در جست‌وجوی مرگ و زندگی

رمان «در جست‌وجوی آلاسکا» اثر جان گرین است. این اثر اولین رمان او است که بعد از مدت‌ها به‌تأخیرافتادن، در سال دوهزارونوزده مینی‌سریالی از آن اقتباس شد. این کتاب هم مثل بقیه آثار جان گرین که پیش‌تر معرفی کردم، درباره نوجوانان و مشکلاتی است که با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این‌بار شخصیت اصلی، نوجوانی درگیر بیماری‌های خاص نیست؛ اما از الان بگویم که هم‌زمان با خندیدن و منتظر نتایج کارهای چند نوجوان قانون‌شکن، بازهم نباید انتظار پایانی خوش داشته باشید! برای همین شاید، مینی‌سریال «در جست‌وجوی آلاسکا» مناسب افراد حساس نباشد.

تاریخ انتشار: 23:31 - سه شنبه 1400/06/30
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه

مسائل جدی‌ای مثل مهاجرت به کشوری دیگر، نژادپرستی، مشکلات خانوادگی مثل ترک‌کردن یکی از والدین، اعتیاد و زیاده‌روی در بعضی کارها و شوخی‌های دوران نوجوانی که بعضی وقت‌ها عاقبت خوشی ندارند، در این کتاب و سریال مطرح شده‌اند. شخصیت‌های اصلی کم یا زیاد درگیر این مشکلات هستند و سعی شده کمی جلوه طنز با شوخی‌هایی که نوجوان‌ها انجام می‌دهند، به این مشکلات داده شود. «در جست‌وجوی آلاسکا» سال 2005 نوشته شده؛ زمانی که استفاده از اینترنت چندان گسترش پیدا نکرده بود و گوشی هم شکل امروزی‌اش را نداشت. اگر دقت کنید، سریال هم به فضای این دوران وفادار مانده، خبری از تلفن‌های همراه در دست نوجوان‌ها نیست، مدل کامپیوترها قدیمی است و ماشین‌ها به نظرم متعلق به همان دوران هستند.
«مایلز» ملقب به «پاج» که داستان از دید او روایت می‌شود، نوجوانی تودار، کمی خجالتی و عشق کتاب است که آخرین حرف افراد مشهور را حفظ می‌کند. جان گرین در پایان کتاب «در جست‌وجوی آلاسکا» اشاره می‌کند که شخصیت پاج، شبیه نوجوانی‌های خودش است. عشق میان پاج و آلاسکا هم، شبیه عشق خودش به دختری است که حتی اسمش را فراموش کرده. او هم دوست داشت حرف آخر افراد معروف را بداند و عاشق کتاب‌خواندن بود. پاج که از زندگی یکنواختش خسته شده، تصمیم می‌گیرد به مدرسه‌ای شبانه‌روزی برود تا باعث تنوع و کمی هیجان شود؛ جایی که پدرش هم درس می‌خوانده و به شیطنت‌ها و شوخی‌های عملی‌اش معروف بوده است. سلسله‌اتفاق‌هایی که می‌افتد و آدم‌هایی که مایلز با آن‌ها برخورد می‌کند، زندگی‌اش را برای همیشه تغییر می‌دهد. پاج دوستانی پیدا می‌کند که مثل خودش، تودار و ساکت هستند و با هر کسی نمی‌جوشند. همه آن‌ها خواسته و ناخواسته، تحت‌تأثیر دختری به نام آلاسکا قرار می‌گیرند یا گرفته‌اند؛ هرچند گاهی به نظر می‌رسد از او متنفر شوند؛ چون خبرچینی آن‌ها را کرده یا گاهی خوش‌رفتاری می‌کند و لحظه‌ای دیگر بداخلاق است. آلاسکا دختری باهوش و مثل اسمش متفاوت است.
 در برخورد اول، هنگامی که پاج را می‌بیند، با سوالی او را به چالش می‌کشد که تا آخر داستان درگیرش می‌شود. همه این نوجوان‌ها، همان‌طور که بالاتر گفتم، درگیر مسائل و مشکلاتی هستند که شاید بزرگ‌ترها هم از پس آن برنیایند و همین آن‌ها را به همدیگر نزدیک‌تر می‌کند. «در جست‌وجوی آلاسکا» روزشماری دارد که ما را تا لحظه اتفاقی خاص، همراهی می‌کند و بعد از رخ‌دادنش هم تا چند روزی ادامه پیدا می‌کند. احتمالا شما هم مثل من در اپیزودهای پایانی این سریال، به این مسئله فکر خواهید کرد که گاهی چقدر به اطرافیانمان و علت کارهایی که می‌کنند و تأثیری که روی دیگران می‌گذاریم، بی‌توجه هستیم.

درباره نویسنده کتاب

جان مایکل گرین، زاده 24 آگوست 1977، نویسنده، تهیه‌کننده و بازیگر آمریکایی است. گرین در ایندیانا به دنیا آمد. او در سال 2000 در رشته‌های زبان انگلیسی و مطالعات دینی از کالج کنیون فارغ‌التحصیل شد. گرین هم‌زمان با کار در بیمارستان کودکان به مدت چند ماه، در دانشگاه الهیات شیکاگو ثبت‌نام کرد؛ اگرچه هیچ‌وقت در کلاس‌ها شرکت نکرد. او در ابتدا قصد داشت کشیش شود؛ اما تجربه کار در بیمارستان کودکان و مشاهده درد و رنج آن‌ها، باعث شد به نویسندگی روی آورد و بعدها، کتاب بخت پریشان را بنویسد. جان گرین به اختلال وسواس فکری مبتلاست و در مصاحبه‌های مختلف، بارها از مشکلات ناشی از این اختلال سخن گفته است.

قسمتی از کتاب

وقتی آدم بزرگ‌ها با آن لبخند موذیانه و احمقانه می‌گویند «نوجوانان فکر می‌کنند شکست‌ناپذیرند»، نمی‌دانند که چقدر درست می‌گویند. ما هیچ وقت ناامید نمی‌شویم؛ چون هیچ چیز نمی‌تواند ما را به شکلی برگشت ناپذیر در هم بشکند. ما فکر می‌کنیم شکست‌ناپذیریم؛ چون هستیم. نمی‌توانیم متولد شویم و نمی‌توانیم بمیریم. مثل همه انرژی‌ها، فقط می‌توانیم شکل و اندازه و نمود بیرونی‌مان را تغییر دهیم. آن‌ها وقتی پیر می‌شوند، این را فراموش می‌کنند و ترس از موفق نشدن و از دست دادن در آن‌ها شکل می‌گیرد.