صرفنظر از انتقادها و حاشیههایی که مناظرههای انتخاباتی در پی داشته است، بررسی و ارزیابی رسانهای این برنامهها نشان میدهد که صداوسیما بهعنوان یک رسانه انحصاری، این دوره نیز همچون دورههای گذشته هیچ تلاشی در فرمدهی و افزایش جذابیت آنها برای مخاطبان نکرده است و به قول یکی از همین نامزدها این برنامهها بیشتر از اینکه شبیه به مناظره باشد، مشابه مسابقه هفته است! موضوعی که نحوه اجرای مجری و میزانسن و حرکات دوربین و… بهخوبی بر آن صحه میگذارند. محمود فرهادی، دانشآموخته دکتری جامعهشناسی و کارشناس و منتقد رسانه در گفتوگو با «اصفهانزیبا»، به تحلیل ابعاد رسانهای مناظرههای انتخاباتی پرداخته است. به گفته او، بررسیها و نــظــرســنـجیهــا نشان میدهد سازمان عریض و طویل صداوسیما در جریان پخش مناظرهها با شکست جدی روبهرو شده است. بر اساس آخرین پیمایشهای اعلامشده تنها 30درصد از شهروندان مشاهدهکننده این مناظرهها بودهاند. درواقع، هم به لحاظ ساختار و هم به لحاظ محتوا، مناظرهها با نقدهای جدی روبهروست.
چـندین دوره است که مـناظرههای نامزدهای ریاستجمهوری از صداوسیما پخش میشود .درواقع رسانه ملی بنیانگذار این مناظرهها بوده است. به نظر شما با توجه به مــحدودیــتهای رسانهای صداوسیما و همچنین انحصاری بودن آن و عدم امکان رقابت با سایر رسانهها پخش مناظرههای نامزدها از این رسانه و به شکل کنونی با چه نقدهای رسانهای مواجه است؟
بــررسـیهــا و نــظــرسنجیهــا نشان میدهد که سازمان عریض و طویل صداوسیما در جریان پخش مناظرهها با شکست جدی روبهرو شده است. بر اساس آخرین پیمایشهای اعلامشده تنها 30درصد از شهروندان مشاهدهکننده این مناظرهها بودهاند.
درواقع، هم به لحاظ ساختار و هم به لحاظ محتوا، مناظرهها با نقدهای جدی روبهروست. نمیتوان با این شکل از مناظرهها، انتظار داشت که کاندیداها بتوانند برنامههای خود را ارائه دهند و به شکل معکوس، با این حالت که به سخنرانیهای عام نزدیک است، انتظار مناظرههایی را داشت که تنور انتخابات را داغ کند. مدیران رسانه ملی باید برای مناظره سوم، به نظرات خبرگان رسانه مراجعه کنند و ساختار مناظرهها را مورد بازبینی قرار دهند. این شکل از برگزاری مناظرهها، نهتنها یخ انتخابات را نمیشکند، بلکه ممکن است در این دوره با روند کاهشی آرا هم روبهرو شویم.
اصلا ماهیت نقد و مناظره چیست و تلویزیون بهعنوان یک رسانه ملی چه نقشی را در خلال برگزاری این مناظرهها میتواند انجام دهد؟
زمانی که صحبت از نقد میشود، باید مصداقی برای نقد کردن وجود داشته باشد. این مصداق میتواند معطوف به گذشته یا آینده باشد. در شرایط کنونی، کاندیداها برنامهای ارائه نمیکنند که بتوان نقدی بر آن وارد داشت. بهشخصه در طول دو مناظره حتی یک بند برنامه اجرایی از هیچیک از کاندیداها نشنیدهام.
برخی از قولها و وعدهها نیز مشخص نیست که چگونه قرار است اجرایی و از چه محلهایی قرار است اعتبار آنها تأمین شود و از همه مهمتر چه عواقبی به دنبال دارند. مقصر اصلی چنین شرایطی نیز رسانه ملی است که نتوانسته با پیشبینی ساختار دقیق، کاندیداها را مجاب سازد که به جای دادن وعده به ارائه برنامه اجرایی دقیق بپردازند. رسانه ملی میتوانست نقشی فراملی در جریان انتخابات داشته باشد؛ اما ترجیح داد با عملکردی ضعیف، به انتخابات با مشارکت پایین دامن بزند.
