کشاورزان شش سال است که کشت نداشته‌اند

تنها در شرق اصفهان بالغ بر ۴۰۰ تا ۴۵۰ هزار نفر به صورت مستقیم از راه کشاورزی کسب درآمد می‌کنند؛ اما مدت‌هاست که خشکی زاینده‌رود معیشت آن‌ها را با مشکل مواجه کرده است؛ کشاورزانی که برخی از آن‌ها سال‌هاست زمین‌های خشک و بی‌آب‌و‌علف خود را به امان خدا رها کرده‌اند و بعضی دیگر، عطای داشتن آن را به لقایش بخشیده‌اند و با مهاجرت از روستا به شهر در مراکز صنعتی مشغول به کار شده‌اند. حالا مدت‌هاست تنها مطالبه این کشاورزان، تأمین حقابه است؛ خواسته‌ای که بارها آن را بر زبان آورده‌اند و اما تاکنون راه به جایی نبرده‌اند.

تجمع در حاشیه رودخانه خشک زاینده‌رود و به حرکت درآوردن تراکتورها به قاب عکسی تکراری و کلیشه‌ای برای آن‌ها تبدیل شده است؛ تصویری که سال‌هاست در رسانه‌ها بازنشر می‌شود، اما راه به جایی نمی‌برد. هفته گذشته نیز جمعی از کشاورزان معترض با تجمع خواستار تأمین حقابه خود شدند. در همین باره، حسن محسنی، رئیس هیئت مدیره نظام صنفی شهرستان اصفهان با بیان اینکه حدود 34 هزار خانوار عضو نظام صنفی کشاورزی شهرستان اصفهان هستند، می‌گوید: به این معنا که این تعداد کشاورز پروانه کار و کشاورزی را از نظام صنفی دریافت کرده‌اند. البته تعداد کشاورزان بسیار زیاد است و آمار دقیقی از آن‌ها موجود نیست؛ چون خیلی‌هایشان عضو نظام صنفی نیستند.

کشاورزان سال‌هاست آب ندارند

رئیس هیئت مدیره نظام صنفی شهرستان اصفهان بیان می‌کند: بیش از دو دهه است که جریان آب در زاینده‌رود کاهش یافته و این رودخانه خشک شده است. حدود شش سال نیز کشاورزان اصلا برای کاشت محصولات خود آب دریافت نکردند و این موضوع باعث تحمیل ضرر و زیان‌های بسیاری به آن‌ها شده است. از سوی دیگر محیط زیست  نیز ضرر و زیان‌های بسیاری دیده و تالاب گاوخونی تقریبا خشک شده و تنها دو سه درصد از آن آب دارد.
او ادامه می‌دهد: آب شیرین چاه‌های سطحی نیز تمام و آب شور از اطراف وارد منطقه شده که قابل استفاده نیست. کشاورزان حدود شش سال اصلا نتوانستند کشت داشته باشند. فقط یک سال نیز تنها خسارت ناچیزی دریافت کردند؛ به طوری که به هر خانوار حداقل یک و حداکثر سه میلیون تومان پرداخت شد. پس از این بازه زمانی و با افزایش نزولات آسمانی کشاورزان برای مدت زمان دو سال، توانستند آب دریافت کنند و به کشت محصولات خود بپردازند. در سال‌های 96 و 97 و پاییز 98 نیز میزان بارش بارندگی مطلوب بود و کشاورزان در این دو سال دو کشت پی‌در پی داشتند؛ یکی کشت غلات و دیگری کشت صیفی‌جات. در سال 99 نیز فقط کشت گندم داشتند. اما در کشت بهاره با کمبود آب مواجه شدند و از برخی محصولات نتیجه نگرفتند و کشاورزان عایدی دریافت نکردند.

امسال آبی  برای کشاورزان در کار نیست

او در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح می‌کند:  امسال نیز اصلا آبی نیست که کشاورزان بخواهند برای کاشت محصولات خود اقدام کنند؛ درحالی که گرانی بیداد می‌کند و همین موضوع هم باعث نگرانی کشاورزان شده است. از سوی دیگر برداشت‌های بی‌رویه در بالادست نیز باعث شده که دیگر آبی به اصفهان نرسد و زاینده‌رود خشک باشد. دور از ذهن است که از این به بعد نیز آبی که به کار کشاورزان بخورد و آن‌ها به وسیله آن بتوانند به کشت محصولات خود بپردازند، در این رودخانه جاری شود.
محسنی با اشاره به تجمعات کشاورزان همراه با تراکتورها و دیگر ادوات کشاورزی به عنوان اعتراض، بیان می‌کند: تاکنون سعی شده کشاورزان را با امیدوار‌کردن و صحبت‌کردن قانع کنیم؛ البته باید که مسئولان وزارت نیرو با ما همکاری کنند. وزارت نیرو همکاری دقیق و درستی ندارد و مصوبات چندین و چندساله در رابطه با تأمین حقابه کشاورزان همچنان روی زمین مانده و به درستی اجرا نمی‌شود. قرار بوده است که بارگذاری جدیدی انجام نشود، اما طرح بن بروجن هر روز تقویت می‌شود تا برداشت آب اتفاق بیفتد. سد تونل سوم هنوز احداث نشده است؛ درحالی‌که آب همچنان به استان یزد منتقل می‌شود.
رئیس هیئت‌مدیره نظام صنفی شهرستان اصفهان با بیان اینکه 74 درصد از آورد آبی که (تونل اول) وارد سد زاینده رود می‌شود، متعلق به حقابه کشاورزان است و آن‌ها هزینه آن را داده‌اند، تصریح می‌کند: آورد‌آب دولت به زاینده‌رود (از تونل دوم) 384 میلیون‌متر مکعب است؛ درحالی‌که دولت بالغ بر یک میلیارد و نیم متر مکعب آب را به بخش‌های شرب و صنعت و توسعه کشاورزی دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری واگذار کرده و فروخته است.  در طی دولت‌های مختلف وزارت نیرو به کشاورزان در حق آن‌ها جفا روا داشته‌اند؛ چرا که حقابه آن‌ها را فروخته‌اند و آن را به وسیله پمپ به بالای کوه‌ها منتقل می‌کنند.
او این‌گونه ادامه می‌دهد: حتی اگر کشاورزان از حق خود بگذرند، آیا ظلمی که به خاطر این مسئله در حق محیط‌زیست کرده‌اند، رواست؟ ریزگردهایی که از تالاب گاوخونی بلند می‌شود و مزارعی که به کویر تبدیل می‌شوند، باعث خواهند شد که دیگر در اصفهان نفس نتوان کشید. حتی اگر کرونا برود، باز هم مردم به خاطر این ریزگردهای خطرناک باید ماسک بزنند!