حتی اولش ابراز نگرانیها و دغدغههای آقای روزنامه «کیهان» بابت اینکه حالا که دولت فیلتر نمیکند دستگاههای امنیتی و قوه قضائیه و مجلس به میدان بیایند و کمکاریها در این زمینه را جبران کنند، چندان جدی گرفته نمیشود: «یک برنامه صوتمحور جدید آمریکایی که تازه در کشورمان در حال عرضه است این روزها محل حضور تعداد زیادی از وزرا و مسئولان دولتی شده است و چهبسا همین حضور و تبلیغ بیشتر به شناختهشدن این پیامرسان غیربومی کمک میکند! وظیفه جدی مجلس، قوه قضائیه، دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی است که جدیتر از همیشه به موضوع ورود کرده و با کمکاریها و ترک فعلها یا برخی وادادگیهای مضر در عرصه مدیریت و شاید خیانتها و اهداف پشت پردهای که مانع قدرتیابی مجازی کشور میشوند برخورد نمایند.» ولی بعد یکباره و ناگهانی دست به روی دکمه میرود و میشود آنچه باید نشود!
در رابطه با کلابهاوس هم لابد قرار است همه گفتهها و ناگفتههای قبلی تکرار شود و هر بار تن و بدنمان بلرزد که آیا قرار است این پلتفرم هم به سرنوشت سایر رقبای خود مثل تلگرام و توییتر دچار شود یا مثل اینستاگرام هرچند وقت یکبار عدهای بابت فیلترنبودنش احساس خطر کنند و طرحهای مختلفی ارائه دهند تا بهواسطه آن بالاخره روزی روزگاری این شبکه اجتماعی را هم فیلتر کنند.
هرچند حالا هنوز نمیدانیم که آیا کلابهاوس، واقعا فیلتر شده است یا نه؛ چراکه از روز پنجشنبه دسترسی کاربران ایرانی بدون فیلترشکن به این شبکه اجتماعی امکانپذیر نیست و البته هنوز هیچ مرجع رسمی مسئولیت فیلتر این پلتفرم را نپذیرفته است.
آذری جهرمی، وزیر جوان ارتباطات که خود نیز یکی از کاربران حاضر در کلابهاوس است فیلترینگ کلابهاوس را رد کرده و عدم دسترسی به آن را ناشی از اختلال میداند: «بحثهایی که راجع به فیلترشدن کلابهاوس مطرحشده، نوعی تشویش است، اطلاعی از علت اختلال در بستر این اپلیکیشن ندارم ولی قطعا ارتباطی به فیلترینگ کلابهاوس ندارد.»
علیرضــــــا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرســـــانی دفتر رئیسجمهور نیز در توییتی دراینباره نوشت: «کلابهاوس فیلتر نشده اما استقبال اخیر شهروندان و گفتوگوهای مؤثر، روادارانه و محترمانهای که در این پلتفرم، برخی را آنقدر مضطرب ساخته که زمزمه مسدود ساختن را از سر بگیرند. گویا فیلترینگ شکستخورده تلگرام عبرت نشده است.»
معلوم نیست که این حرفها چقدر جدی باشد و آیا واقعا قرار است کلابهاوس فیلتر شود یا نه، اما شاید این حرفها و زمزمهها مبنی ضرورت بومیسازی این پلتفرم با توجه به تجربه شکستخورده بومیسازی سایر اپلیکیشنها آرامش قبل از طوفان باشد!
در این میان، اما نکته مهم این است که چرا با توجه به دو تجربه شکستخورده بومیسازی پلتفرمهای ایرانی و همچنین فیلترینگ که تنها با تحمیل ضرر و زیانهای مالی بسیار در سالهای اخیر روبهرو بوده است، چرا برخی از مسئولان و متولیان فضای مجازی دوباره بر این مسئله پافشاری دارند و هنوز چند صباحی از ظهور فضای کلابهاوس در کشور نگذشته، دوباره احساس خطر کردهاند و برای فیلتر کردن این فضا پیشقدم شدهاند؟ فضایی که اتفاقا برخلاف سایر شبکههای اجتماعی میتواند باعث تعامل و گفتوگو با محور شفافیت شود و برخلاف سایر شبکههای اجتماعی دیگر محتوایی را که در آن دستبهدست میشود میتوان تا حدود بسیار زیادی مدیریت و ساماندهی کرد. تجربه بازگشت کاربران به تلگرام و عدم استقبال آنها از پیامرسانهای داخلی نشان میدهد که فیلترینگ شبکههای اجتماعی سالهاست راه مناسبی برای ساماندهی یا عدم حضور کاربران در چنین فضاهایی نیست؛ چراکه کاربران نشان دادهاند درصورتیکه پیامرسانهای خارجی از جذابیتهای بسیار بالایی برخوردار باشند و بتوانند نیازهای مختلف خبری و سرگرمی و… آنها را برطرف کنند، حاضر هستند با استفاده از فیلترشکن و صرف هزینه بسیار به این فضاها برگردند و از آنها استفاده کنند.
مسلما این موضوعی است که مسئولان و متولیان فضای مجازی نیز بهخوبی از آن آگاه هستند و ترجیح میدهند دراینباره سکوت کنند؛ چراکه در غیر این صورت خود آنها نیز در شبکههای اجتماعی فیلتر شده حضور پررنگ نداشتند و مواضع رسمی خود را آنجا بیان نمیکردند.
حال اینکه آنها به چه دلیلی بر فیلترینگ اصرار میکنند، موضوعی است نامعلوم. شاید در این میان، منافع مالی در میان است و همهچیز به گردش مالی بسیار بالای فیلترشکنها برمیگردد که ما از آن بیخبر هستیم و نباید درباره آنها بدانیم!