کاربری نوشت: «پدرم نوبت دکتر قلب داشت. زودتر رفتم که دیدم #برق نیست. چند پیرمرد و پیرزن، ناچار شده بودند شش طبقه را از پله بالا آیند… .» فرد دیگری هم نوشت: «کمکم داریم به مرحله هر کس #آب و #برق میخواهد، جمع کند از ایران برود، نزدیک میشویم.» برخی از کاربران هم علت اصلی قطعی برق را استفاده از ماینرها و استخراج رمزارزها دانستند و با انتقاد از این موضوع خواهان برخورد با عاملان آن شدند. به گفته ابوذر صالحی، مدیر روابطعمومی توانیر، رشد 3 تا 4 برابری استفاده از ماینرها، در شبکه برق کشور از دیماه تا کنون فشار بالایی را بر شرکت برق آورده است.» اما بعضی دیگر نیز دلیل خاموشیهای اخیر را خشکسالی دانستند و آن را هم یکی از مقصران اصلی قطعی برق عنوان کردند: «هماکنون نیروگاههای برقآبی به دلیل خشکسالی به کمترین میزان تولید خود رسیدهاند و این خشکسالی باعث شده است سههزار و 500 مگاوات از ظرفیت تولید برق در این نیروگاهها کاهش یابد.» حالا و در شرایطی که کمتر از یک ماه تا شروع تابستان باقیمانده، شناسایی متهمان ردیف اول خاموشی، برای مردم از اهمیت چندانی برخوردار نیست و آنها فقط دغدغه و نگرانی بابت تکرار بیشازحد این مسئله در ماههای آینده، بهویژه تابستان، دارند؛ موضوعی که حمید علاقهمندان، مدیرعامل شرکت توزیع برق استان اصفهان، در گفتوگو با رسانهها به آن اشارهکرده و گفته که این وضعیت تا 15 شهریور ادامهدار خواهد بود! معضل دنبالهداری که قطعا مشکلات بسیاری را برای همه اقشار و اصناف به همراه خواهد آورد؛ بهویژه بیماران مبتلابه کرونا که در خانه از دستگاه اکسیژن استفاده میکنند و قطعی یکباره برق، میتواند باعث مرگ آنها شود. این موضوع را علیرضا وهابزاده، مشاور وزیر بهداشت، در توئیتی نوشت: «میدانید با قطع برق، بیماران کرونایی که در منزل به دستگاه اکسیژنساز وابسته هستند، امکان تنفس ندارند؟! میدانید با قطع برق، اگر یکهزارم درصد برق اضطراری بیمارستان برای روشن شدن اکسیژنسازها وارد مدار نشود برای بیماران کرونایی چه اتفاقی خواهد افتاد؟!» در دو روز گذشته نیز تصویری از اتاق عمل خاموش که پزشکان تا اتصال برق اضطراری با نور موبایل مشغول کار بودند، وایرال شد و کاربری ادعا کرد که بیمارش تا دم مرگ رفته است (صحت این عکس و ادعای مربوط تأیید نمیشود).هرچند خارج شدن بیمارستانها از مدار برق اضطراری، دور از ذهن است، اما حضور در برخی از بیمارستانها و مراکز درمانی بیانگر وضعیت بحرانی ناشی از قطعی برق است؛ چراکه همه بخشهای بیمارستانها معمولا به برق اضطراری وصل نیستند و کادرهای اداری با مشکل روبهرو میشوند و مراجعهکنندگان هم باید ساعات طولانی را در این مراکز طی کنند تا با وصلشدن برق، کار خود را انجام دهند. پزشکی که تمایلی به ذکر نام در این گزارش ندارد، میگوید: «بیمارستانها برای قطعی برق تدابیری مثل استفاده از ژنراتور و استفاده از سیستمهای یو پی اس، اندیشیدهاند؛ اما خاموشیهای مداوم قطعا در فعالیتهای عادی مراکز درمانی مشکل ایجاد کرده و بار بیشتری را به آنها تحمیل میکند؛ ضمن اینکه استفاده از سیستمهای جایگزین و برق اضطراری