این فیلم برای من نکتهای که بخواهم برایش چیزی بنویسم نداشت. ولی گفتم شاید بد نباشد به بهانه این فیلم به مسائلی فکر کنیم که مبتلابه سینماست و ماحصلش میشود چنین فیلمی. در یک جمله، این فیلم جامانده از زمانه و خواست مردم بود. بعد از دیدن این فیلم خیلی به این فکر کردم که چگونه میشود هنرمند که در یکی از معانی شأنیاش رهدار و جلودار فرهنگبودن است، این چنین از جامعه و طلبش جا میماند؟
فیلمهای به تعبیر سیاسیون سیاهنما مختص زمانی بود که جامعه ایران آنقدرها که باید، از درد و رنج مردم کمبضاعت و پابرهنه مطلع نبود و جامعه اصلا توان دیدن و تخیل راجع به این دسته از جامعه را نداشت و حتی اگر برایشان توضیح میدادی که این اوضاع هم در این کشور وجود دارد، باور نمیکردند. در این زمان هنر و هنرمندِ آگاه آمد و با دیدن این بخش از جامعه و بهتصویرکشیدن معضلاتی که داشت، به این بخش از جامعه رسمیت بخشید.
اینجا هنرمندان به مثابه چشمی برای اجتماع عمل کردند. چه چیز بهتر از این پویایی و زندگی هنر و هنرمندان؟ شاید قریب به یک دهه فیلمهای موفقی در این زمینه ساخته و جامعه هم به طور کامل مطلع از این اوضاع شد.
از جایی به بعد ساختن این سبک فیلمها شد ضمان فروش فیل. چون هنوز مردم طلب دیدن داشتند و کنجکاو شناختن بودند. آیا الان دیگر مردم اشباع از این موضوع نشدهاند؟ فروش گیشه گواهی بر این است که مردم دیگر چه فیلمهایی را دوست دارند. با یک مراجعه ساده به سایتهای فروش بلیت میتوان بررسی کرد که پرفروشهای سینما کدام مضامین و مسئلهها هستند.
فروش بالای فیلمهای کمدی به این معنا نیست که مردم صرفا طلب فیلم کمدی دارند. در فضای دوقطبی موضوعی سینمای ما که یا اجتماعی تلخ باید ببینند یا کمدی، قطعا انتخابشان کمدی خواهد بود. اگر فیلمی باشد که مردم خودشان را و مسائل مرتبط بهشان را در آن ببینند، چرا بابت آن هزینه نکنند؟
دقیقا این نقطه جایی است برای من بسیار تعجببرانگیز. چرا باز در این شرایط که میدانیم مردم اقبالی به این دست از فیلمها و موضوعات تلخ اجتماعی ندارند و فریاد ما اشباع شدیم سر میدهند، هنرمندان یا تهیهکنندگان اصرار بر ساخت چنین فیلمهایی دارند؟ مگر شرط اصلی سرمایهگذاری در فیلم بازگشت سرمایه نیست؟
به قطع و یقین میشود فهمید که این فیلمها حتی پول تولید خودشان را هم درنمیآورند. چه برسد به سودآوری. مگر هست کسی که بخواهد سرمایهاش را از بین ببرد؟ اینها سوالهایی است که هر بار بعد دیدن این فیلمها در ذهنم رها میچرخند و به جواب نمیرسد.
به امید زمانی که سینما از ساختار دولتی خارج شود و فیلمها مستقل و با سرمایهای غیر بیتالمال و با سرمایهگذارانی شخصی تولید شوند تا مخاطب و دغدغه زیباییشناسیاش هم ارج نهاده شود.