همین باعث شد فرزندان این ایل بهخصوص نسل فعلی به چنین پیشینه تاریخی همیشه افتخار کنند و به خود ببالند و با غرور سرشان را بالا بگیرند و سعی کنند این نقش سیاسی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و حتی اقتصادی در هیچ دورهای از زمان کمرنگ نشود؛ چون حیات این ایل به این نقشها وابسته است و در طول تاریخ هم به تجربه ثابت شده که هر زمانی این نقشها از دست رفت، دچار انشقاق درون ایلی و مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. جواد اسکندری، کارگردان و تهیهکننده فیلمهای قشقایی یکی از آن نسل امروزیهاست که با بیان اینکه این تاریخ و این رسمورسوم و این تنوع فرهنگی کار و توجه بسیاری را میطلبد، زندگی روزانه این قوم بزرگ را خیلی زیبا به تصویر کشیده است. هرچند راهی که برای ثبت و حیات فرهنگی این قومیت کشیده شده کار راحت و بیدردسری نبوده ولی در این گفتوگو نکات جالب توجه را به اشتراک میگذارد.
کی و درکجا به دنیا آمدید؟
جواد اسکندری متولد یکم مرداد 1360 در فیروزآباد فارس و از ترکهای قشقایی شیراز هستم. من در خانوادهای رشد کردم که هرچند سختیهای زیادی را متحمل بودند، ولی فضای زیستم مملو از رنگ و شعر و موسیقی بود؛ برادرم از شاعران شعر ترکی بود و از همان کودکی با هنر و ادبیات ترکی آشنایی داشت.
ریشههای هنر چگونه در ذهن شما شکل گرفت و به کارگردانی علاقهمند شدید؟
از کودکی به هنر علاقه زیادی داشتم؛ عاشق سینما بودم و فیلم زیاد میدیدم. بهخصوص فیلمهایی که تنالیتههای رنگی و اتالوناژهای قوی داشتند. از همان کودکی به حرکت دوربینها که خیلی نرم سوژه را دنبال میکرد و لوکیشنهای سرسبز که تداعیکننده زندگی عشایری بود و حتی حرکات بازیگران توجه میکردم، موسیقی کار میکردم و بهطور ذاتی خط خوبی داشتم، به یاد دارم که در دوران دبستان بهخاطر خط خوبی که داشتم مؤاخذه شدم؛ چرا که معلمهایم باور نمیکردند این خط خودم باشد. اتفاق اصلی در زندگی هنری من وقتی افتاد که وارد دوره متوسطه شدم و در تئاترهای مدرسه مقام آوردم. همان جا بود که به کارگردانی علاقهمند شدم و تمام اوقاتم شده بود فیلم و تئاتر و حس میکردم میتوانم. در همان دوران آثاری که میدیدم را تحلیل و نقد و در ذهنم بازسازی و مجسم میکردم. به یاد دارم یکی از اقوام وقتی علاقه من را دید، گفت: جوادجان شما که به فیلم و تئاتر علاقه داری، بهتر نیست از طریق علمی این مراحل را طی کنی و رشته هنر را انتخاب کنی. در آن زمان به این موضوع فکر نمیکردم و همین گفته موجب شد که من رشته هنر را انتخاب کنم و سپس کارشناسی و کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشگاه تهران بگیرم و موفق به اخذ دکترای کارگردانی در این رشته شوم.
کارگردانی را از چه زمانی بهصورت جدی دنبال کردید؟ از اولین تجربههای کارگردانیتان بگویید.
کارم را با مستند آغاز کردم و کلا علاقه زیادی به مستند دارم. وقتی مستندی خلق میشود احساس میکنم که یک زندگی بازسازی شده برایم جان میگیرد و از این لحاظ حس خوبی دارم. اولین مستند خود را با نام اویان در سال 1382 با موضوع زلزله بم به پیشنهاد یکی از دوستان شروع کردم که خاطرات تلخی را دربرداشت.
شنیدهام که شما صرفا به فیلم قشقایی نپرداختید و کارهای دیگر هم انجام دادید؟
بله، قبل از آمدن به شیراز و ساخت فیلمهایی با مضمون قشقایی مستند و فیلمهای دیگری از جمله گوزن شیشهای در سال 1385، آینه در سال 1386، فیلم نماز حاجت در سال 1390 که برنده جایزه شد و همان سال فیلم آوای زمین، سال 1391 فیلم از طلوع تا غروب که اولین کار من با موضوع قشقایی بود و زندگی روزانه صبح تا غروب یک خانواده عشایر را به تصویر میکشید، در سال 1395 فیلم سنگرسازان بیسنگر که مربوط به دفاع مقدس بود و به سفارش جهاد نصر فارس ساختم و فیلم خاک راه در سال 1396 یک کار داستانی بود که در بم و شیراز فیلمبرداری شد و بعد آن از تهران رهسپار شیراز شدم و فیلمهای قشقایی کلید خورد.
