قانون چه میگوید؟
از ماده دوازدهم تا پانزدهم قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، به انواع وضعیتهای مربوط به مدت زمان و نحوه انتقال حقوق مادی آثار هنری پرداخته شده که برای پرهیز از پیچیدگی مطلب و اشغال فضای کلمات از ذکر عینی آن خودداری میشود. امید است که خواننده محترم با مراجعه به نشانی منبع آنان را دریابد. اما در ادامه از این مواد قانونی چه در مییابیم؟ حقوق معنوی قابل انتقال نیستند. پس نام و علامت ویژه پدیدآورنده مختص خود اوست. در نتیجه یک اثر هنری نمیتواند به نام شخص دیگری معرفی گردد؛ حتی با پرداخت دستمزد یا خرید آن.
به عنوان مثال، اگر کسی یکی از نقاشیهای استاد فرشچیان را خریداری کند نمیتواند به صرف پرداخت مبلغ و هزینه سنگین تابلو، خود را مالک حقوق معنوی آن نیز بداند و ادعا کند که خود او پدید آورنده اثر بوده است.
قانون میگوید در این فرض حتی اگر پدید آورنده نیز چنین اجازهای داده باشد، باز هم برای جلوگیری از بسیاری سوء استفادهها چنین مجوزی صادر نخواهد شد.
اغلب این سوء استفادهها مربوط به جشنوارههای هنری و مسابقات حوزه مالکیت فکری هستند که ممکن است افرادی با دریافت پول به نام دیگران اقدام به تولید اثر نمایند.
حقوق مادی آثار هنری تا زمان حیات و زنده بودن پدید آورنده یا گروه پدید آورندگان، بدون نیاز به تأکید یا قرارداد به شکل بدیهی متعلق به آنان است.
حقوق مادی آثار هنری تا زمان حیات پدید آورنده در صورت انتقال قراردادی حد اکثر تا پنجاه سال قابل واگذاری به دیگران است.
حقوق مادی آثار هنری که به شکل بالا و در زمان حیات پدیدآورنده با رضایت او و حداکثر تا مدت پنجاه سال به شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی منتقل شده باشد پس از انقضای این مدت به شرط ادامه حیات و زنده بودن پدیدآورنده، مجددا به خود وی بازگردانده میشود.
در مورد حقوق مادی آثار هنری که با رضایت پدیدآورنده به دیگران منتقل شده باشد، اگر پس از انقضای مدت پنجاه ساله مشخص شود که پدیدآورنده دیگر در قید حیات نیست، به ورثه منتقل شده و اگر ورثهای وجود نداشته باشد برای همان مدت به مدعیالعموم واگذار میگردد.
حقوق مادی آثار هنری در صورت فوت پدیدآورنده به اشخاصی که او تعیین کرده است منتقل میشود.
اگر چنین سندی وجود نداشته باشد، این حقوق طبق مکانیسم وراثت به ورثه منتقل میشود و اگر ورثه وجود نداشته باشند برای پنجاه سال به مدعی العموم که میتواند دولت باشد انتقال مییابد.
سفارش دهندگان آثار هنری نیز طبق قرارداد، مشابه دارندگان حقوق مادی در تمام بندهای بالا صاحب حق و مجاز به ایفای نقش خواهند بود.
تمامی موارد بالا را در قالب یک مثال تشریحی بیان میکنیم:
استاد الف یک تابلوی نقاشی نفیس خلق کرده است. ایشان میتواند عواید ناشی از نمایش تابلوهای خود را به شخص ب واگذار کند. طبق قانون این واگذاری نمیتواند بیشتر از پنجاه سال ادامه داشته باشد و باید بعد از پنجاه سال منقضی شود.
اگر پنجاه سال پس از واگذاری و فرارسیدن زمان انقضای انتقال حقوق مادی تابلو، استاد الف همچنان زنده باشد حقوق نمایش تابلو مجددا از آقای ب اخذ شده و به استاد الف بازگردانده میشود. اما اگر زنده نباشد این حقوق به ورثه و در صورت فقدان ورثه به مدعی العموم واگذار میشود.
یک نکته بسیار مهم:
انتقال حقوق مادی ناشی از عواید آثار هنری لزوما با فروش و بیع آثار هنری برابر نیست. در نظر داشته باشیم که فروش آثار هنری در چارچوب وضعیت حقوقی جداگانهای به نام بیع تعریف شده و اثر دائمی دارد و هیچ ارتباطی با مسئله مدت و پنجاه سال و ورثه و مفاهیم مشابه نداشته و اینها به طور کلی مستقل و مجزا از هم هستند. بحث حاضر ما معطوف به عواید مستمر مادی ناشی از آثار هنری است و نه فروش آنان.