اساسا از منظر رسانهای مناظره باید چگونه برگزار شود و چه ضوابطی را در نظر داشته باشد تا بتواند برای مخاطبان جذابیتهای لازم را به همراه آورد و باعث افزایش تعداد بینندگان و همچنین بنا به گفته شما بالابردن مشارکت در انتخابات شود؟
نخستین مناظره انتخاباتی میان جان اف کندی و ریچارد نیکسون در 1960 بهصورت تلویزیونی برگزار شد و در تمام این سالها مناظرهها تأثیرات جدی بر نظر رأیدهندگان مردد داشته است. بهطورمعمول، کشورها قوانین خود را برای مناظرهها دارند؛ مثلا در آمریکا، مناظره نامزدهای انتخاباتی در سه نوبت برگزار میشود و معاونان رئیسجمهور نیز یک مناظره تلویزیونی با یکدیگر دارند که بهشدت جدی و تأثیرگذار است. به دلیل تعدد رسانهای در آمریکا، برخلاف ایران که در سه دور گذشته مرتضی حیدری اجرا را بر عهده داشته است، فقط یک رسانه یا یک مجری خاص نقش برگزار و اجراکننده این مناظرهها را بر عهده ندارد.
معمولا مدیران کمپین تبلیغاتی نامزدها بر سر اجرای یک سری اصول کلی توافق کرده و نامزدها نیز موارد توافقشده را در طول مناظره رعایت میکنند. بحث بر سر این نیست که در آن مناظرهها، بداخلاقی صورت نمیگیرد یا کاندیداها تماما به ارائه برنامه میپردازند، بلکه مسئله در این است که رسانههای فــعال و حرفهای، با هر نوع جهتگیری نسبت به نامزدها، فعالیت حرفهای دارند؛ لذا کار حرفهای رسانهای انجام میدهند. یکی از انتقادهای اصلی به همین تکصدایی سازمان صداوسیما در ایران بازمیگردد. این سازمان برای خود تکلیف ایجاد شور انتخاباتی را تعریف کرده و هر بار نیز ادعا میکند که از پس این ادعا برآمده است. حال پرسش اینجاست که آیا نتایج و اعتراضها در خصوص شیوه برگزاری مناظرهها را میپذیرد؟ آیا حاضر به تغییر در این روند است؟
انتخاب مجری و روال برگزاری مناظره در صداوسیما سالهاست که به همین منوال انجام میشود و ما شاهد برگزاری مناظرهای بیروح و بدون هیجان هستیم؛ مجری که اجازه اظهارنظر ندارد و صرفا به پرسیدن سوالها و مدیریت زمان بسنده میکند. در این میان، نقش مجری چیست و او بهعنوان مجری کارشناس، چه نقشی را باید در خلال مناظرهها ایفا کند؟
اگر این مناظرهها را با نمونههای موفق جهانی مقایسه کنیم، در آن مناظرهها مجری تایمر نیست که تنها وقت نگهدار باشد یا به بیان سؤال اکتفا کند؛ بلکه بهشدت فعال عمل میکند. در میان حرف افراد وارد میشود، حتی مدیریت میکند که افراد وارد بحث با یکدیگر شوند یا بحث آنها را مختومه میکند.
درواقع، مجری حتی اگر به یک جناح خاص سیاسی دلبستگی داشته باشد، بهگونهای وارد بحثها میشود که جریان برنامه و مناظره برای مخاطبان جذاب باشد. بلافاصله پیمایش توسط شبکههای مختلف انجام میشود و میزان موفقیت هر یک از نامزدها مورد پرسش قرار میگیرد. دراثنای این پرسشها نیز شیوه اجرای مجری، زبان بدنش، مدیریت و تسلطش بر مباحث مطرح میشوند و بازخورد کلی اجرا در اختیار برنامهسازان و شبکههای تلویزیونی قرار میگیرد.
یکی دیگر از نکات مهم در رابطه با مناظرهها طرز نشستن نامزدها و زاویه و حرکات و چرخش دوربین و همچنین پخش مناظره در ساعاتی است که تلویزیون پربیننده نیست یا اینکه به دلیل مشغله کاری همه افراد امکان تماشای این برنامه را ندارند. نظر شما دراینباره چیست؟
بهشخصه مناظره ریاستجمهوری ندیدهام که در آن کاندیداها نشسته باشند و به دوربین خیره شوند. قاعدتا افراد باید در برابر یکدیگر بایستند و رودرروی یکدیگر قرار بگیرند. اصولا قرار نیست در تمامی بخشهای مناظره اشخاص به دوربین خیره شوند و در حالت نشسته روی صندلی با مردم (دوربین) سخن بگویند. اینکه گفته شود که فرد ممکن است نتواند چند ساعت بایستد یا مشکل جسمانی داشته باشد، نشان میدهد توانایی جسمی برای رئیسجمهور شدن و کار سخت و طاقتفرسا را ندارد و بهتر است در همین مرحله از این ماراتن وداع کند؛ حتی «بایدن» که در جریان رقابتهای انتخاباتی به پیر و فرتوت بودن متهم بود، در کل جریان مناظرهها ایستاده بود و رودرروی ترامپ سخن میگفت. علاوه بر این، رودررو شدن کاندیداها به آنها فرصت میدهد تا هم واکنشهای بهتری نسبت به دیگری داشته باشند و هم جدیتر در مباحث ورود کنند.