فیلم نماز حاجت را ساختید که جایزه اول را هم گرفت؟
فیلم نماز حاجت در سال 1390 برای برنامه «باز باران» شبکه فارس به کارگردانی و تهیهکنندگی حمید هاشمزاده بود که جایزه گرفت و تقدیر شد.
سرانجام از تهران رهسپار شیراز شدید و فیلمهای قشقایی را شروع کردید؟
بعد از سال 1396 و بعد از ساخت فیلم تلویزیونی خاک راه به خاطر یکسری مشکلات ساخت فیلم را متوقف کردم و بعد از دوسال سکوت کاری در سال 1398 تصمیم گرفتم به استان فارس برگردم و از فرهنگ و هنر ایل بزرگ قشقایی فیلم بسازم.
چه شد که وارد حوزه ساخت فیلم قشقایی شدید؟
همیشه بر این باور بودم که این قوم مظلوم واقع شده است. در آن سوی دنیا از اسم قشقایی برای خودروهایشان به نماد چالاکی و هوشمندی استفاده میکنند؛ ولی بعضی فرهنگ و پوشش او را بیاطلاع در رسانه ملی به نام اقوام دیگر معرفی میکنند؛ در حالی که طراح انگلیسی از زندگی کوچنشینی و پوشش زیبای ایلم که الهامگرفته از طبیعت است بهره میبرد و قشقایی را یکی از مهمترین ایلات ایران و خاورمیانه معرفی میکند.
فضای ایل چگونه بود و مطالعات و تحقیق شما در مورد ایل قشقایی به چه شیوهای شکل گرفت؟
فضای ایل را گرچه زندگی نکردم ولی عاشقانه لحظهلحظه آن را تحقیق و لمس کردم، چندین ماه در کنارشان زندگی کردم تا خدایینکرده کوچکترین اشتباهی در کارم رخ ندهد. قطعا اگر بخواهم در مورد عشایر قشقایی مطالعه کنم، بدون شک باید مطالعه را در منطقه فارس آغاز میکردم؛ زیرا این منطقه از آغاز دوران اسلامی و حتی قبل از آن عشایرنشین بوده و ایلات و عشایر در آن زندگی میکردند، پس به چادرها میرفتم، با بزرگان ایل صحبت میکردم از رسم و رسومات و فرهنگها میپرسیدم، کتاب در مورد قشقاییها زیاد میخواندم: کتاب قشقاییهای ایران اثر پرفسور لوئیزبک، سیهچادرها اثر منوچهر کیانی که نگاه من را تغییر داد، اگر قرهقاج نبود از استاد محمدبهمن بیگی و…. همچنین کانون فرهنگی اوجاق به مدیریت جناب آقای اسماعیل موسی لو و سرکار خانم حقیقت که واقعا دلسوزانه حمایت و کمک کردند.
فیلمی در مورد قشقایی ساختید که ادای دینتان به قشقایی باشد؟
هماکنون در حال پیشتولید سریال کوچ عاشقانه یک سریال 30 قسمتی داستانی و اجتماعی هستم که مطمئنم تمام انتظارات من را برآورده خواهد کرد و انشاءالله ادای دینم به ایلم خواهد بود.
انتخاب بازیگران و عوامل چگونه و بر چه اساسی صورت میگرفت؟
وقتی قرار است فیلمی ساخته شود کارگردان و دیگر عوامل تصمیمگیر باید بگردند و مناسبترین گزینه را برای بازی در نقشهای آن فیلم با توجه به چهار سطح شخصیت حقیقی، شخصیت داستانی، مهارت و شمایل حرفهای انتخاب کنند؛ اما چون فیلمهای من به زبان ترکی است و کسی که انتخاب میشود علاوه بر آن چهار سطح باید قشقایی را از نزدیک دیده و لمس کرده باشد بیشتر از بچههای قشقایی یا کسانی که با قشقاییها آشنایی داشتند و همچنین مهارت بازیگری داشتند تست میگرفتم و بهترینها انتخاب میشدند. ولی در سریال جدید که در حال پیشتولید است، سعی دارم از چهرههای بنام و معروف سینما که قشقایی هستند، استفاده کنم.
لوکیشن چگونه انتخاب میشد و امکانات چگونه بود؟
طراحی و انتخاب صحنه، لوکیشن و زمان فیلم یکی از نکات مهم و ویژه برای ساخت فیلمهایم بود. به همین دلیل یک دوربین برداشته و در حواشی شهر سمیرم و شیراز میگشتم، چند گزینه در نظر میگرفتم و از هر زاویه عکس میگرفتم تا با صحنه آشنا شوم. ابعاد فضا، هزینه یا قوانین استفاده از آن صحنه، امکانات، همچنین رفتو آمد افراد متفرقه همه باید ارزیابی میشد. گاهی اوقات هم از مناطق بومگردی عشایر استفاده میکردم؛ همه توجه و دقتم به این خاطر بود که موقعیت جغرافیایی و سکونتگاه بخش اصلی داستان است.
