قیمت مسکن با درآمد مردم اختلاف زیادی دارد و شاید خانهدار شدن برای اقشار مختلفی تبدیل به رؤیا شود. همین مسئله معادلات در بازار مسکن را برهم زده است. دولت رئیسی وعده داده تا سالانه یکمیلیون واحد مسکن بسازد؛ ولی آیا عرضه چهار میلیون واحد مسکن در طول چهار سال مردم را خانهدار خواهد کرد؟
افراد زیادی قیمتها در بازار مسکن را تابعی از عرضه و تقاضا میدانند و نتیجه میگیرند اگر دولت خانه بسازد، یعنی عرضه افزایش پیدا کند، قیمتها کاهشی خواهد شد. آنها افزایش قیمت مسکن طی سالهای گذشته را به دلیل کاهش عرضه میدانند. علم اقتصاد نیز وجود چنین رابطهای میان عرضه و تقاضا را منطقی میداند.
نخستین قانون علم اقتصاد رابطه عرضه و تقاضا با قیمت است. در بسیاری از موارد، اگر عرضه افزایش پیدا کند، قیمت کاهشی خواهد شد و در مقابل اگر عرضه پاسخگوی تقاضا نباشد، با رشد قیمتها طرف خواهیم بود. اگر این قانون اقتصاد را در نظر بگیریم، قیمت مسکن با ساخت چهار میلیون واحد در چهار سال کاهشی خواهد شد؛ ولی سازندگان به مسئله دیگری اشاره میکنند. انبوهسازان هم افزایش تولید را عاملی برای کاهش قیمتها میدانند؛ ولی نباید انتظار معجزه داشت. آنها مدعیاند در بهترین حالت ممکن، قیمت مسکن دیگر افزایش پیدا نمیکند.
دولت سیزدهم سیاست ساخت یکمیلیون واحد مسکن در طول سال را در نظر دارد؛ ولی آیا ساخت هر مترمربع واحد مسکونی با قیمت کمتر از ده میلیون تومان ممکن است؟ نظرسنجی میان چند انبوهساز بزرگ اصفهانی و تهرانی نشان میدهد کف قیمت ساخت هر مترمربع بنای مسکونی نزدیک به هفت میلیون تومان است؛ ولی با افزایش نرخ سیمان، میلگرد و افزایش احتمالی حقوق کارگر به 10 میلیون تومان هم خواهد رسید.
اگر انتهای هرسال دولت حداقل حقوق کارگران را افزایش دهد، بازهم هزینه ساخت افزایش پیدا میکند و این روند ادامهدار است. با این حساب اگر انبوهسازان سالانه بهجای یکمیلیون، دو میلیون واحد مسکن احداث کنند هم با محاسبه سود کار، کمتر از متری 12 میلیون تومان فروشنده نخواهند بود. اگر قرار باشد قیمت مسکن کمتر از هزینه ساخت باشد، بیتردید عملیات ساختوساز تعطیل میشود.
مسئولان به مردم میگویند با ساختوساز اطراف شهرها هزینه ساخت کاهش پیدا میکند. بیتردید قیمت زمین بخش بزرگی از هزینه یک بنای مسکونی است؛ ولی سیاست ساختوساز اطراف شهرها در طرح مسکن مهر جواب نداد.
بر اساس آمارهای دولتی، اکنون بیش از 50 هزار واحد مسکن مهر در اطراف شهرها ساختهشدهاند؛ ولی تقاضا ندارند. در همین شهر اصفهان واحدهای زیادی در محله شهید کشوری ساخته شد؛ ولی سالهاست مشتری ندارند؛ درنتیجه هر زمین ارزانقیمتی هم برای مردم جذاب نیست؛ ضمن اینکه با ساختوساز اطراف شهرها دولت باید هزینه زیادی برای زیرساختها انجام دهد. اکنون بسیاری از فازهای مسکن مهر از سادهترین امکانات مانند مدرسه و مسجد محروماند.
سازندگان میگویند بدون در نظر گرفتن قیمت زمین، هزینه ساخت بنای مسکونی برای هر مترمربع حدود 20 تا 30 درصد کاهش پیدا میکند. اکنون مصالح ساختمانی و بهخصوص حقوق کارگر معضلهای بزرگتری برای سازندگان هستند. با این شرایط اگر قیمتها ثابت بماند و در طول چهار سال آینده دستمزد کارگر و مصالح ساختمانی افزایش پیدا نکند، با در نظر گرفتن کمترین سود برای سازنده، فروش آپارتمان با قیمتی زیر 12 میلیون تومان ممکن نخواهد بود و بهاینترتیب یک آپارتمان 100 مترمربعی دستکم یک میلیارد و 200 میلیون تومان هزینه خواهد داشت.
امروز در شهرهای اطراف اصفهان مانند فولادشهر، سازندگان آپارتمانهای نوساز را تا هر مترمربع 18 میلیون تومان قیمتگذاری کردهاند.
با این شرایط ساخت اگر سازنده به جای چهار میلیون، چهل میلیون واحد مسکن هم بسازد، فروش زیر قیمت ساخت منطقی نیست.
شبیه به این است که قیمت تمامشده شیر برای دامدار کیلویی پنج هزار تومان باشد. اگر گاو او به جای روزی 10 لیتر، 20 لیتر شیر بدهد آیا زیر قیمت کیلویی پنج هزار تومان فروشنده خواهد بود؟ شاید برای چند روز این اتفاق رخ دهد، ولی دامدار تولید را کاهش خواهد کرد؛ برای مثال، غذای دام را کم میکند تا کمتر شیر بدهد.
با این تفاسیر در صورت ساخت چهار میلیون واحد مسکن برای چهار سال آینده نیز کاهش قیمتها ازآنچه امروز هستند، غیرمنطقی به نظر میرسد. دولت میتواند هزینههای دولتی ساخت ملک و قیمت مصالح ساختمانی را کاهش دهد یا سیاستهایی مانند وام برای خرید مسکن در نظر بگیرد؛ ولی وقتی هزینه ساخت هر مترمربع بنای مسکونی 10 میلیون تومان باشد، افزایش عرضه فقط قیمت را ثابت نگه میدارد.