نگاهی گذرا به آمار خودکشی
از آنجایی که خودکشی در ایران به طرق مختلف اعمال میشود، امروزه باید آن را یک بحرانی جدید بدانیم و آن را در خصوص نوجوانان امر مهمی تلقی کنیم و از آن جایی که سن نوجوانی سرشار از تغییرات وسیع است، همین تغییرات میتواند برای یک نوجوان بحرانزا و علت خودکشی باشد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه امام خمینی میگوید: «اگر خودکشی را امری تاسفبرانگیز درنظر بگیریم این عمل در نظر ناظران و خانواده نوجوانی که خودکشی کرده، امر ناگواری تلقی میشود. این پدیده جدید در نیم قرن اخیر 4 برابر شده است. در بعضی از آمارها دومین علت مرگ و در برخی دیگر از آمارها سومین علت مرگ است. در آمریکا، بعد از تصادفات جادهای دومین علت مرگ و در ژاپن به اولین علت مرگ در نوجوانان تبدیل شده است.» در نوجوانی دوم که معمولا از سن 16 تا 22 سالگی است، خودکشی شدت بیشتری پیدا میکند. معمولا پسران بیشتر از دختران به خودکشی دست میزنند اما این آمار به نسبت منطقه فرق دارد. در مناطقی مثل هند، چین، بنگلادش و نپال خودکشی در دختران و زنان چیزی حدود دوبرابر بیشتر از پسران و مردان است. این وضعیت در کشور بنگلادش حتی 3 برابر هم گزارش شده است. این آمار نشان دهنده این است که نوع مواجهات فرهنگی با زندگی دختر و پسر و مسائل جنسیتی، چنین تاثیرات متفاوتی میتواند داشته باشند. «در ایران این وضعیت افزایش چشمگیری داشته است. آمارها میگویند که در اواسط دهه 80 خودکشی 6 برابر قبل شده است. همچنین در سال 99 نسبت به سال 98 حدود 10 درصد خودکشی بیشتر شده است. سال گذشته را یک جور سال بحران خودکشی در مورد نوجوانان ایرانی قلمداد کردهاند. دریافت من از مطالعات مربوط به خودکشی در جهان و ایران این است که عوامل موجود این معضل اجتماعی در ایران بیشتر است و ما روزبهروز بیشتر به سمت این عوامل میرویم. همین میتواند نگران کننده باشد چراکه خودکشی نوجوانان نسبت به سایر بزرگسالان تبعات بیشتری برای جامعه دارد.»
پارادوکس جنسیتی
جلالی پیرامون رفتارهای خودکشیگرانه و عمل خودکشی تفاوت قائل میشود. او میگوید که رفتارهای خودکشی ممکن است گاهی نمایشی و گاهی غیرنمایشی باشد. اما هر حرف، فکر و عملی در مورد خودکشی را باید جدی تلقی کرد و از آن نگذریم. پارادوکس جنسیتی در مورد خودکشی اشاره به این دارد که ممکن است رفتارهای خودکشی در دختران بیشتر از پسران باشد و خودکشیهای موفق در پسران بیشتر به چشم میخورد. اما پیش آگهیهای خودکشی در هر دو جنسیت تقریبا یکسان است. موقعیت تحصیلی بد، وضعیت اقتصادی پایین، محرومیتهای گوناگون، موفقیتهای تحصیلی محدود، جدایی والدین، تجربههای نامطلوب در سنین اولیه زندگی، مشکلات میان فردی، سابقههای پرخاشگری علیه خود و خودآسیبزنی، مشکلات روانی، سوء مصرف مواد و الکل و … همگی این موارد بهنوعی پیشآگهی در مورد خودکشی در نوجوانان است. مطالعات کیفی نشان میدهند که نوجوانانی که خودکشی موفق داشتهاند، قصد خود را از قبل بهگونهای گفتهاند. اما معمولا این اعلام قصد دقیقا در همان روزی که خودکشی اتفاق میافتد نیست. در خودکشی مراحلی است که به صورت معمول از افکار، اقدام و ارتکاب شروع و پایان میگیرد. کسانی که حرف خودکشی را میزنند درواقع دارند افکارشان را به زبان میآورند و آن را منتقل میکنند. این افراد معمولا از مضامینی چون بیارزشی زندگی سخن میگویند. اقدام به خودکشی هم معمولا در دو صورت شکل میگیرد: اقدام و عدم موفقیت در آن و صورت دوم و درستترش این است که نوجوان تمهیداتی برای خودکشی فراهم میآورد. مثلا یادداشتهایی پراکنده در این باره مینویسند، بدهیهای خود را صاف میکنند، چیزهایی از خود به یادگار میگذارند، دارو میگیرند (متاسفانه در ایران بیشتر قرص برنج میخرند) و رفتارهایی از این دست انجام میدهند که والدین و اطرافیان به محض دیدن چنین چیزهایی باید مداخلاتی را لحاظ کنند.
خودکشیهای نمایشی
نایب رئیس انجمن عصب روان شناختی ایران اذعان میکند که خودکشی نمایشی هم در نوجوانان زیاد دیده میشود که باید همین را هم جدی گرفت چون ممکن است این رفتار بعدتر جدی شود. مثل خودسوزی که در اکثر اوقات جنبه نمایشی دارد اما در نهایت هم ممکن است رفتار لحظهای جبرانهای غیرقابل برگشتی به فرد بزند. بنابراین نمایشیترین شکل رفتار خودکشی را نباید از نظر دور کرد.
علل خودکشی
خودکشی بهعنوان یک مقوله روانشناختی مثل دیگر پدیدههای رفتاری، از یک زمینه عللی اختصاصی، نشئت نمیگیرد و عوامل زیادی درگیر آن هستند. در تبیین خودکشی باید به همه عوامل توجه کرد. ممکن است برخی از علل در بعضی از موقعیتها بیشتر نقش ایفا کنند، اما درنهایت باید به همه آنها توجه نشان داد. جلالی در ادامه به علتهای خودکشی اشاره میکند:
1) مورد سواستفاده قرار گرفتن (جسمی، جنسی و کاری) که در ایران زیاد به چشم میخورد. تنبیهات شدید که به کودکان و نوجوانان وارد میشود، سواستفاده جنسی که توسط محارم، آشنایان یا غریبهها اتفاق میافتد و هیچوقت از ذهن فرد پاک نخواهد شد. سواستفادههای کاری هم مثل زبالهگردی و کارهای زیادی که کودکان و نوجوانان متحمل میشوند.
2) درگیری با همسالان و روابط میانفردی منفی که یک جور طردشدگی است. وقتی نوجوانی صحبت از این میکند که دوستانش کم شدهاند یا با او قهر کردند یا او را در جمع خودشان راه نمیدهند، یک زنگ خطر به حساب میآید.
3) قربانی شدن و مفعول رفتار قلدری بودن: قلدری در نوجوانان یک مقوله جدی به حساب میآید. قلدری منجر به رفتارهای تخریب، تخقیر و تضعیف در روحیه نوجوان میشود. از ناحیه این قلدری درگیریهای فیزیکی و فشارهای زیادی شکل میگیرد که نوجوان را به سمت قلدری میبرد.
4) تغییرات محیطی: نوجوانهای به دلیل احساسی بودنشان با تغییرات محیطی و زیستی دچار فروپاشی میشوند و ممکن است دست به خودکشی بزنند.
5) فشارهای فرهنگی و اجتماعی: خودکشی در کشورهای آسیایی در دختران بیشتر است. چون با ورود به سن بلوغ، فشار فرهنگی زیاد مسبب خودکشی در دختران میشود.
6) فقدان سلامت روان: سابقه اختلال روان یا حتی استرسپذیری بالا میتوانند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در خودکشی فرد تاثیرگذار باشند.
7) بد رفتاریهای والدین در منزل و بدرفتاری معلمان در مدرسه: پژوهشی نشان میداد که از هر 5 کودکی که به مدرسه میرفتند و خودکشی میکردند، یکی از آنها از مدرسه محروم یا اخراج شده بوده.
8) سبکهای تربیتی والدین: سبک فرزندپروری تند، طرد کننده و استبدادی در روابط والد فرزندی میتواند زمینهساز خودکشی باشد. احساس تبعیضی که نوجوان بین خودش و خواهر و برادرانش در خانه میکند هم زمینهساز خودکشی است.
9) محرومیت و فقر و داشتن احساس آن یکی از مهمترین علائم خودکشی است. به همین علت است که در مناطق محروم ایران مثل کهگیلویه و بویراحمر، لرستان، کرمانشاه، همدان آمار خودکشی بالا است. از جانب همین فقر اتفاقاتی رخ میدهد که همان اتفاقات باعث خودکشی میشود. مثل ازدواج اجباری. اعتیاد و … .
فضای مجازی و خودکشی در نوجوانان
این استاد دانشگاه به نقش فضای مجازی در خودکشی نوجوانان اشاره کرد. او بیان کرد که القائاتی که در فضای مجازی اتفاق میافتد، زمینهساز خودکشی میشود. در دوره کرونا گرایش نوجوانان به فضای مجازی بیشتر شده و عوامل دیگری که ناشی از این ویروس بوده منجر به آسیبپذیری نوجوان و خودکشی او شده است. «بودن در فضای مجازی و تعامل در این فضا، عدم همدلی با نوجوان را در پی دارد. در فضای مجازی حساسیت دروازهبانی وجود ندارد و کسی نگران دیگری نمیشود. نوجوان وقتی مشکلاتش را در این فضا به اشتراک میگذارد و هیچ همدلیای از جانب کسی نمیبیند، مشکلاتش و حس بدش تشدید میشود. بعضی از خودکشیهایی که اتفاق افتاده است، نشان میدهد که فضای مجازی در آن خودکشی نقش داشته است. این فضا شبیه روزگار است و هیچ رحمی به آدمها ندارد.»
تبلیغاتی که نوجوان را نادیده میگیرد
دور شدن از ارزشهای معمول جامعه باعث میشود که نوجوان حس طردشدگی نسبت به جامعهاش داشته باشد. «سبکهای رفتاری که در رادیو و تلویزیون ما تبلیغ میشود، خیلی سبک فراگیری نیست. بیشتر هنجارهای بخشی از جامعه است که به اجبار میخواهند آن را همهگیر کنند. مثلا پوششی که در تلویزیون ما تبلیغ میشود، پوشش نهایتا 30 درصد افراد جامعه است. برنامههایی که در تلویزیون نمایش داده میشوند هم برنامههای مورد علاقه نوجوان نیست. بنابراین هنجارهای خود نوجوان با هنجارهای عمومی متفاوت است و نوجوان احساس بیگانگی و بیارزشی با جامعه و جمع میکند.»
درمان و پیشگیری
مهمترین گام در مورد خودکشی، پیشگیری است. جلالی میگوید: «مقدمه درمان در خودکشی، تشخیص است. تشخیص است که میتواند مانع ابتلا شود. پس همه افراد باید در مورد خودکشی و زنگ خطرهایش اطلاع داشته باشند و در مورد حرفهایی که نوجوان در این باره میزنند، حساس باشند.» جلالی در خلال سخنانش از اصطلاح دروازهبانی والدین و اطرافیان نوجوان سخن میگوید. این اصطلاح اشاره به حساسیت اطرافیان نسبت به رفتارهای نوجوان دارد. «مسئله پیشگیری بستگی به تفاوتهای جنسی و فرهنگی دارد. مثلا پرخاشگریهایی که در نوجوان علیه خودش و دیگران دیده میشود، نوعی علامت است و باید نسبت به آن حساس بود. احساس ناشایستگی در نوجوان هم علامت خطرناکی است. وقتی نوجوانی از چهره خودش راضی نیست و دست به هرکاری میزند تا چهرهاش مطلوب خودش شود، والدین نباید به او گیر دهند تا چهره مطلوب جامعه داشته باشد.» اولین مقوله واجد همبستگی با خودکشی، افسردگی است. بنابراین احساس حقارت و ناشایستگی را در نوجوان از بین برد یا کم کرد. وقتی حمایت اجتماعی در نوجوان بالا رود، انزوای اجتماعی او کم میشود.
نقش خانواده، معلم و دوستان در کم کردن افکار خودکشی نوجوان
جلالی اصل اول با نوجوان را «ارتباط» میداند. بزرگسالان باید بدانند که زورشان به نوجوان و رفتارهای او در آن سن نمیرسد، بنابراین باید با او مدارا و ارتباط خودشان با او را تقویت کنند. معلم هم باید در سیستم ارتباطی خود با دانشآموزان تکتک آنها را بشناسد و پدیدار شناسی کند که هرکدام از این دانشآموزان چه شرایط فرهنگی، خانوادگی و اقتصادی دارند. اگر این ارتباط برقرار شود و نوجوان آن را بپذیرد، معلم میتواند افکار خودکشی را در آن نوجوان کمرنگ کند. همچنین بزرگسالان و اطرافیان نوجوان باید با رفتارهای آمادهسازی نوجوان برای خودکشی، مقابله کنند. رفتارهایی که قبلا به آن اشاره شد که وقتی نوجوان افکار خودکشی دارد، معمولا نامه مینویسد، قرص میخرد، به آمورش نظم میدهد، دوری گزینی میکند و … . باید لحظههای نوجوان را شناسایی کرد. همچنین دوستان نوجوان علاوهبر اینها باید کنار دوستشان باشند و چون کنش متقابل زیادی باهم دارند باید افسردگی را زودتر در دوستشان تشخیص دهند و آن را به بزرگسالان انتقال دهند. اضطراریترین کار دریافت افکار و رفتارهای خطرناک در نوجوان و انتقال آن به یک بزرگسال امن است.