به دنیای هم‌ودو خوش آمدید

امروزه وقتی پای دغدغه به میان می‌آید، ناخودآگاه فارغ از تمام مسائلی که بزرگ‌سالان با آن سروکار دارند، به یاد نوجوانانی می‌افتیم که مخصوصا در این زمان کرونا دغدغه‌هایشان دوبرابر شده است؛‌ مشکلاتی مثل کلاس‌های آنلاین و کاهش سطح یادگیری، دغدغه‌های فکری و درونی و خیلی چیزهای دیگر که روزهایشان را خسته و خسته‌کننده‌تر می‌کند.  اما دغدغه‌های نوجوانان که در حساس‌ترین مرحله زندگی خود قرار دارند و در عصری به نام عصر تکنولوژی زندگی می‌کنند به اینجا ختم نمی‌شود و حتی بیشتر و بیشتر هم می‌شود و بالاخره باید در این وسط کسی گره کور این دغدغه‌ها را باز کند و اینجاست که نام «هم‌ودو» به‌میان می‌آید.

تاریخ انتشار: 10:18 - چهارشنبه 1400/01/25
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

هم‌ودو یک برنامه اینترنتی نوجوان‌محور است که پنجشنبه‌شب‌ها حوالی ساعت 9 از پیج اینستاگرام هم‌ودو‌ با حضور تعدادی از نوجوانان خلاق و بااستعداد شهر پخش می‌شود. این برنامه در فصل اول خود که از پنجم فروردین پخش شد به سواد رسانه‌ای پرداخت. مطالبی مثل فیشینگ، کسب‌وکار اینترنتی، شرط‌بندی اینترنتی و… تنها بخشی از سلسله‌قسمت‌های هم‌ودو هستند. فصل اول شامل چهار قسمت است که قسمت چهارم همین پنجشنبه‌شب منتشر می‌شود. سازمان فرهنگی‌ اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان مشوق و سرمایه‌گذار اصلی هم‌ودو است؛ اما در فصل اول مراکزی چون خانه نوجوان اصفهان و فرهنگ‌سرای رسانه که وابسته به سازمان هستند نیز مشارکت دارند.

انتخاب عوامل از بین نوجوان‌ها

در گفت‌وگویی با سیدصالح خشوعی، رئیس اداره فرهنگی شهرداری اصفهان و مجری طرح هم‌ودو از چگونگی شکل‌گیری این برنامه پرسیدیم. او گفت: دو سال پیش تصمیم گرفتیم طرحی به نام «به‌وقت نوجوانی» را در خانه نوجوان اصفهان با همکاری مناطق پانزده‌گانه شهر اجرا کنیم تا نوجوان‌ها بر اساس توانایی‌هایشان وارد کانون موردنظر بشوند. پس از تلاش‌های فراوان، یک سال بعد این کار موفق به اجرا شد و هرکسی با توانایی‌های خودش توانست در کانون‌ها سرگرم شود؛ اما سال گذشته که با ویروس کرونا روبه‌رو شدیم، عملا امکان برگزاری حضوری نداشتیم. پس تصمیم گرفتیم برنامه‌ای جذاب در فضای مجازی تولید کنیم. از طرفی در حوزه اطلاعات سواد رسانه‌ای برای نوجوان‌هایی که به شدت درگیر هستند، خلأ شدیدی را احساس می‌کردیم و این‌طور شد که من پیشنهاد هم‌ودو را به سازمان دادم و سازمان هم استقبال کرد. کارگردان را با سابقه آشنایی که از او در برنامه تدکس نوجوان و منظومه ستارگان درخشان داشتم، انتخاب کردم. حسن عابدی نوجوان نیست؛ اما به عنوان یک جوان کارش بسیار حرفه‌ای است و ذهنی خلاق و دغدغه مند دارد. برای همین فهمیدم تفکراتمان با هم خیلی نزدیک است و همان کسی است که من دنبالش می‌گردم. پس از انتخاب کارگردان از طریق مربی‌های کانون‌های به‌وقت نوجوانی بقیه بچه‌ها دعوت شدند. بعضی‌ها هم از طریق فعالیتشان در فضای مجازی انتخاب شدند.

