سؤال این است که چگونه موضوعی به صورت مطالبه عمومی در میآید و چگونه ضرورت و لزوم تحقق چیزی بر مردم و مدیران ثابت میشود. هماکنون در جوار میدان نقشجهان، چند ساختمان عظیم در حال ساخت است، ولی قرار نیست هیچ کدام «موزه اصفهان» شود. مگر اصفهـــــان به موزه نیـــــاز ندارد؟
مدیریت آثار تاریخی
وقتی سیر تحول مدیریت آثار و ابنیه تاریخی کشور را بنگریم، میبینیم پس از تأسیس ادارات معارف در اوایل دوران رضاشاه، این اداره علاوه بر تعلیم و تربیت، مسئولیت حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی را نیز بر عهده داشتهاند. اما وقتی جلوتر آمدیم در دهه چهل اداراتی با عنوان «فرهنگ و هنر» تأسیس شد تا این وظیفه را بر عهده بگیرد. بعد از انقلاب اسلامی این وظیفه به سازمان «میراثفرهنگی» که زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود سپرده شد و بعد از چند دهه خوشبختانه اکنون «وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی» عهده دار این وظیفه سنگین است. در سال 1346 خورشیدی زمانی که اداره کل «فرهنگ و هنر» در اصفهان تأسیس شده بود و «عیسی بهادری» رئیس هنرستان هنرهای زیبا، به سمت مدیرکلی فرهنگ و هنر اصفهان رسیده بود، روزنامه «خبرهای روز اصفهان» سلسله مقالاتی را به چاپ رسانید که عنوان کلی آنها این بود «سازمان جوانی که وظایف سنگینی به عهده دارد.» این روزنامه در این مقالات به نکاتی اشاره کرد که در واقع احساس میکرد مورد بیتوجهی قرار گرفته و ضرورت دارد هرچه سریعتر بدانها پرداخته شود. از جمله تأسیس یک موزه برای شهر تاریخی اصفهان، برپایی نمایشگاه صنایعدستی با این تذکر که این نمایشگاه و فروشگاه «سره را از ناسره» در صنایعدستی بازشناسی کند و به صنایعدستی تقلبی اجازه عرضه و تولید ندهد و سومین نکته هم موضوع تشویق هنرمندان صنایعدستی و گرفتن دست آنها بود. از آنجا که توصیههای مذکور بعد از پنجاه سال هنوز هم در صدر اولویتهای «اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایعدستی» باید قرار گیرد و الحق هنوز از تازگی و ضرورت نیفتادهاند، در اینجا به بیان و انعکاس آنها میپردازم. سخن روزنامه چنین آغاز میشود:
«تشکیلات و سازمانـــــی که به نام «فرهنگ و هنر» مدت زمان کوتاهی است در شهر هنرخیز ما، در شهری که شهرت جهانی دارد و نصف جهان لقب یافته است، ایجاد گردیده. جا داشت که سالها پیش و همزمان با ایجاد ادارات و مؤسسات دیگر به وجود آمده بود تا امروز به جبران آنچه که اصفهان بایستی از پرتو هنر و هنرمندان خود داشته باشد و متاسفانه فاقد آنهاست، وظیفه مسئولین این دستگاه را سنگین و سرپرست آن را به تلاش و کوشش همهجانبه و پیگیر وادار میسازد. درحال حاضر، ما اطلاعی از برنامهای که سرپرست فرهنگ و هنر استان برای پیشبرد مقاصد و هدفهایی که در راه اعتلای فرهنگ و هنر اصفهان مورد توجه و مطمح نظر هنردوستان و علاقهمندان به پیشرفت هنر و هنرمندان بوده و میباشد، نداریم. ولی برای روشنساختن ذهن ایشان سعی خواهیم کرد نمونههایی از این نیازمندیهای شهر اصفهان را طی مطالبی که بهتدریج خواهیم نگاشت یادآوری و متذکر گردیم.»
