اگر به چهارباغ به اندازه کافی رسیدگی نمیشد، این خیابان که ویترین و آبروی اصفهان است، در نظر خودی و بیگانه زشت جلوه میکرد و اصفهان را شهری عقبمانده مینمود. اما توجه بیشازحد به چهارباغ و اجرای طرحهای گوناگون و هرساله در آن هم ضررهای خاص خود را داشت. این امر موجب میشد صدای شهروندان درآید که آقا چه خبر است! چرا فقط چهارباغ را میبینید؟! مگر بقیه گذرهای شهر رسمیت ندارند؟ از همین نگاه چهارباغ برای مدیریت شهری یک «میدان مین» بود. در دهه چهل که مدرنیته بر ارکان شهر سایه افکنده بود و خصوصا گردشگری حرف اول را میزد، گویا توجه به این خیابان بیش از اندازه شده بود. شهرداری اصفهان هرساله طرحهای گوناگونی را در پیکربندی و مبلمان این خیابان اجرا میکرد. روزنامه اصفهان از قلم شخصی به نام «الف. پیغام» در اعتراض به این رویه شهرداری مطلبی را در روزنامه درج کرد.
ما از این مطلب دادهای جالبی راجع به طرحهای چهارباغ متوجه میشویم. این مطلب در بهمن 1346 منتشر شد و تیتر آن این بود: «اصلاحات را در تمام سطح شهر عمل کنید.» گفتنی است بخشی از تاریخ چهارباغ را در کتاب اخیر خود به نام «یک صد و یک نکته در گردشگری اصفهان» گفتهام.
«الان دو هفته است که دنباله نهربندی و چمنکاری خیابان چهارباغ شروع شده و پیشبینی میشود که تا نزدیک عید امسال این قسمت از برنامه پایان یابد. در دنباله این برنامه یک برنامه دیگری هم هست که به موجب آن وسط خیابان چهارباغ را آبنما خواهند ساخت، طرفین آب نما را نیز چمنکاری و گلکاری خواهند کرد و طرح و بودجهبندی آن از هماکنون در حال آمادهشدن است. من نمیدانم تاکنون چقدر پول خرج تعمیر و تزئین خیابان چهارباغ اصفهان شده، اما تا آنجا که یادم است، میدانم بیست سال تمام، قسمت اعظم قوای شهرداری صرف آبادی این خیابان شده و امروز هم میبینیم که بعد از بیست سال هنوز هیچ چیز نداریم. بردارید و صورت بیرون بزنید و ببینید که شهرداری تاکنون چه اندازه پولهای بیزبان را مصرف اجرای طرحهای مختلف در چهارباغ کرده. امروز یک طرح را میساخته و روز دیگر خراب میکرده و به همین ترتیب روز از نو و روزی از نو. هنوز بعد از بیست سال معلوم نیست کی ما از شر پول خرجکردن در خیابان مرکزی شهر راحت خواهیم شد. میگویند برای آبادی و عمران شهر نه پول کافی داریم و نه نیروی انسانی لازم. من میپرسم توی اوج این همه بی پولی و فقر چرا اینقدر خال و میخچه به این خیابان میگذارید و از آبادکردن دیگر گوشه و کنار شهر طفره میروید؟ اشتباه نشود؛ هیچ آدم سالمی نیست که از گلکاری و چمنکاری یا مثلا آبنماسازی و این جور چیزها بدش بیاید، اما حرف بر سر این است که چرا اولا سلیقه و ثانیا تعادل لازم را برای اجرای برنامهها در نظر نمیگیرند.
برای چه خیابان چهارباغ طی بیست سال باید هزار رنگ موقت به خود بگیرد، اما کوچه پسکوچهها و محلههای شهر در عرض همین مدت همچنان به صورت پست و عفن باقی بماند؟ میگویند پول و کادر کافی نداریم و نباید نیروهای آبادانی را در شهر پراکنده کرد. اگر پول و کادر کافی نداریم که باید برای همهجا نداشته باشیم و اگر داریم چرا اصلاحات در سطح تمام شهر انجام نمیشود؟ چرا محله خواجو، بخش 3 و محلههای اطراف شهر به همان وضع کثیف و قدیمی و با همان کوچه پسکوچههای گود و نمناک و باریک وعفن همچنان باقی نماندهاند. چه برنامههایی برای تغییر و تحول در این محلهها هست؟
علاوه بر این، مسئلهای دیگر هم مطرح است و آن اینکه طراحان و مجریان برنامه تزئینی چهارباغ درباره عاقبت این گونه کارهای آبادانی خیلی کم اندیشیدهاند. آنها در این طرحها احتیاجات ترافیک و تمرکز جمعیت شهر را در این خیابان بسیار دستکم گرفتهاند. آنها گویا نمیدانستهاند که وقتی در یک شهر فقط یک خیابان آباد باشد، همه جمعیت و تمام احتیاجات مردم دیر یا زود، در این خیابان متمرکز خواهد شد. و وقتی چنین شد آیا پیادهروها و خیابانهای باریک فعلی (منشعب) چهارباغ تحمل آن همه ایاب و ذهاب و قدرت جذب آن همه جمعیت را خواهد داشت؟ و از کجا معلوم که دیگران فردا به بهانه عریضکردن خیابان و پیادهروهای همین چهارباغ، موجبات خرابکردن طرحهای فعلی و ساختن دوباره طرحهای دیگر را فراهم نیاورند؟ میبینید که مسئله خرابکردن و ساختنهای مکرر هنوز حل نشده است، از طرفی دیگر، این کاسبکاران خیابان چهارباغ و مستغلاتدارهای آن که از غنیترین کسبه و مستغلاتدارهای شهر هستند، در مقابل این همه پول خرجکردنهای شهرداری چه مالیاتی پرداختهاند؟ و آیا اینان برای عمران و آبادی چهارباغ، که نفع آن مستقیما عایدشان میشود، چه کمکی نمودهاند؟
به این دلایل و استدلالهای دیگر، ما اعتقاد داریم که بیش از این به خیابان چهارباغ ور رفتن و چشم از گوشه و کنار شهر بریدن، ظلم فاحشی است که به دیگر اهالی شهر وارد میآید. ما میدانیم که حرف اولیای امور درباره نبودن پول و نیروی انسانی کافی صحیح است، اما نباید از این این حرف فورا نتیجه گرفت که هرچه پول داریم در خیابان چهارباغ بریزیم.» الف. هـ. پیغام (اصفهان، بهمن 1346)