کار را به کاردان باید سپرد

خشوعی همچنین در این جواب که چرا نوجوان‌ها را برای این کار انتخاب کردید و کار را دست بزرگسالان نسپردید گفت: یکی از مسائل و فاکتورهای مهم در شهرهای دوستدار کودک مشارکت واقعی کودکان و نوجوانان است. تصمیم ما بر این بود که خارج از شعار و نمایش‌های ساختگی مشارکت واقعی نوجوان‌ها را داشته باشیم. اما سعی کردیم در عین حال استانداردها را هم رعایت کنیم. اتفاقا خلاقیت این نسل اگر بیشتر از بزرگسالان نباشد کمتر هم نیست. اگر چه در حوزه فنی مثلا تصویربرداری و صدابرداری و… از بزرگ‌سالان استفاده می‌کنیم؛ چون نوجوان‌ها قاعدتا در این زمینه‌ها تخصصی ندارند،  اما در جلساتی که برگزار می‌شود نظراتشان را می‌شنویم و به آن‌ها اهمیت می‌دهیم. و اینجا بود که رئیس سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری تمجیدی نیز از ما کرد: حتی نویسنده‌هایمان نیز نوجوان هستند و از این مسئله بسیار راضی هستیم.
و اما بخش چالش‌براگیز کار. ما از ایشان سؤال پرسیدیم که برنامه هم‌ودو با ممیزی‌هایی که سازمان به آن می‌زند چه می‌کند، او پاسخ داد: خیلی از برنامه‌ها از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد یا خود صداوسیما ممیزی می‌خورند. نوجوان‌ها درآن پروژه باید با واقعیت‌های جامعه کنار بیایند؛ واقعیت‌هایی که ممیزی هم یکی از آن‌هاست هر چند باب میل ما نباشد.
او همچنین اضافه کرد: در آخر سخنی دارم با مسئولان فرهنگی کشور. ما باید مشارکت کودکان و نوجوانان را در برنامه‌های آن‌ها بپذیریم. پذیرفتن مشارکت آن‌ها به معنای پذیرفتن ابزارهای آن‌هاست. وقتی به نوجوانان اعتماد می‌کنیم باید قبول کنیم که ممکن است اشتباه هم بکنند. همانطور که گاهی خودمان هم اشتباه می‌کنیم. برای همراهی با نوجوانان باید ذهنمان را وسیع‌تر از قضاوت در موردشان کنیم و وارد اتمسفر هوایی شویم که آن‌ها در آن نفس می‌کشند و زندگی می‌کنند. باید آن‌ها را با خط‌کش‌های خودشان بسنجیم نه تصورات ذهنی خودمان که زاییده باورهای غلطمان هستند.

هم‌ودو، واژه‌ای عجین شده با فرهنگ اصفهان

هم‌ودو واژه‌ای است که در فرهنگ اصفهان به معنای با هم بودن استفاده می‌شود. هدف اصلی برنامه هم این است که در زمان کرونا هوای یکدیگر (هم‌ودو) را داشته باشیم. مهم‌ترین عنصر هر برنامه کارگردان آن محسوب می‌شود که ما پس از ساعت‌ها تلاش سختکوشانه توانستیم کارگردان پر مشغله را پیدا کنیم تا چند کلمه‌ای هم از او بشنویم.
حسن عابدی همان جوان پردغدغه که پیش‌تر با او آشنا شدیم، هم‌ودو را بهترین و جدی‌ترین کاری دانست که تا به حال انجام داده است. او در جواب سؤال کلیشه‌ای که کار کدام یکی از بچه‌ها بهتر است جواب کلیشه‌ای‌تری داد و گفت که همه عالی هستند و آینده‌ای درخشان را برای بچه‌های جلوی صحنه و پشت‌صحنه دید. کارکردن با نسل نوجوان از نظر او انرژی زیادی می‌طلبد؛ چون آن‌قدر همه نوجوان‌ها انرژی دارند که عمل‌کردن به تمام ایده‌هایشان بسیار سخت است. حسن عابدی علاوه بر کارگردانی هم‌زمان تدوین، بازی در پروژه و خوانندگی هم‌ودو را هم برعهده دارد که به گفته خودش چون برنامه هفتگی است و سطح کار هم بالاست با کمبود زمان و انرژی زیادی همراه است. او افزود: از کار بسیار راضی هستم اما مشکلاتی وجود دارد که در تیم فنی درگیرش هستیم و مخاطب از خیلی‌هایش بی اطلاع است. اما خدارا شکر خیلی‌هایشان را با کمک همدیگر حل کرده‌ایم. باید توجه کنیم که هیچ‌کاری بدون نقص نمی‌شود. برنامه بیشتر از این جای دیده شدن دارد، اما این را از نوجوان‌ها و کسانی که کار را دیده‌اند شنیده‌ام که کار را دوست داشته‌اند و ما یک جورهایی جا پایمان را در دل نوجوان‌ها باز کرده‌ایم. ولی در بحث فرهنگ‌سازی نباید از یک فصل چهار قسمتی انتظار رفع دغدغه‌های بزرگ را داشته باشیم. و در آخر هم تشکری دارم از جناب آقای خشوعی که چنین برنامه‌ای را برای جوانان و نوجوانان در چنین سطحی ایجاد کردند.