برای خدمات ضروری است، نه اقدامات عادی.» حضور در یکی از بیمارستانهای شهر نیز مُهر تأییدی است بر این گفتهها؛ مرکزی که در ساعات اولیه روز، قطعی برق، اعتراض برخی از مراجعهکنندگان را برانگیخته و باعث بینظمی شده است. بیمار مبتلا به کرونا که منتظر تزریق آمپول رمدسیور است و روی تخت دراز کشیده، میگوید که حدود یک ساعت است در بیمارستان حضور دارد؛ ولی به دلیل قطعی برق و ازکارافتادن سیستمها و عدم امکان ثبت اطلاعات، آمپول را هنوز دریافت نکرده و منتظر وصلشدن برق است: «خاموشی در این روزهای کرونایی، مشکلات را چندبرابر میکند؛ برای مثال، من نیازی به بستری ندارم و فقط باید آمپول تزریق کنم؛ درحالیکه به خاطر نبود برق، یک ساعت است اینجا حضور دارم.» یکساعتی که نهفقط برای فرد مبتلا به کرونا که دارای ضعف جسمانی است از توان خارج است، بلکه میتواند زنجیره انتقال کرونا را گستردهتر کند و افراد بیشتری به دلیل حضور طولانی در بیمارستانها و مراکز درمانی و شلوغی آنها به این ویروس مبتلا شوند. قطعی برق به روند واکسیناسیون و همچنین سلامت واکسنهای کرونا هم ضربه وارد میکند و آنها را از بین میبرد. به گزارش «همشهری» پزشکی دراینباره میگوید: «واکسنها تحمل تغییر دما را دارند؛ اما زمان هم کاملا مشخصشده است و درصورت هرگونه تغییر دمایی که موجب آسیب به واکسن شده باشد با تهیه صورتجلسه واکسن از رده خارج میشود. برخی از واکسنها اگر درشان باز شود، حتما باید تزریق صورت بگیرد و نمیتوانند مجددا به یخچال برگردانده شوند. واکسنهایی هم که اکنون در ایران مورداستفاده قرار میگیرند عمدتا تکدز برای یک نفر و 2 دز تزریق به دو نفر است. مراحل واکسیناسیون هم به این صورت است که برای اوتنشدن واکسن تعداد مشخص و موردنیاز به کولدباکسهایی که دارای آیسپک و دمای 2 تا 8 درجه هستند منتقل و تزریق میشوند؛ اما هماکنون نگرانیهایی از قطعی برق وجود دارد و ما درصورت قطعی مداوم برق مجبور هستیم در یخچال را باز نکنیم تا درجه سرما حفظ شود. اگر قطعی برق تنها همین دو تا سه ساعت در طول شبانهروز باشد، مشکلی برای زنجیره سرمای واکسنها ایجاد نمیشود؛ اما اتفاقی که باعث نگرانی بیشتر شده قطعی برق بهصورت دو تا سه مرتبه در روز است و با توجه به اینکه سهمیه واکسن مراکز بهداشتی بهصورت دو تا سهروزه توزیع میشود، درصورت قطعشدن برق مداوم احتمال سوختن یخچالها و محافظهای آنها وجود دارد. نگهداری واکسنهای 10دزی هندی و کرهای و حتی واکسنهای چنددزی روسی در این وضعیت بسیار سخت است؛ چراکه شرایط نگهداری متفاوتتری نسبت به واکسنهای چینی دارند. واکسنهای چینی تکدز هستند و دمای موردنیاز آنها منفی 2درجه است. اما برای نگهداری واکسنهای روسی حتما باید از یخ خشک استفاده شود که دمای منفی 20 درجه باشد. بعد از خروج از یخچال هم دو ساعت زمان نیاز داریم که یخ آنها باز شود و پسازآن هم دو ساعت بیشتر زمان برای تزریق وجود ندارد. در این وضعیت ما حتی پرتی واکسن هم داشتیم که باید برای دلیل آن صورتجلسه با نماینده حراست و نماینده وزارت بهداشت پر میکردیم تا مبادا واکسن به گروه غیر هدف تزریقشده باشد.»
خاموشی بهوقت امتحانها
بیبرقی فقط بیماران و کادر درمان را تحتالشعاع قرار نداده است؛ بلکه افرادی که این روزها فعالیتهای خود را بهصورت آنلاین یا دورکاری انجام میدهند هم با تکرار خاموشیها با مشکلات زیادی روبهرو شدهاند و در بلاتکلیفی به سر میبرند؛ مصداقش هم باخت شطرنجبازان ایرانی است که سر بزنگاه و زمانی که باید هوش و استعداد خود را به رخ رقیبان میکشیدند، قطعی برق معادلاتشان را بهراحتی به هم زد و قادر به ادامه مسابقه که به خاطر شرایط سخت کرونایی بهصورت آنلاین برگزار شده بود، نشدند! ماجرا فقط به این مورد ختم نمیشود؛ دانشآموزان و دانشجویان و استادان دانشگاه و کارمندانی که به خاطر کرونا خانهنشین هستند و فعالیتهای خود را آنلاین انجام میدهند، از معترضان اصلی خاموشی هستند. رها که در پایه هشتم تحصیل میکند، میگوید: «نیمساعت از شروع امتحان مجازی گذشته بود که ناگهان برق رفت و کامپیوترم خاموش شد. هاجوواج مانده بودم که باید چه کنم! حدود دو ساعت و 15 دقیقه برق نبود و امتحانم ناتمام باقی ماند. میگویند دوباره امتحان برگزار میشود؛ اما به جدول قطعی برق هم نمیتوان اعتماد کرد؛ زیرا خاموشیها بر اساس آنچه در روزهای اخیر اعلامشده، انجام نشده است. اصلا از کجا معلوم دوباره موقع برگزاری امتحان مجدد هم همین اتفاق نیفتد؟ برق همه دانشآموزان و معلمان که بهصورت همزمان قطع نمیشود و هربار قطعی ممکن است برای دانشآموزان ناحیه خاصی مشکل به وجود آورد. علاوه براین، در سال گذشته آموزش آنلاین دردسرها و استرسهای زیادی را به دانشآموزان وارد کرده، حالا آنها باید اضطراب ناشی از قطعی برق را هم تحمل کنند.» یک آموزگار هم دراینباره میگوید: «در طول روز مدام نگران این هستم که مبادا برق برود و خودم و دانشآموزانم با مشکل روبهرو شوند. بعضی از بچهها از کامپیوتر استفاده میکنند و خاموشی باعث قطع ارتباط آنها با من میشود. وقتی برق میرود، آنهایی هم که از اینترنت وایفای استفاده میکنند، دچار مشکل میشوند. یک سال سخت بهخاطر کرونا طی شد و حالا قطعی برق نتیجه زحمات دانشآموزان و معلمان را بر باد میدهد!» حضور در ادارههایی مثل ثبتاحوال، ثبتاسناد، دادگستری، دفترخانههای ازدواج و طلاق و همچنین بانکها هم نشاندهنده نابسامانی و مختلشدن فعالیتهای روزمره است؛ امکانی که روزانه هزاران اربابرجوع به آنها مراجعه میکنند و انجام تمامی فعالیتهای آنها به برق وابسته است. مراجعهکنندگان هم چارهای ندارند جز اینکه در این مکانهای تاریک و گرم بنشینند تا برق وصل شود؛ زمانی که البته معلوم نیست چقدر طول بکشد، اما چون رفتوآمد دوباره برای آنها سخت و غیرممکن است، حاضرند انتظار و گرمی هوا را تحمل کنند و دوش به دوش هم و بدون رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی بنشینند تا شاید بخت یار آنها باشد و قبل از پایانیافتن ساعات کاری، خاموشی برطرف شود.
ترافیکی از هرجومرج در خیابانها
ساعت خاموشی در خیابانهای شهر ملغمهای از آشوب و بینظمی و هرجومرج است. ترافیک سنگین و خاموشی چراغهای راهنما بر سر چهارراهها عرصه را بر رانندهها تنگ میکند و آنها را به جان یکدیگر میاندازد. پارکینگهای طبقاتی پُر هستند از خودروهایی که تاریکی فضا و قطع بودن کارتخوانها آنها را پشت سر همردیف و در فضایی سربسته گیر انداخته است. دستبهگریبان شدن و فحشهای رکیک و زننده نثار یکدیگر کردن، تنها بخشی از این ماجراست که باید به آن، افزایش تصادفهای شهری را هم اضافه کرد؛ بهویژه در زمان تاریکی هوا که برق معابر و خیابانها قطع میشود و دید رانندگان را کاهش میدهد. این موضوع صدای رئیسپلیس راهور اصفهان را هم درآورده است. به گفته محمدرضا محمدی، طبق گزارشهای اعلامشده، برق حدود یکچهارم شهر قطع است و این موضوع ترافیک شهر را دچار مشکلات بسیاری میکند و علاوه بر سردرگمی رانندگان و شهروندان امکان بروز تصادفهای شدید و خسارت به اموال مردم وجود دارد. فرهاد کاوهآهنگران، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان، از محبوس شدن ۷۲ نفر در آسانسور به دلیل قطعی برق از اول خرداد تا کنون خبر داده است؛ اتفاقی که افزایش آن میتواند باعث اختلال در سایر فعالیتهای آتشنشانی و تحمیل بار بیشتر به مأموران آن شود.
کسبوکارها؛ قربانیان همیشگی خاموشی و کرونا
ســاعــت خــامــوشــی شــهــر، دقیقههای نفرتانگیزی برای صاحبان کسبوکار است؛ بهخصوص آنها که ابزار و ماشینآلات کارشان تماما برقی است و بدون برق، باید کرکرههای فروشگاه و کارگاه خود را پایین بکشند و راهی خانه شوند؛ همانهایی که حدود یک سال است کرونا دست ازسرشان برنمیدارد و ضرر و زیانهای اقتصادی هنگفتی را به آنها تحمیل کرده است. حالا که اصناف، به دلیل رفع محدودیتهای کرونایی چند روزی است بازشدهاند، قطعی برق آنها را خون به دل کرده و کسبوکارشان را کساد! خاموشی، فروشگاهها و مغازههای آنها را تاریک کرده و امکان خریدوفروش به دلیل عدم استفاده از دستگاه کارتخوان، برایشان مهیا نیست. گرمای داخل مغازه آنها را کلافه کرده و پای مشتریان را از فروشگاهشان بریده. اغذیهفروشان و فستفودیها و کافهها و بستنیفروشها که این روزهای داغ بهاری اوج فروششان است و امیدوارند تا حدودی ضرر و زیانهای ناشی از کرونا را جبران کنند، چارهای جز تعطیلی مغازه ندارند. شهر خاموش، کاسبان را جلوی مغازهها ردیف یا اینکه روانه خانه کرده است. در ساعات قطعی برق، حتی در پیادهراه چهارباغ که محل تجمع عابران پیاده است، خبری نیست و کسی روی صندلیهای جلوی مغازهها نمینشیند. صاحب یکی از فستفودیها میگوید قطع و وصل برق به وسایل برقی آنها آسیب میزند و هزینه زیادی را تحمیل میکند: «مدتی که به خاطر کرونا امکان فعالیت نداشتیم. بعدازآن در ماه مبارک رمضان مغازههای اغذیه و ساندویچفروشی تعطیل بود، حالا هم که قطعی برق اجازه نفس کشیدن به ما نمیدهد. با این وضعیت مزد کارگر هم باید بدهیم. در این چندروزه، دقیقا برق زمان تهیه ناهار و شام قطعشده؛ موقعی که اوج فروش غذاست و مشتری مراجعه میکند؛ نه کارتخوانها کار میکنند، نه امکان روشنکردن فرگاز یا استفاده از یخچال وجود دارد. محیط مغازه هم آنقدر گرم و تاریک میشود که اصلا مشتری رغبتی برای حضور ندارد.» مرتضی 22ساله که حدود یک سال است مغازه لبنیاتی را برای خودش دستوپا کرده، یکی از کاسبانی است که فقط در ده دقیقه به خاطر قطعی برق، هفت میلیون تومان زیاندیده و مجبور شده چندین کیلو شیر را دور بریزد: «شیر را درون دستگاه، گرم کرده بودم تا آماده ریختن در سطل و انتقال به سردخانه بهمنظور تهیه ماست شود.» فقط ده دقیقه تا پایان جوشیدن شیرها و آمادهشدن آن باقی بود که «برق قطع شد. دستگاه برق اضطراری هم در مغازه نداشتم. دو ساعت طول کشید تا برق وصل شود، اما چه فایده؟ همه شیرها خراب شد و آنها را دور ریختم. شش میلیون شیر خریده بودم و یکمیلیون هم صرف هزینههای جانبی مثل اجاره و حقوق کارگر و… شد. به اداره برق مراجعه کردم. گفتند باید زمان تهیه ماست را از روی جدول خاموشی مشخص کنم؛ اما مشکل اینجاست که جدول خاموشی هم یک شوخی است! زمانبندی بر اساس آن انجام نمیشود؛ برای مثال در جدول قطعی برق در محلهای که مغازه دارم، یک تا سه درج شده بود؛ درحالیکه آن روز برق ساعت پنج تا هفت قطع شد! در این وضعیت اقتصادی که کرونا فعالیتها را نیمبند کرده است، چه کسی جوابگوی ضرر و زیان من خواهد بود؟»
کاسبان بدون کسب!
خاموشی شهر را خاموش میکند و از چرخه فعالیت بازمیدارد. گرما مردم را کلافه میکند و روی اعصابشان رد میاندازد. کاسبان داخل مغازههایشان نشستهاند و مگس میپرانند. ازجمله افرادی که قطعی برق، کسبوکار آنها را از رونق میاندازد و خسارتهای زیادی را به آنها تحمیل میکند، قصابان و فروشندگان گوشت هستند. یکی از این فروشندگان که از بیبرنامگیها صدایش درآمده است، میگوید: «اگر برق بیشتر از دو ساعت قطع شود، گوشت از بین میرود یا اینکه باعث آسیب رسیدن به آن میشود و مسمومیت به وجود میآورد. مشتری هم وقتی مراجعه میکند دیگر آن گوشت قرمز را نمیخرد؛ چون فکر میکند مانده و فاسد شده است. علاوه بر این، مشتری سفارش گوشت چرخکرده میدهد؛ اما به دلیل قطعی برق این امکان، وجود ندارد و او معطل میشود و غر میزند یا اینکه باید برود و دوباره برگردد. قطع و وصلشدن برق، همین روز شنبه باعث سوختن موتور یخچالم شد که تهیه آن، حدود دوازده میلیون هزینه نیاز دارد. ترازوها و کارتخوانها هم که قطع هستند و بهطورکلی، کسبوکار تعطیل میشود.» اوضاع فروشندگان گوشت سفید هم چندان خوب نیست. محمد که مغازه مرغ و ماهی دارد، میگوید: «زمانی که مرغها و بلدرچینها به خاطر قطعی برق، سرد و گرم میشوند، فاسد شده و دیگر امکان انجماد مجدد آنها وجود ندارد. چنانچه این اتفاق بیفتد، افرادی که از این مرغ استفاده میکنند با مسمومیت صددرصدی مواجه میشوند. کاسبها هم که نمیتوانند هر بار با قطع و وصل شدن برق، مرغهایی را که در مغازه دارند، دور بریزند. چارهای جز فروش آنها ندارند؛ وگرنه هر بار باید 10 تا 15 میلیون تومان خسارت ببینند.» نانواییها و کارگاههای پخت نان فانتزی همین از این قاعده مستثنا نیستند و با قطع برق امکان نان دادن به مردم را ندارد. آنها ترجیح میدهند در زمان قطعی برق، کرکرهها را پایین بکشند تا شاهد اعتراض مردم و سؤال پرسیدن درباره زمان پخت نان نباشند. اصغر که کارگاه تهیه نان فانتزی دارد، میگوید «در این روزها خیلی از کارگاهها که موتوربرق نداشتند، دچار مشکل شدهاند و نمیتوانند نان تهیه کنند؛ چون همه دستگاههای پخت نان با برق کار میکنند. علاوه براین، قطعی دوساعته برق، باعث از بین رفتن و دور ریختن حجم زیادی از مایهخمیر میشود و از بین میرود؛ چون ترش میشود و قابلاستفاده نیست. کاش حداقل اداره برق، برنامه درست و دقیقی از زمان قطعی برق به اصناف ارائه دهند تا چنین مشکلاتی برای آنها به وجود نیاید.»
این روزها کارد به بستنیفروشها بزنید خونشان درنمیآید؛ آنهایی که کرونا کسبوکارشان را نیمبند کرد و حالا امیدشان به روزهای گرم پیش رو است؛ اما بیبرقی با روح و روانشان بازی میکند. محسن 35ساله که مغازه بستنیفروشی دارد، میگوید: «قطعی برق باعث آبشدن بستنیها و فاسدشدن آنها میشود. این وضعیت برای ما اصلا قابلتحمل نیست؛ چون کرونا فروشمان را حدود 40درصد کاهش داد و حالا قطعی برق صنف بستنیفروشها را نابود میکند؛ درحالیکه الان، اوج فروش بستنی بوده و تقاضاها زیاد است.»
ویترین مغازهها در ایام بیبرقی تاریک تاریک است و خبری از زرقوبرق روزهای دیگر نیست. داخل مغازهها هم تاریک است و چشم،چشم را نمیبیند. انگار آدم در معدن زیرزمینی گیر افتاده باشد؛ برای همین هم چاپخانهداران، شاکی خاموشی برق هستند؛ اینگونه که رئیس اتحادیه چاپخانهداران به «اصفهان زیبا» میگوید: «کارهای چاپخانه تماما با ماشینآلات برقی انجام میشود؛ مثلا ممکن است دستگاه برای چاپ تنظیم و کل مقدمات کار نیز با صرف هزینه زیاد انجامشده باشد، حالا قطعی برق باعث میشود چاپخانهداران همه این فرایندها را دوباره تکرار کنند که بسیار وقتگیر بوده و ممکن است سفارش مشتری در زمان مقرر حاضر نشود.» حضور در آتلیهها و لابراتوارهای عکاسی نیز از اوضاع نامساعد و نارضایتی این افراد خبر میدهد؛ آتلیههای تاریک که قو هم در آنها پر نمیزند و صاحبانش، بیکار نشستهاند. فاطمه 35ساله دراینباره میگوید: «90درصد فعالیتهای عکاسان با برق انجام میشود و عملا نمیتوانند کاری انجام بدهند. نور نیست و امکان عکاسی وجود ندارد. سیستمها هم قطع میشوند و امکان طراحی و کار روی عکسها وجود ندارد. داروهای داخل لابراتوارها هم خراب میشوند؛ چون باید همیشه گرم بمانند؛ این است وضعیت عکاسان هنرمندی که تاریخ زندگی افراد را روایت میکنند و خاطرات شیرین آنها را ثبت!» مردم میگویند حالا که امکان قطع نشدن برق وجود ندارد، حداقل اداره برق، جدول درست و دقیقی از خاموشیها ارائه دهد تا آنها بتوانند برنامههایشان را تنظیم کنند. حسین 62 ساله که کارگاه پیراهندوزی دارد نیز این موضوع را تأیید میکند: «اگر قطع و وصل شدن برق مطابق با جدول خاموشی باشد، حداقل میدانیم که چه ساعتی برق هست و کارمان را بر اساس آن تنظیم کنیم. تولیدیهای لباس اگر برق نداشته باشند، اصلا نمیتوانند کار انجام بدهند و کارشان لنگ میماند؛ چون کار هم به نور و فضای روشن نیاز دارد و هم به دستگاههای برقی.» مشاهدات میدانی نشان میدهد آرایشگرها هم در زمان خاموشی، باید بیکار بنشینند یا مغازه را تعطیل کنند. رامین 32ساله میگوید: «مگر بدون برق میشود کاری انجام داد؟ امروزه تمام دستگاههای خدماتی با برق کار میکنند. آرایشگران هم از همین قاعده پیروی میکنند و تاریک شدن فضای آرایشگاه به آرایشگر اجازه انجام کاری بهویژه اصلاح مو را نمیدهد. از طرف دیگر، تجهیزاتی مثل صندلی و ماشینهای اصلاح مو و… با برق کار میکنند. خاموشی کسبوکار آرایشگرها را بهطور مطلق تعطیل میکند؛ مثلا از قبل به مشتری نوبت دادهشده، اما زمانی که مراجعه میکند، برق بهطور ناگهان قطع میشود. آیا مشتری میتواند دو ساعت منتظر بماند تا برق وصل شود؟ اکنون بیش از 800 واحد آرایشگاه مردانه در شهر فعالیت میکنند. ازیکطرف کرونا و از طرف دیگر قطعیهای مکرر برق معیشت آنها را به خطر انداخته است.» رمضان 52ساله که صاحب خشکشویی است هم از روزی میگوید که به خاطر قطعی برق، فراموش کرده ماشین لباسشویی را خاموش کند و این ماشین پس از اتصال برق تا صبح چرخیده و لباس مردم را نابود کرده است: «قطعی برق دردسرهای زیادی را برای خشکشوییها به وجود میآورد. چون تمام دستگاهها با برق سهفاز کار میکنند، به همین خاطر هم استفاده از موتوربرق هم نمیتواند مشکل را حل کند. از سوی دیگر، این موضوع باعث بیکاری کارگران در روز میشود که بهجای جبران آن باید اضافهکار بمانند تا بتوانند سفارشهای خود را سروقت به مشتری تحویل دهند. قطعی و وصلی باعث خراب شدن دستگاهها میشوند و اصلا ممکن است افراد فراموش کنند که این سیستمها را خاموش کنند و پس از اتصال برق، ماشین تا صبح کار و تمام لباسها را تکه و پاره کند.»