هر یک از این دلایل در شرایط عادی میتوانست خوراک سبزپوشی بازار را برای چند روز فراهم کند؛ بااینحال، بازار با گذشت بیش از دو ماه از زمان تغییر دامنه نوسان، وارد فاز خنثی و فرسایشی شده که این موضوع سهامدارانِ صبور را نیز عاصی کرده است؛ حتی تجمعاتی که در برخی از شهرها در آخر هفته گذشته برگزار شد هم نتوانست تغییری هرچند اندک در روند بازار ایجاد کند. در این شرایط روند بازار در روزها و ماههای آتی چگونه خواهد بود؟
روی کاغذ، روند نزولی و کاهشی، بدترین حالت برای سهامداران ایرانی است (بهخصوص در شرایطی که بازار ایران دوطرفه نیست). درنتیجه اگر بازار در یک روند خنثی بوده و چند ماهی در محدوده کانال 1.2 میلیون واحد نوسان کند، نباید سهامداران را به ستوه آورد. بااینحال، چرا صبر برخی از سهامداران لبریز شده است و حالا با تجمع در برابر تالارهای بورس تهران و دیگر شهرها، به دنبال حمایت دولت و مسئولان هستند؟
نقدشوندگی آرزوی دستنیافتنی
یکی از مزیتهای بورس نسبت به بازارهای موازی، مزیت نقدشوندگی آن است. مالک یک واحد مسکونی اگر بخواهد واحد خود را بفروشد باید منتظر خریدار بالقوه باشد. درنتیجه برای فروش و دریافت ثمن معامله ممکن است مدتی معطل شود. اما ماهیت بورس بهگونهای است که دو روز کاری پس از فروش سهم، وجه حاصل از فروش به حساب مشتری واریز میشود. اما اکنون سهامداران بسیاری از نمادها، هفتههاست تلاش میکنند بلکه بتوانند بخشی از سبد سهام خود را نقد کنند. بااینحال زمانی که بین 70 تا 85 درصد نمادها هرروز شاهد صف فروش هستند، اصل نقدشوندگی بازار هم زیر سؤال میرود. بازیگر نقش اول در قفلشدن نمادها در صف فروش را باید دامنه نوسان نامتقارن دانست. بررسی وضعیت بازار از زمان اجرای این طرح (25 بهمن سال گذشته) تاکنون نشان از افزایش قابلتوجه صف فروشها و همچنین کاهش چشمگیر ارزش معاملات روزانه دارد. بسیاری از سهامداران ماههاست که منتظر بهبود شرایط بورس هستند، نهتنها شرایط بازار متعادل نشده است بلکه امکان نقدکردن سبد سهام نیز سختتر شده است. در شرایطی است که کاهش شدید بورس از اینجا به بعد دور از ذهن است، بااینحال برخی سهامداران حاضر هستند که سهام خود را نقد کنند. زیرسوالرفتن نقدشوندگی بازار باعث شده سهامداران معترض دست به هر کاری بزنند، حتی اگر شده روبهروی تالارهای معاملات تجمع کنند.