لابی برای هم‌ودو

این هم از صحبت‌های کوتاه و مفید کارگردان. و الان می‌رویم سراغ چالشی‌ترین بخش گزارشمان. فائزه گوهری و سامان امیری دو نوجوان هستند که در هم‌‌ودو اجرا کرده و به نمایندگی از بچه‌های دیگر هم با ما مصاحبه می‌کنند. فائزه دانشجوی سال اول طراحی دوخت است و جزو اعضای کانون فن‌بیان و گویندگی است و سامان دانش آموز سال اول انسانی و عضو کانون تئاتر طرح به‌وقت نوجوانی. فائزه نحوه آشنا شدنش را با هم‌ودو چنین گفت: روزی روزگاری در حال ساییدن کشک خودمان بودیم که در واتساپ پیام آمد و دیدم که مربی کانون ماست و می‌گوید برنامه‌ای می‌خواهد برگزار شود که نیاز به یک مجری پر انرژی دارد. اولش ترس برم داشت که یک وقت نتوانم از پسش بربیایم، اما گفتم سر جلسه شرکت می‌کنم شاید بشود و  شاید هم نشود. و رفتم و دیدم که از پسش برمی‌آیم و می‌شود. البته فائزه گفت این‌ها را در گزارش نگویید ولی چون ما خبرنگاران حاشیه‌نویسی هستیم نمی‌توانیم از سر این موضوعات داغ بگذریم.
سامان هم با یک لابی با دستیار کارگردان و بقیه اعضا توانسته است به هم‌ودو وارد شود و کارش را شروع کند. (البته این را شوخی می‌کنیم. دردنیای هم‌ودو همه با توجه به استعدادهایی که دارند وارد کار می‌شوند.)
از نظر فائزه و سامان بازی در هم‌ودو حس نویی دارد. سامان می‌گوید همه بچه‌ها تمام انرژی‌شان را برای عالی‌شدن کار می‌گذارند و بدون ادعا کار می‌کنند و سر صحنه‌ها با ماجراهای بامزه‌ای که اتفاق می‌افتد خنده بر لب‌های همه نقش می‌بندد. اما مثل اینکه فائزه از زندان‌رفتن، آن‌چنان ناراحت نبود. چون گفت: بخش بازجویی بهترین و بامزه‌ترین بخشی بود که کار کردم. آن‌ها اعتراف کردند: با وجود تداخل برنامه با کلاس‌ها آنلاین گاهی شده که از درس و مشق زده‌ایم یا اینکه سر ضبط امتحان داده‌ایم و مجبور شده‌ایم که در کلاس حاضری زده و به دنبال کار خود برویم. موضوعات برنامه برای آن‌ها مؤثر بوده و گفتند ما تا قبل از هم‌ودو با بعضی چیزها مثل فیشینگ آشنا نبودیم و این جالب بود که مطلبی جدید به اطلاعاتمان اضافه می‌شود.
در صحبت‌هایی که با کارگردان داشتیم پرسیدیم اگر از دست بچه‌ها عصبانی بشود چه کار می‌کند و او در جواب گفت: سعی می‌کنیم مسائل را حل کنیم و خوب هم از پسش بر می‌آییم. اما بچه‌ها کمی نظرشان متفاوت بود. آن‌ها کارگردان را فردی با صبری فولادین دانستند و گفتند: او بسیار صبور است و کمتر کارگردانی با این خصوصیت پیدا می‌شود. مخصوصا وقت‌هایی که قسمت‌هایی از متنمان را حفظ نمی‌کنیم و او سعی می‌کند خونسرد باشد.

و اما حرف آخر…

اینجا بود که سامان گفت نه حرفی ندارم ولی فائزه تیری به ما زد و گفت: می‌توانیم روی متن بیشتر از این کار کنیم چون خیلی از بخش‌ها را سر تمرین اضافه می‌کردیم. و می‌توانیم کمی آن را بهتر کنیم. (البته ما این را می‌دانیم که این هم یکی شوخی بود.) ما یعنی صبا سجادیان و ریحانه هاشمی نویسندگان برنامه هم‌ودو هستیم که در تله پاتی هم که در شماره پیش در این صفحه چاپ شد، با ما آشنا شدید و دیگر نمی‌خواهد سه ساعت فکر کنیم و از خودمان برایتان بگوییم پس به خداحافظی اکتفا کرده و دست از سر نوشتن برای این نسخه برمی‌داریم. تا درودی دیگر بدرود.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط