با درنظرگرفتن عملکرد شورای نگهبان در تأیید کاندیداهای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری، پیشبینی شما از نحوه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری درروز 28 خرداد از لحاظ مشارکت مردم و نتیجه آن چیست؟
میزان مشارکت مردم در انتخابات 28 خرداد همچون اسفند 98 خواهد بود. تنها یک تفاوت دراینبین وجود دارد و آن همزمانی انتخابات ریاستجمهوری با شورای اسلامی شهر و روستا و انتخابات میاندورهای مجلس شورای اسلامی است که باعث رقابتهای قومی و قبیلهای و حضور بیشتر مردم پای صندوقهای رأی میشود. به همین خاطر شاید مشارکت مردم تااندازهای بیشتر دیده شود اما در کل کشور میزان مشارکت پایین خواهد بود. از طرفی با این پیشبینی مطمئناً رئیسجمهور منتخب با آرا حداقلی روانه پاستور میشود. چراکه تمامی رأی او از سوی یک جناح است.
رویکرد اصلاحات تا پیش از اعلام نظر نهائی شورای نگهبان در خصوص کاندیداها چه بود؟
هدف ما این بود که به آقای تاجزاده رأی دهیم، اما با احتمال وقوع تنش در جامعه تصمیم بر این شد که به سمت آقای جهانگیری برویم، حتی گمانهزنیهایی وجود داشت که آقای لاریجانی را در زیرپوشش خود قرار دهیم. اما این شور و هیجان طیف گسترده اصلاحطلبان با عملکرد شورای نگهبان از بین رفت. از طرفی بسیاری از افراد با آگاهی از رد صلاحیتشان در انتخابات شرکت نکردند و در مقابل افراد کمتر شناخته شده حزبی پای به عرصه انتخابات گذاشتند که البته بازهم رد صلاحیت شدند. این موضوع اثبات کرد که نوع افراد داوطلب برای انتخابات ریاستجمهوری تأثیری بر نظر شورای نگهبان نداشته است.
در شرایطی که اکثریت مردم احساس میکنند انتخاب هر یک از کاندیداهای ریاستجمهوری طبق سلایق آنها نیست، چه آیندهای را برای فضای سیاسی کشور از لحاظ سرمایه اجتماعی پیشبینی میکنید؟
احساس اکثریت مردم جامعه نسبت به رئیسجمهور منتخب کمی مبهم خواهد بود. دقیقاً مانند زمانی که آقای احمدینژاد بر سر کارآمد و همه اقشار جامعه نسبت به ایشان موضع تأیید نداشتند. از سویی مردم با یک نوع حس بیتفاوتی و دلسردی میگویند هر فردی که رئیسجمهور شود برای ما فرقی نخواهد کرد و این موضوع به ضرر ایران است. زمانی که یک رئیسجمهور با 24 میلیون رأی انتخاب میشود، نشان از ثبات کشورمان است که بر اساس آن میتوانیم با تأثیرگذاری بیشتری در مجامع بینالملل حاضر شویم. این موضوع نشان میدهد که تا چه اندازه میزان رأی یک رئیسجمهور میتواند در سیاستهای داخلی و خارجی یک کشور مؤثر واقع شود.
همانطور که مطلع هستید اصلاحطلبان تا امروز عدم حمایت از آقای مهرعلیزاده و آقای همتی را در دستور کار دادهاند که البته در خصوص انتخابات شورای شهر نیز همین نظر را داشتند و قرار بود لیستی ارائه نکنند که تصمیمشان تغییر کرد. به نظر شما چه اقدامی به نفع اصلاحطلبان است؟
اصلاحطلبان معتقد به تحریم انتخابات نیستند. آنها تنها میگویند ما هیچ کاندیدایی را برای معرفی به مردم نداریم. قشری از مردم نیز به دنبال احزاب راه افتادهاند تا ببینند آیا از آقای مهرعلیزاده یا آقای همتی حمایت خواهند کرد یا خیر. آقای مهرعلیزاده و آقای همتی نماینده جناح اصلاحطلب نیستند. اصلاً آقای همتی خودش هم نمیگوید که من اصلاحطلبم. افکار این دو نامزد تنها نزدیک به اصلاحطلبان است؛ حالا اگر آقای مهرعلیزاده میخواهد از این موضوع به نفع خود استفاده کند، بماند. اصلاحطلبان بارها اعلام کردهاند که در این دوره از انتخابات از کاندیدای نیابتی استفاده نمیکنند؛ بنابراین بنده معتقدم عدم حمایت از این گزینهها چندان هم به ضرر اصلاحطلبان نخواهد بود، چراکه آنها کاندیداهای رأیآوری هم نیستند.
نوع تبلیغات کاندیداها و همچنین انجام مناظرهها تا چه اندازه میتواند مردم را قانع به مشارکت حداکثری نماید؟
در مناظرات که حرف خاصی زده نمیشود. این برنامهها برای مردم بیشتر جنبه سرگرمی دارند تا ببینند نامزدهای انتخاباتی چگونه با یکدیگر برخورد میکنند. درعینحال در مناظرات دیدیم که کاندیداها حتی توانایی توضیح مسائل با ارائه سند و مدرک را هم ندارند و به هیچیک از سؤالات بهدرستی و کامل پاسخ نمیدهند؛ بنابراین مردم نمیتوانند از روی تبلیغات و یا دیدن مناظرات تصمیم درستی بگیرند. در مقابل اما فضای کلابهاوس آگاهی مردم نسبت به سیاست و جریانات سیاسی را بسیار بالا برده است. اینکه ما میبینیم در یک شب چند هزار نفر به صحبتهای تحلیلگران و نمایندگان از هر جناحی گوش میکنند، خود جای امیدواری دارد. جریان اصلاحطلب نیز از این طریق میتواند هم متوجه خواستههای مردم نسبت به خود شود و هم جوابگوی سؤالات مردم باشد و با این شیوه به بازسازی بدنه اجتماعی خود بپردازد.
وظیفه احزاب در ایجاد شور و انگیزه انتخاباتی در جامعه و معرفی کاندیداهای کارآمد چیست؟
بیشترین فعالیت احزاب در انتخابات، عضوگیری شاخههای آنها است. اقداماتی که بیشتر در حزب مرکزی دیده میشود. در انتخابات گذشته، یک سری فعالیت حزبی همچون عضوگیری، آشنایی مردم با حزبها و فعالیتهایی در قالب آموزش وجود داشت که در این دورهدیده نمیشود. احزاب باید به بازسازی خود بپردازند، اینکه ببینند خواسته مردم از آنها چیست و چه موضوعی باعث دوری جامعه و بیاعتمادی مردم نسبت به تشکلهای سیاسی شده است؛ بنابراین احزاب باید با عضوگیری و بالابردن کیفیت فعالیتهای حزبی بدنه خود را تقویت کنند و پس از آن نیز بهوسیله رسانهها و مطبوعات به مردم معرفی شوند.