عدم رشد بورس حتی باوجود پتانسیلهای صعودی
شاید یکی دو ماه اولِ ریزش بورس، سهامداران قدرت و توان بیشتری برای تحمل زیان پیوسته خود داشتند. در آن زمان برخی از سهامداران فکر میکردند ریزش بورس در قامت یک «اصلاح» است و با اتمام انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، شرایط متعادل خواهد شد. برخی دیگر نیز اعتقاد داشتند با انتخاب مجدد ترامپ روند صعودی دلار حفظ شده و به دنبال آن، بورس نیز دوباره راه رشد را در پیش خواهد گرفت. حاشیههای انتخابات آمریکا دو ماه طول کشید اما بورس بهتر نشد. پسازآن تنها دلیلی که به ذهن سهامداران میرسید دامنه نوسان نامتقارن و فروش اوراق بدهی دولت در بورس بود. فروش اوراق در سال 99 به پایان رسید، ولی دامنه نوسان نامتقارن پابرجا باقی ماند. اکنون نیز، روند کسلکننده و بیرمق بورس به انتخابات ریاستجمهوری و برجام نسبت داده میشود. صبورترین سهامداران نیز در این روزها خسته شدند؛ چراکه هر بار علت یا علتهای دیگری برای وضعیت فرسایشی بورس مطرح میشود. درنتیجه شاید بعد از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، بحث فصل مجامع پیش کشیده شود. بعدازآن نیز روی کار آمدن دولت جدید میتواند دلیل روند خنثی بورس باشد. بعدازآن نیز پاندمی کرونا، نوسان میزان فروش نفت ایران، تصویب لوایح FATF و دلایل دیگری میتواند تا پایان سال شاخص کل بورس را در همین محدوده کانال 1.2 میلیون واحد نگه دارد. در این شرایط گروهی از سهامداران ترجیح میدهند تا آن زمان از سود بانکی بدون ریسک بهره ببرند. باوجود موارد ذکرشده اگر دامنه نوسان حفظشده بود و ریزش بورس تداوم مییافت شاید اعتراض سهامداران هم کمتر بود، چراکه بازار روند طبیعی خود را طی میکرد.
پرت شدن بورس به پستوها
بورس در سال 99 نقل محافل بود. سهام عدالت آزاد شد و تعداد کدهای بورسی به مرز 50میلیون کد رسید. محدودیتهای کرونایی باعث شده بود توجه عموم مردم به این بازار جلب شود. رشد بورس بهقدری شگفتانگیز بود که بسیاری از نهادها و مسئولان سعی میکردند خود را یکی از دلایل رشد بورس معرفی کنند. اما اکنون در سال 1400 و بعد از ریزش 900 هزار واحدی، همان افراد و نهادها، خود را عقب کشیدهاند و توپ ریزش بورس و آب شدن سرمایه مردم به زمین دیگران میاندازند. این رویه متضادی که در عرض چند ماه 180 درجه تغییر کرده است، نهتنها سهامداران را سردرگم کرده است، بلکه آنها را تشویق کرده است که به سراغ بازارهایی بروند که کمتر تحت تأثیر قوای حکمرانی در ایران است. رشد خیرهکننده ارزهای دیجیتال در ماههای اخیر نیز مزید بر علت شد. این روزها سرمایهگذاری در رمزارزها مقبولیت و محبوبیت بیشتری بین سرمایهگذاران پیدا کرده است. بااینحال، ریسک بازار ارز دیجیتال بسیار بیشتر از دیگر بازارهای موازی در ایران است و ازقضا، امکان پیگیری تخلفات احتمالی در آن بسیار کمتر از دیگر بازارهاست.
افزایش اعتراضها و انتقادها به بازار سرمایه باعث شده سران قوا دستبهکار شوند. هفته گذشته گمانیزنیهایی درباره جلسه سران سه قوه با محوریت بورس به گوش رسید. آن جلسه برگزار نشد، اما احتمال دارد امروز این جلسه برگزار شود. حسینعلی حاجیدلیگانی، عضو هیئترئیسه مجلس در گفتوگو با تسنیم، از نشست دوشنبه ششم اردیبهشت شورای هماهنگی اقتصادی سران قوه با دستور کار تصمیمگیری درباره بورس خبر داد. عضو هیئترئیسه مجلس ادامه داد: انتظار از رؤسای سه قوه این است تصمیمی اتخاذ کنند که بازار سرمایه کشور از این وضعیتی که است رهایی یابد.
از سوی دیگر، تعدادی از فعالان بازار سرمایه با ارسال نامهای به سران سه قوه، ضمن ارائه هشت پیشنهاد اعلام کردند تخفیفهای مالیاتی، تعدیل نرخ ارز تسعیر بانکها، تخفیف نرخ خوراک پتروشیمیها و پالایشگاه مفید است. گفتوگوهای کلابهاوسی نیز به قدرت ادامه دارد. اکنون سهامداران و کارشناسان بورس به این نتیجه رسیدهاند که پراکندهگویی دردی از مشکلات آنها را دوا نمیکند و به دنبال پیگیری مشکلات خود از طریق یک صدای واحد هستند.