موزه اصفهان
در بخش دیگری از این متن آمده: «ایجاد و تأسیس یک موزه آبرومند و قابل توجه، از جمله نیازمندیهای مهم و پرارزش شهر تاریخی اصفهان است. هماکنون در شهر ما چند موزه عمومی یکی در کاخ چهلستون و دیگری در کلیسای وانک و موزه دیگری که آثار آن را هنر آموزان و هنرجویان هنرستان هنرهای زیبا تشکیل میدهند موجود میباشد. بعضی از علاقهمندان به آثار هنری و قدیمی نیز برای خود موزههای خصوصی دارند، اما یکی از کسانی که موزههای عمومی شهر را دیده بود معتقد بود که اساسا کاخ چهلستون با تابلوهای نقاشی جالب و آثار خیرهکننده دیگری که در آن موجود است، خود موزه تماشایی است و دیگر نبایستی آثار هنری و قدیمی دیگری را در آن برای تماشای عموم گذارند و یا موزه دیگر را همچون یک دکه سمساری میدانست که انواع و اقسام اشیا را به طور نامنظم و به حد وفور بر روی هم انباشته باشند. وی معتقد بود که از ترکیب بهترین آثار این موزهها و آثار نفیس دیگری که باید تهیه و جمعآوری شود بایستی یک موزه جالب تماشایی در بهترین نقطه شهر و با احداث و ایجاد یک ساختمان بزرگ و مناسب و با موقعیت امروز مملکت به وجود آورد تا به تدریج و با گذشت ایام به صورت یکی از موزههای بزرگ جهان در آید» (خبرهای روز اصفهان، ش 571، 21 فروردین 1346).
برپایی نمایشگاه صنایعدستی
این روزنامه در مطلب دیگری نوشته: «قدم اساسی دیگری که مسئولین امور این اداره کل باید بردارند ایجاد نمایشگاهی از آثار و کارهای هنری هنرمندان این شهر است که بایستی با فروشگاهی توأم باشد. آنچه که تاکنون دیده شده در کار فروش انواع کارهای هنری و دستی شهر اصفهان دو عیب بزرگ وجود دارد که این معایب برای اصفهان و اصفهانی موجب سرشکستگی است: اول آنکه بعضی از همشهریان ما در تهیه مصنوعات و کارهای هنری رعایت امانت و درستی را نمینمایند و در ثانی قیمت آنها را به چندین برابر بهای اصلی از مشتریان و خریداران دریافت میکنند. توجه به این دو عیب بزرگ یادآور لزوم ایجاد یک نمایشگاه و فروشگاه در شهر اصفهان است که میتوان از محاسن ایجاد چنین کاری، اصالت مواد اولیه فراوردههای هنری، عدم تجاوز در فروش اشیا، عرضهکردن کار هنری هنرمندان و وجود مرکز و محلی که همه آثار هنری اصفهان بتواند در معرض دید و تماشای مسافران داخلی و خارجی قرار گیرد را نام برد» (خبرهای روز اصفهان، ش 572، 2 اردیبهشت 1346).
تشویق هنرمندان
همچنین موضوع مهم دیگری که این مطبوعه به آن اشاره کرده، این گونه است: «سومین موردی که ذکر آن را در ادامه مطالب خود لازم میدانم مسئله هنرمندان و لزوم تشویق و تحبیب از این دسته است که متأسفانه در گذشته توجهی به آنان نشده است. حالا چرا به این موضوع توجهی نشده است، خود مطلبی است که در اینجا ذکرش را زاید میدانیم و آنچه که باید به آن اشاره شود این است که بر اولیای مسئول فرهنگ و هنر است که به جبران گذشته، گذشتهای که هنرمندان شهر ما را راهی به سوی شهرت و تحبیب و تشویق نبود و بعضی از آنان در گمنامی و غربت به سر میبردند، از طرق مختلف به سوی خود و دستگاهی که در انجام این منظور وظیفه خاصی دارد جلب کند. در موقعیتهای مناسب خود و هنر آنان را به جامعه معرفی نماید. همه هنرمندانی که در رشتههای مختلف هنری کار میکنند، گرد هم جمع کند و در راه پیشرفت بیشتر هنر از فکر و تجارب آنها کمال استفاده را بنماید و خلاصه هنر و شناسایی و معرفی هنرمندان را از حصاری که در گذشته هنرمندان شهیر دیگر شهر ما را بدان راهی نبود، نجات بخشد»(خبرهای روز اصفهان، ش 574، 18 اردیبهشت 1346).














