــــای اصلی در پیش‌بــــرد اهداف انقلابی و رشد و تعالی نهضت اسلامی مردم ایران به شمار می‌رفت.

فعالیت‌های شما در این عرصه در چه موضوعاتی خلاصه می‌شد؟

فعالیت بنده در تمامی زمینه‌های فرهنگی که به آن اشاره کردم وجود داشت. بخشی از فعالیت‌هایم همکاری با گروهی بود که دست‌اندرکار توزیع و تکثیر اعلامیه‌ها بودند. درواقع ما  رده‌های دوم و سوم فعال در مبارزات انقلابی به شمار می‌رفتیم. افرادی مثل مرحوم تقی هسته‌ای و رضا میرمحمد صادقی کسانی بودند که مطالب را جمع‌آوری می‌کردند و با مشکلات فراوان به تکثیر آن‌ها می‌پرداختند و ما که نیروهای جوان‌تر بودیم، مأموریت توزیع اعلامیه‌ها در شهر را بر عهده داشتیم. جلسات بحث و گفت‌وگو با بسیاری از دوستان مبارز که در مساجد و مراکز مختلف شهر تشکیل می‌شد نیز از دیگر فعالیت‌های بنده در آن زمان بود. درواقع عمده فعالیت‌های بنده در حوزه انتشارات کتاب و نشریات بود. بعد از سال 42 و شروع نهضت انقلابی امام خمینی (ره) نمایندگی مجله مکتب امام را در اصفهان بر عهده گرفتم که مسئولیت این نشریه با آیت‌الله مکارم شیرازی بود. در کنار آن با راه‌اندازی انتشارات قائم و بدر به نشر آثار مختلف پرداختم و نمایندگی دیگر آثار از انتشارات گوناگون همچون شرکت انتشار مهندس بازرگان، انتشارات بعثت از مرحوم فخرالدین حجازی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی و باقی ناشران نیز به‌تدریج تا بهمن 57 به حوزه فعالیت‌هایم اضافه شدند.

شرایط و فضای انتشارات و فعالیت‌های فرهنگی در این زمینه ازنظر امنیتی با چه مشکلاتی مواجه بود؟ آیا در چاپ کتاب‌ها معضلات غیرقابل‌حلی وجود داشت؟

روند انتشار یک کتاب به این صورت بود که ابتدا باید چند نسخه از کتاب چاپ‌شده را به اداره اطلاعات ارائه می‌دادند و بعد از تأیید، از سوی آن‌ها اجازه پخش به انتشارات داده می‌شد. در غیر این صورت، این اجازه داده نمی‌شد و سرمایه ناشر و هزینه‌هایی که برای چاپ آن کتاب شده بود، از بین می‌رفت. درصورتی‌که این روند باید قبل از چاپ کامل کتاب انجام می‌شد و در صورت تأیید نهایی، از سوی آن اداره به چاپ کتاب می‌انجامید. این خود یک عامل بازدارنده در ترویج نشر آثار ارزشمند در آن دوران به شمار می‌رفت. البته گروه‌هایی که به انتشار کتاب در آن زمان مشغول بودند تمام سختی‌های امنیتی را به جان می‌خریدند و به شکل‌های مختلف به نشر آثار پرداخته و در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دادند. درعین‌حال بسیاری از آثار با قیمت بسیار پایین نیز توزیع می‌شد تا مردم بتوانند در تهیه آن‌ها مشکلی نداشته باشند. مرحوم مصطفی زمانی که خود نویسنده آثار ارزشمندی بود، با تأسیس انتشارات پیام اسلام و تهیه کتاب‌های جیبی با کاغذ کاهی و قیمت ارزان سعی در راحت‌کردن شرایط خرید آثار منتشرشده برای مردم را داشت. همچنین انتشارات نسل جوان آیت‌الله مکارم شیرازی به همین نحو تهیه و منتشر می‌شد. انتشارات قائم نیز در سال‌های پایانی منتهی به انقلاب با همکاری شهید اکبر اژه‌ای و جواد اژه‌ای به نشر مجموعه‌ای با عنوان «فرصت در غروب» به قلم جمعی از بانوان مسلمان که اولین مجموعه از آثار بانوان انقلابی بود پرداخت که در نوع خود بسیار ارزشمند بود.