فیلم آتا چه مضمونی داشت و چگونه ساخته شد؟ طرح اولیه فیلم واقعی بود یا تمام فیلم بهطور ذهنی درآمد؟
استارت فیلم آتا در سال 1399 زده شد، آتا در ترکی به معنی پدر است و موضوع فیلم در مورد پدری بود که دو فرزند به نام آیناز و دومان داشت که همسر او وقتی آیناز را به دنیا میآورد فوت میکند. بعد از آن پدر با هر سختی و مشقت دو فرزند خود را بزرگ میکند، دومان به جبهه میرود و مفقودالاثر میشود، پدر تا لحظه مرگ چشم انتظار پسرش دومان میماند و هیچگاه برنمیگردد؛ ولی پدر تا لحظه مرگ هر که را میبیند میپرسد پسرم نیامد؟
طرح اولیه فیلم و نوشتن فیلمنامه بهطور ذهنی و از خودم بود که در اسفند 1399 در روز پدر از شبکه سراسری دو پخش شد.
فیلم چله فیلم دوم شما در مورد قشقاییهاست، چه مضمونی داشت؟
فیلم چله که یکی از آداب، سنن و باورهای اجتماعی کهن ایلی است که مردم ایل قبل عید نوروز و تقریبا در نیمه دوم زمستان که حدود 45 روز از زمستان گذشته انجام میدهند، به نمایش گذاشته شده است. این فیلم در اسفند 1399 از شبکه دو سراسری پخش شد.
فیلم بایرام فیلم دیگری است که به رسم و رسومات قشقاییها پرداخته است، این فیلم چه مضمونی داشت؟
فیلم بایرام که در زبان ترکی به عید گفته میشود در مورد عید نوروز است. نووز روز اول بهار، روز تولد و بازآفرینی طبیعت، روز شادی و سرور است. ایل بزرگ قشقایی هم در این روز با رسم و رسومات زیبای خود به استقبال نوروز میروند.
مسئله پرداخت به قشقایی از همان ابتدا دغدغه بود؟
درست است که خیلی از ما قشقاییها عشایر نیستیم و شهرنشین شدیم و در جای جای ایران سکونت داریم، ولی اصالت خود را به بهای جان پاس میداریم؛ چرا که اصالت و غیرت از ویژگیهای غیورمردان اصیل قشقایی است. قشقاییها ستمها دیدند، جفاها کشیدند، ولی در هر زمان شیرمردان و شیرزنانی را تقدیم جامعه کردند. چه در بحث سیاسی که صولتالدوله و همسرش خدیجه بیبی حضور یافتند، چه در زمینه آموزش و پروش که محمدبهمن بیگی بود که از تبار اندیشه و مهر بود و چه در زمینه موسیقی که فرود گرگینپور و برادرش فرهاد و همسرش افسانه جهانگیری که در عرصه موسیقی از خوبان و نخبگان بودند.
ولی فکر ساخت فیلم قشقایی، از کتاب ســیاهچادرهـــای منــوچهر کیانی جرقه خورد. وقتی کتاب را میخواندم ایـــدههـــای ساخت فیلمهایم از جلوی چشمانم رد میشد.
فیلمها چه مراحلی را برای نمایش طی کردند؟ از ایده تا اجرا در چه پروسه زمانی طی شد؟
ساخت فیلم اگرچه کار تیمی است و نیاز به سعی تک تک عوامل فیلم دارد، ولی اولین قدم ایده اصلی داستان بود که طرح اولیه فیلمنامه نوشته میشد. مرحله بعد بودجه موردنیاز بود که ارزیابی میشد، مکان فیلمبرداری انتخاب بازیگران و عوامل فیلم مرحله نیز در مراحل بعد بود و سپس فیلمبرداری آغاز میشد و درنهایت نوبت به مونتاژ، صداگذاری و موسیقی فیلم میرسید که در مرحله آخر واسنجی میشد تا فضا و تصاویر و صدا هماهنگی لازم را داشته باشد، و در نهایت ساخت فیلم به پایان میرسید.
اگر نکته خاصی ناگفته مانده است در پایان بفرمایید؟
کـــوچنشـــینی کـــهـــنتـــریـــن شیـــوه زیست بشر است که پابرجا بودن آن تا عصر حاضر بزرگترین جاذبه چه در معیشت و گردشگری شده و همین شیوه سبب شده ایلات و عشایر، دیدنیترین جاذبه عصر تکنولوژی لقب بگیرند و همیشه تلاش کردند طی قرنها و سالها سنن و آداب و رسوم گذشته از جمله زبان، موسیقی، غذاهای محلی، صنایعدستی، رقص و لباسهای محلی به همراه آیینهای به جا آوردن جشنها و مراسمات خود را حفظ کنند. سعی من همیشه برآن بوده که همچون گذشتگان فرهنگ سیاهچادرهای ایلم را احیا کنم تا همه قشقاییها در جای جای دنیا به خاطر قشقاییبودنشان فخر بفروشند و به نام ایل افتخار کنند.