مدیریت در اصل استفاده درست از همه ظرفیتها و منابع خواندهشده است؛ ولی متأسفانه در کشور ما صرفا از دردسترسترین منابع استفاده میشود و حیف که در تصمیمگیریها از متأثرین اصلی (فعالان اقتصادی) کمک گرفته نمیشود و نتیجه میشود اتخاذ راحتترین تصمیم در مقابل بهترین تصمیم!
از سوی دیگر،بخش خصوصی سرشار از استعداد و ظرفیتهای نغز است و تشنه کمک به مردم و کشور که با استفاده از آن، هم دولت به هدف خودش میرسد، هم کسبوکارها رونق میگیرند و هم جامعه خدمات مناسبتری دریافت میکنند. مدیریت و مخصوصا مدیریت کرونا بازی جمع جبری صفر نیست که برای پیروز شدن یکطرف، طرف دیگر ببازد و زیان کند. باید فرصتسازی برای همه ذینفعان شود. اکثر این مطالب ادبیات رایج وغالب است؛ ولی افعالی که هیچ فاعلی ندارند.من مخالف تعطیلیها و محدودیتها نیستم، اتفاقا در این شرایط برای حفظ سلامت جامعه نیاز به این تصمیمها و رعایت شدن پروتکلها داریم؛ ولی مشکل اینجاست که پشت این تعطیلی هیچ حمایتی وجود ندارد. کشورهای دیگر مشاغل را محدود میکنند و اگر ناچار به تعطیلکردن آنها شوند، تمامقد و محکم از کسبوکارهایشان حمایت میکنند؛ چون این کسبوکارها هستند که چرخ اقتصاد را میچرخانند. تدابیری که در نظر گرفتهشده واقعا جای تعجب دارد! عید نوروز که فرصت مناسبی برای اعمال محدودیتها بود، هیچ کاری انجام نشد؛ ولی اولین روزهای کاری سال جدید که همه برای شروع قوی یک سال جدید باید فعالیت کنند، تعطیل اعلام شد، محدودیت حملونقل هم که در ساعات خواب مردم است. فعالیتهای اجتماعی که فرمول باینری دارد. ببندید یا باز کنید و هیچ خلاقیت و مدیریتی در محدودیتها دیده نمیشود، نمونهاش باشگاههای ورزشی هستند.
بهعنوان یکی از فعالان حوزه ورزش وقتی مطالعه کردم که در حوزه کاری من چه تحقیقات و پژوهشهایی، چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، انجامشده و از هیچکدام نهادهای تصمیمگیرنده استفاده نمیکنند بسیار ناراحت شدم که چرا از ظرفیتها و فرصتها و اطلاعاتی که هست استفاده نمیکنیم؟
زمانی که وارد حوزه ورزش شدم، دغدغهام تحرک و فعال بودن مردم کشور بود و با هدف علاقهمند کردن مردم به ورزش و فعالیت روزانه پا به این میدان گذاشتم؛ اما حالا با شیوع کرونا و سیاستهای اشتباه نهتنها مردم عادی، بلکه بسیاری از علاقهمندان و ورزشکاران نیز از ورزش دور شدهاند. این اتفاق در حالی است که طبق تحقیقات انجامشده میانگین میزان عفونت در باشگاهها در هر ۱۰۰ هزار نفر که وارد باشگاه میشوند، ۰,۷۸ است و این یعنی باشگاهها از آن چیزی که فکرش را بکنید امنترند.ورزشکردن چنان اهمیت ویژهای دارد که حتی در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که در ماه مبارک رمضان برای پیشگیری از ابتلا به کرونا مسلمانان باید در کنار تغذیه مناسب، ورزش هم انجام دهند. دراینبین برایم سؤالهایی پیشآمده: چرا از ظرفیت شرکتهای بیمه برای جبران خسارتهای کسبوکارها استفاده نمیشود؟ این همه پول که از مردم برای بیمه گرفته میشود چه زمانی قرار است برای مردم هزینه شود؟ مردم چه زمانی قرار است سود این پولها را ببینند؟
اینهمه دانشجو و استاد دانشگاه و پروفسور در کشور داریم و روی آنها سرمایهگذاری شد، حالا که موقع استفاده از ظرفیت علمی دانشگاهها و استادان است، چرا نمیشود؟
چرا روی دیجیتالی شدن و ورود به عصر دیجیتال تمرکز نشد؟ ایکاش برای اتوماتیک و الکترونیکی شدن کشور و کسبوکارها تلاش میشد و بهترین زمان برای جا انداختن فرهنگ دولت الکترونیک بهراحتی هدر نمیرفت.
نباید کاری میکردیم که مردم دیگر کرونا را جدی نگیرند و بیمهابا به هرجا و به هرشکلی که میخواهند، بروند. باید سبک جدیدی از زندگی را در جامعه رواج میدادیم، با ایجاد بسترهایی برای مشاغلی که ظرفیت حضور در بستر آنلاین را دارند و دیگر مشاغل با قرار دادن پروتکلهای بهداشتی هوشمند به کسبوکار خود ادامه میدادند. آنگاه فرصت و منابع بیشتری داشتیم برای رسیدگی به خانوادههای کمبضاعت و کسبوکارهایی که آسیب شدیدی از کرونا دیدهاند و بستههای مالی حمایتی برای آنها تهیه میکردیم.برای ساخت بستر مجازی حتما لازم نیست سایت و اپلیکیشن داخلی طراحی شود؛ تنها کافی است از ظرفیت دیگر بسترهای آنلاین استفاده کنیم و کنترل و نظارت بر فضای آنلاین به عهده ما باشد. وامهایی بلندمدت با بهره کم میتوانستیم بدهیم تا افراد کسبوکارشان را ترمیم کنند. بستههای رفاهی برای مردم تهیه میشد تا دغدغهها کمتر شود و به خانوادههای کمبضاعت داده میشد.تعطیلکردن هنر نیست؛ هنر این است که همه فعالیتهای لازم در چهارچوب دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی انجام شوند و نظارت کنیم که حتما این پروتکلها رعایت شوند و با متخلفان برخورد شود.یادمان هم باشد که اگر دولتهای قبلی موفق عمل کرده بودند و زیرساختهای قویتری بهعنوان میراث دولت خود برای مردم ایران برجای گذاشته بودند،
الان مشکلات کمتری داشتیم. مسائل امروز ما در بحران کرونا نتیجه دومینوی تصمیمهای گذشته تا کنون است. تصمیمهای بد و ناکارآمد در دل این بحران نیز ضربه محکمتری به پیکره بیجان اقتصاد این کشور وارد، و مردم را بیشازپیش غرق در مشکلات کرد. کشورمان ظرفیتهای زیادی دارد، آنها را به کار بگیریم.