موضوع دیگری که باعث خستگی و عدم جذابیت بصری مناظرهها برای مخاطبان است، میزانسن و فضای بصری و چیدمان المانها در این برنامه است. آیا این موارد باید از اساس و قاعده خاصی پیروی کنند ؟ در نظر گرفتن اصول زیباییشناسی تا چه میزان در جذب مخاطب از سوی رسانه ملی تأثیرگذار است؟
متأسفانه، مشخص نیست که بر اساس کدام اصول زیباییشناسی چنین دکوری برای مناظرهها انتــخــابشــده است؟ ســازمـــان صداوسیما، طراحان صحنه بسیار قدرتمندی دارد که هنرآفرینی آنها را در سریالهای عظیم و فیلمهای مختلف دیدهایم؛ اما به نظر میرسد تلاش شده فضای دکور ایرانی اسلامی باشد که متأسفانه به هیچکدام شبیه نیست. کدام عناصر زیباشناختی ایرانی یا اسلامی در این دکور قابلتوجه است؟ آیا امکان اینکه پرچم ایران بهجای بودن در گوشه بر دیوار پشت کاندیداها حک میشد، نبود؟
مشخصا امکان طراحی بهتری وجود داشت. امکان این بود که در یک فراخوان ساده و حتی در یک گزینش دستچین شده، به طراحی بصری چشمنوازتری دست یافت که مخاطب را جلب کند؛ اما این فضا نهتنها احساس ایرانی اسلامی به مخاطب منتقل نمیکند، بلکه هیچ احساسی در پی ندارد. واقعا طراحان از این نوع چینش بهدنبال انتقال چه احساسی بودهاند؟ این عناصر پردهوار یا پنجرهوار در پشت سر کاندیداها چه مفهومی دارند؟ چرا پرچم ایران در کنارهها قرارگرفته و در فضای خالی پشت کاندیداها، یا روی دیوارها بهصورت اریب و نقش برجسته نیامده است؟ پرسشهای بیشماری در این زمینه مطرح است که شاید در مجالی دیگر باید به آنها پرداخت.
نقش فضای مجازی در این میان چیست و چرا تحلیلها و تفسیرهایی که همزمان با پخش زنده مناظرهها در فضای مجازی انجام میشود، برای مخاطبان جذابتر از خود مناظرههاست؟
فضای مجازی در انتخابات حاضر نقش بسیار مهمی دارد؛ بهگونهای که نبض جامعه را میتوان از روی آن سنجید؛ بهعنوانمثال، در سالهای گذشته برخی رسانههای ماهوارهای فارسیزبان واکنشهای مخاطبان به صحبتهای افراد مختلف در جریان مناظرهها را در کنار تصویر نمایش میدادند و بدین گونه ترکیبی از نظرات افراد و صحبتهای کاندیداها را به مخاطب ارائه میکردند.
در شرایط فعلی، رسانه ملی تمایلی به استفاده از فضای مجازی ندارد و تلاش میکند فضای مناظره را به سمت پرسشها و محورهای تنشزای احتمالی پیش نبرد؛ درحالیکه اگر ترکیب کاندیداها به گونه دیگری بود، شاید از این امکان نیز سود میجست. به نظر، بیشتر از آنکه فضای رسانهای تحت تأثیر مدیران رسانه باشد، متأثر از حوزه فعالیت سیاسی است. بنابراین، نگاه سیاسی بر نگاه رسانهای غلبه دارد.
خبرنگاران و روزنامهنگاران و سایر اهالی رسانه در خلال انتخابات، چه بایدها و نبایدهایی را باید در نظر بگیرند و بهطورکلی نقش آنها در فضای انتخاباتی کشور چیست و چگونه میتوانند به آگاهی بخشی جامعه کمک کنند؟
در نقاط مختلف جهان، اهالی رسانه در فضای انتخابات نقش بسیار مهمی در کمپینهای انتخاباتی دارند؛ اما این نقش در ایران هنوز جدی گرفته نشده است. آنچه در جریان انتخابات کنونی به چشم میآید، تلاشهای نهادهای مختلف برای تأثیرگذاری بر جریان انتخابات با استفاده از تولید محتواست. این فرایند را نمیتوان با جریان آزاد رسانهای در خارج از کشور مقایسه کرد. در ایران هنوز مشاور رسانهای برای کاندیداها چندان معنادار نیست؛ چراکه بیشتر افراد سیاسی خود را درزمینه رسانه صاحبنظر میدانند؛ لذا معمولا یکی از سیاسیون نزدیک به کاندیداها به این سمت گماشته میشود. در چنین فضای سیاستزدهای، امکان چرخش گفتمان رسانهای وجود ندارد.