انتشار و توزیع کتاب‌های دکتر شریعتی سهل بود؟

انتشار کتاب‌های نویسندگانی چون علی شریعتی نیز درزمانی که سخنرانی‌ها در حسینیه ارشاد انجام می‌گرفت، بسیار راحت بود، چراکه حسینیه باوجود داشتن دستگاه‌های تکثیر، پس از سخنرانی آن‌ها را تایپ و به‌صورت کتاب منتشر می‌کرد. ما نیز نمایندگی آثار دکتر شریعتی را در اصفهان برعهده داشتیم که خوشبختانه با تیراژ بسیار بالا و سریع توزیع می‌شد. درواقع بسیاری از کتاب‌های مشابه آن نیز در همان هفته‌های اول نشر، به چاپ دوم و سوم نیز می‌رسید.
بعدها که فشارهای دستگاه‌های امنیتی زیاد و حسینیه ارشاد تعطیل شد، کمی این روند دچار مشکل شد، اما گروهایی که در این سنگر فرهنگی مبارزه می‌کردند، تمامی این مشکلات را مشابه با دیگر مبارزات در کشور می‌دیدند و با تمام سختی‌های انقلابی دست از ادامه کار برنمی‌داشتند. به همین دلیل علی‌رغم تمامی سختی‌ها و کنترل نیروهای ساواک، انتشار کتاب‌ها توسعه و رونق بسیار خوبی پیدا کرد و سال 57 در مقایسه با سال‌های قبل از آن ازنظر نشر آثار فرهنگی بسیار قوی‌تر از قبل شد.

خاطره‌ای در این خصوص به یاد دارید؟

باوجوداینکه توقیف و منع انتشار بسیاری از کتاب‌ها در آن ایام جزو مشکلات همیشگی انتشارات به‌حساب می‌آمد، اما ما با استفاده از ترفند چاپ، فقط چند نسخه با شرایط دلخواه اداره اطلاعات چاپ می‌کردیم تا از این مانع عبور کنیم؛ اما دیگر نسخه‌ها را به همان شکلی که خودمان می‌خواستیم منتشر و توزیع می‌کردیم. درواقع ما با آگاهی کامل از تمامی شرایط از ابتدا معضلات را به جان می‌خریدیم.
بنده به یاد دارم که روزی ساواک برای چک‌کردن آثاری که انتشار آن‌ها ممنوع بود با در دست داشتن لیستی از کتاب‌های ممنوعه، وارد فروشگاه شد و در هنگام خروج، آن لیست را روی میز بنده جا گذاشت، من نیز با تکثیر این لیست در تعداد بالا آن را در اختیار مردم گذاشتم و این باعث شد کتاب‌های موجود در لیست بسیار موردتوجه مردم قرار بگیرد و در چاپ‌های متعدد منتشر شود. رساله امام، کشف‌الاسرار، خسی در میقات، اسلام مالکیت و همچنین پرستوهای دره پیچاب و افسانه گرگ‌ومیش از انتشارات خود ما ازجمله کتاب‌هایی بود که در این لیست وجود داشت. نیروهای ساواک با تمام قوا در برابر انتشار مطالب مبارزاتی از طریق ورود به مراکز فرهنگی، انتشاراتی و حتی منازل مقاومت می‌کردند، اما جریان‌های مبارزات انقلابی گوشش بدهکار این اعمال و برخوردها نبود و با تمام قوا به ترویج فرهنگ انقلاب می‌پرداخت.

وضعیـت انتـشـارات را در چهل‌سالگی پیروزی انقلاب اسلامی ایران چگونه می‌بینید؟

امروز بعد از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی ایران، نشریات و کتاب‌ها در کشور نتوانسته‌اند آن‌طور که باید خود را در مقایسه با گذشته به تیراژ بالا برسانند. فرهنگ کتاب‌خوانی نیز به دنبال نشر آثار، شایسته این انقلاب چهل‌ساله نیست. البته عوامل بسیاری ازجمله افزایش قیمت کتاب‌ها و وجود رسانه‌های جدید در جامعه می‌تواند در این امر دخیل باشد که مزید بر علتی است در پیشامد این موضوع. درعین‌حال که مؤسسات بزرگی همچون عروج، صدرا، سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت ارشاد به انتشار بسیاری از کتب موردتوجه و تأثیرگذار کماکان می‌پردازند، اما در کل جایگاه شایسته، بعد از گذشت چهار دهه در این عرصه وجود نداشته و فاصله زیادی با شرایط مورد انتظار دیده می‌شود.

 22 بهمن 57 کجا بودید و چه می‌کردید؟

در آن روز، در حال انتشار و توزیع کتاب‌هایی از امام (ره)، علی شریعتی و دیگر انقلابیون در اصفهان بودیم. آن ایام در روزهای بهمن و قبل از آن در دی‌ماه 57 با حجم عظیمی از کتاب‌های متعدد در خصوص نهضت انقلابی، سیاسی و نظامی مواجه بودیم. روزانه یک کامیون از تهران به اصفهان کتاب جابه‌جا می‌شد و در اکثر نمایشگاه‌ها، کتابخانه‌ها و مراکز فروش همگی به فروش می‌رسید. بسیاری از دوستان نیز با ایستادن در صف‌های بنزین و جمع‌آوری آن برای ماشین‌های حمل‌کننده کتاب سعی در کمک به این راه مبارزاتی را داشتند. درواقع آن روزها، روزهایی تکرار نشدنی بود که بنده در طول تاریخ فرهنگی ایران چنین شور و هیجانی را تابه‌حال به چشم خود ندیدم.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط