سینمای امروز ایران، روی همین پاشنه تخمینها، در وضعیت آزمون و خطا قرار دارد. همچنان تهیهکنندگان و صاحبان آثار، ریسک نمایش فیلم خود را به جان نمیخرند و وضعیت سینماها با وجود واکسینهشدن بیش از پنجاه درصدی مردم، روند مطلوبی به خود نگرفته است. پارادایمی که نشانههایش در نیمه نخست امسال دیده شد و برای ششماه باقیمانده سال نیز نگرانیهایی را به وجود آورده که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
وضعیت سینماها در ششماهه نخست امسال
سینمای ایران، با یک امیدواری نسبی، نوروز 1400 را آغاز کرد. امیدواری حاصل از موفقیت فیلمهایی چون «خورشید» که نام «مجید مجیدی» و حضور در جشنواره ونیز را با خود یدک میکشید، «هفتهای یکبار آدم باش» که یک کمدی با حضور بازیگران نامآشنا بود، «تکخال» که میتوانست مانند روزهای عادی سینما، مخاطبان فیلمفارسیدوست را به سالنها بکشاند، «لاله» که میتوانست میل کنجکاوی سینمادوستان را برای تماشای اثری که یکدهه حاشیه آفرید راضی کند و در نهایت «خون شد» که نام «مسعود کیمیایی» برای کشاندن دوستداران این فیلمساز موج نوی سینمای ایران در دهه 40 را یدک میکشید. در کنار این فیلمها، آثار دیگری چون «شنای پروانه»، «دیدن این فیلم جرم است»، «آن شب» و «آقای سانسور» هم بود که گمان میرفت بازوی کمکی اکران نوروزی برای یک گیشه خوب را فراهم میآوردند.
باوجوداین، اما اکران نوروزی، چندان در کار خود موفق نبود. هیچ فیلمی نتوانست فراتر از آنچه از آن انتظار میرفت بفروشد و این اکران با وجود تعطیلیهایی که در نیمه فروردین در تمامی کشور رقم خورد، خیلی زود به اغما رفت. وضعیت آنقدر بحرانی شد که فیلمی مانند «خون شد»، تا امروز که 6 ماه از اکرانش میگذرد، تنها 200 میلیون تومان فروخته و «لاله»ای که خیلیها به میلیاردی فروختنش ایمان داشتند، پس از 6 ماه به گیشه 100 میلیون تومانی رضایت داد.
با تداوم این روند که سینماها را در ترازی عقبتر از اکران سال 99 قرار میداد، مدیران سینمایی چارهای ندیدند جز ارائه مشوقهایی که خیلی سخت به فرمول آن رسیدند. قرار شد فیلمهایی که بتوانند 5 میلیارد تومان بفروشند، از حمایت بلاعوض 5/2 میلیارد تومانی سازمان سینمایی برخوردار شوند و همین مشوق، سبب شد تا فیلمی مانند «دینامیت» از دهم تیرماه، به روی پرده برود.
«دینامیت» در 80 روزی که تا پایان شهریور به روی پرده بود، 5/12 میلیارد تومان فروخت. حال حساب کنید فروش کل سینمای ایران در نیمه نخست امسال، کمی بیشتر از 19 میلیارد تومان است که 5/12 میلیارد آن، تنها از محل «دینامیت» به دست آمده است.
«درخت گردو» هم که در شهریور به روی پرده رفت، توانست تا پایان همین ماه، 5/1 میلیارد فروش داشته باشد تا از 19 میلیارد فروش ششماهه نخست امسال، 14 میلیاردش متعلق به همین دو فیلم باشد و 5 میلیارد دیگر نیز از محل نمایش 16 فیلم به دست آید.
در ششماه نخست امسال، 12 فیلم جدید به نمایش درآمد که قطعا آمار درخور توجهی محسوب نمیشود. برخی گمانهزنیها بر این بود که با استقبالی که از کمدی «دینامیت» به عمل آمد، ترس بسیاری از سرمایهگذاران و تهیهکنندگان فیلمهای پرمخاطب خواهد ریخت و آنها راضی به نمایش فیلم خود خواهند شد؛ اما در 80 روز منتهی به شهریور، تنها یک فیلم پرمخاطب «درخت گردو» نمایش داده شد که آن هم با استقبال قابلتوجهی مواجه نشد. این عدمریسکپذیری، با ورود به ششماه دوم سال (که سینمای ایران، همواره گیشه ضعیفتری به نسبت نیمه اول به خود دیده)، ابهامات بسیاری را در مسیر احیای اقتصاد سینمای ایران به وجود آورده که افق روشنی را ترسیم نمیکند.
در ششماه نخست سال 99 که بسیاری از سینماهای کشور تعطیل بود و به جز سه فیلم «شنای پروانه» (اکران محدود)، «خوب، بد، جلف 2» و «زنها فرشتهاند 2» اثر پرمخاطب دیگری به روی پرده نرفت، حدود 624 هزار نفر به سینما رفتند. این تعداد مخاطب در شرایطی رقم خورده که ترس مردم از ویروس کرونا، بسیار بیشتر از امروز بود و تعداد سالنهای بیشتری در تمام کشور تعطیل بودند. درحالیکه در ششماه نخست امسال که هم ترس کمتری از ویروس وجود داشت و هم تعطیلیهای بهمراتب کمتری دامن سینماها را گرفته، تعداد مخاطبان به حدود 884 هزار نفر رسید که آمار بسیار ضعیفی است. حال این آمار را مقایسه کنید با آمار نرمال ششماه ابتدایی سال 98 که تعداد مخاطبان را حدود 15 میلیون و 600 هزار نفر نشان میدهد.
در بحث گیشه نیز سینمای ایران طی ششماه نخست سال گذشته، با متوسط قیمت بلیت 18 هزار تومان، حدود 9 میلیارد و 200 میلیون تومان فروخت.
در ششماه امسال، با متوسط قیمت بلیت 25 هزار تومان، تنها 19 میلیارد و 100 میلیون به دست آمده است. درحالی که در وضعیت نرمال ششماه ابتدایی سال 98، سینمای ایران حدود 178 میلیارد و 400 میلیون تومان فروش داشته است یعنی حدود 160 میلیارد بیشتر از امسال.
بنابراین برخلاف آن چیزی که تصور میشود، سینمای ایران طی ششماه ابتدایی امسال، وضعیت بغرنجتری را به نسبت مدت مشابه سال گذشته تجربه کرده است و اگر دادهها حکایت از تعداد مخاطبان و فروش بیشتر دارند، این مهم در نتیجه بازبودن بیشتر سالنها و نمایش تعداد بیشتر فیلم بوده است. اما آیا این نگرانی، در ششماه دوم امسال مرتفع میشود؟
افق ششماهه دوم امسال
نیمه نخست امسال، فرصت بسیار خوبی بود تا شورای صنفی نمایش، صاحبان آثار پرفروش را برای اکران فیلمشان راضی کند. این فرصت، خیلی ساده از دست رفت تا اتفاق مهم اکران، در نوروز 1401 رقم بخورد.
بزرگترین رویداد اکران در نیمه دوم امسال، نمایش فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی است. این فیلم آبانماه امسال به روی پرده میرود و نمایش آن تا جشنواره فجر ادامه خواهد داشت. البته به این نکته نیز باید توجه کرد که فرهادی، چارهای جز نمایش فیلم خود در آبانماه ندارد چرا که از اول بهمن، «آمازونپرایم» نسخه اینترنتی فیلم را منتشر کرده و بدینترتیب نسخه قاچاق فیلم بیرون میآید؛ بنابراین برای فرهادی و دیگر سرمایهگذاران این اثر، چارهای جز نمایش آبانماه وجود ندارد.
نمایش «قهرمان» هم میتواند یک فروش چندمیلیاردی را در نیمه دوم امسال برای سینمای ایران حواله کند و هم سبب شود تا همان چند تهیهکنندهای که در نمایش فیلم خود مردد ماندهاند، قید اکران اثر خود را بزنند. با اکران «قهرمان»، کمتر فیلمی ریسک آن را خواهد داشت تا به رقابت با این اثر بپردازد.
هماکنون که خبری از نمایش فیلم پرمخاطب جدید نیست. از آبان تا دیماه که فصل طلایی اکران ششماه دوم سال است نیز شاید شورای صنفی نمایش بتواند یک فیلم پرمخاطب را به روی پرده بیاورد. با آغاز جشنواره فجر، عملا هیچ فیلم پرمخاطبی اکران نمیشود و همه باید منتظر اکران نوروز 1401 بمانند.
این، اصلیترین و حتمیترین شمایل و پازلی است که میتوان برای اکران نیمه دوم امسال متصور شد. اکرانی که یک فیلم از فرهادی را در چنته دارد و باید خیلی خوشاقبال باشد که یک کمدی پرفروش را نیز به نمایش درآورد. در این صحنه، ادامه اکران «دینامیت» و «درخت گردو» نیز میتواند تنور گیشه نیمه دوم امسال را تاحدودی گرم کند.
اما باید توجه داشت که این روال، آن برنامه خوشایندی را که قرار بود با واکسینه شدن جمعیت 70درصدی کشور و اعتمادسازی بین مردم بهوجود آید تحتالشعاع خود قرار میدهد.
بهعبارتی اگر نیمه دوم امسال در بهترین حالت، دوبرابر ششمـــــاه نخست هم بفروشد، گیشه سینمایی کشور با افزایش 40 درصدی متوسط قیمت بلیت به نسبت سال گذشته، به حدود 60 میلیارد تومان خواهد رسید که یکپنجم فروش کل سال 98 محسوب میشود.
این شرایط با تصور تعطیل نبودن سینماها اندیشیده شده است. هرچند که باید تا پایان مهر منتظر بمانیم تا از بسته جدید وزارت ارشاد برای تحول و رونق در سینما رونمایی شود؛ بستهای که اگر هم مفید باشد، باید در بازه زمانی آبان تا انتهای دی ماه اجرایی شود تا گیشه سینمایی و مهمتر از آن، اعتماد ازدسترفته مردم نسبت به سینماها، گرمتر شده و سینمای ایران پس از بیش از یکسالونیم، از خطر ورشکستگی کامل نجات یابد.
آیا وضعیت سینماها عادی میشود؟
این واقعیت را که کرونا، تأثیــــــر مستقیمی بر اقتصاد سینمای جهان داشته نمیتوان کتمان کرد. سینماهای هالیوود، بالیوود و اروپا، اگرچه در این دوران، با خسارتهایی مواجه شدند اما بازگشایی تدریجی سینماهای این کشورها، با استقبال قابلتوجه مخاطبان همراه بوده؛ بهطوری که برای نمایش برخی فیلمها، صفهای چندمتری تشکیل شده است.
در ایران اما وضعیت سینماها، تفاوتهای بسیاری با این کشورها دارد. سینماهای ایران در حال حاضر نهتنها وضعیت بهتری را تجربه نکرده بلکه از شرایط وخیمتری به نسبت سال گذشته برخوردار هستند. در سال گذشته، بسیاری از سینماداران از اندوخته سالیان قبل خود بهرهمند شده و چراغ سالنهایشان را روشن نگه داشتند؛ اما برای امسال و در نبود کمکهای قابلتوجه از سوی وزارت ارشاد، چراغ این سینماها به خاموشی گراییده و حدود 100 سینما ترجیح دادهاند که کرکره خود را اصلا بالا نکشند.
در همین شرایط، تولید فیلم با شتاب بیشتری به کار خود ادامه داده تا تعداد فیلمهای آماده اکران سینمای ایران به مرز 300 اثر برسد.300 فیلمی که همه منتظر فرارسیدن شرایط نرمال و نمایش اثرشان هستند و یک ترافیک بیسابقه را باتوجه به محدودیت سالنهای سینمایی در کشور پدید میآورد.
بنابراین اگر در بسته پیشنهادی که قرار است در انتهای این ماه رونمایی شود، مشوقهای خوبی برای بازگشایی سینماهای تعطیل و رضایت صاحبان آثار برای نمایش فیلمشان از آبانماه امسال ارائه شود، میتوان به رونق نسبی سینما از اواخر پائیز و اوایل زمستان امیدوار بود.
هرچنــــــد که در این مسیـر، دو مشکل بزرگ دیگر نیز وجود دارد: اعتمادسازی برای تهیهکنندگان و مردم. این دو پارامتر، حتی با وجود مشوقهای خوب از سوی سازمان سینمایی، میتواند به پیچیدهترشدن شرایط کمک کند. این اعتمادسازی، برخلاف ظاهر سادهاش، بههیچوجه، کار سادهای نیست. همچنانکه دیدیم پس از نمایش فیلم «دینامیت» که پرفروشترین و پرمخاطبترین فیلم دوسال اخیر سینماهای کشور است، نه تهیهکنندههای چندانی حاضر به نمایش فیلمشان شدند و نه مخاطبان پذیرفتند که این اتفاق میتواند فتحبابی برای بازگشت به سینماها باشد. تنها تعداد مخاطبان این فیلم، بهشکلی نسبی با افزایش مواجه شد و مخاطبان آثار دیگر، تغییری را به خود ندید.
بنابراین نتیجه میگیریم آن آشتی گسترده مخاطب با سینما، فعلا در شکل نسبی و حداقلی خود نیز صورت نگرفته و مخاطبان ترجیح دادند تنها به تماشای همان یک فیلم «دینامیت» بنشینند و فعلا سینما را به سبد خانواده خود اضافه نکنند.
در این مسیر، قطعا افزایش قیمت بلیت نیز مؤثر است. هماکنون که متوسط قیمت بلیت در سراسر کشور، 25 هزار تومان است، سینما، ارزانترین وسیله تفریحی در کشور محسوب میشود.
اما با این حال، همچنان روزهای سهشنبه که بلیتها نیمبهاست، شلوغترین و پرفروشترین روز هفته است و در درجه بعدی، دو روز انتهایی هفته. بنابراین اگر سازمان سینمایی بتواند برای چهار روز باقیمانده هفته، حداقل یک روز دیگر را هم نیمبها اعلام کند، این اتفاق میتواند به گردش بیشتر اقتصاد سینمایی و خیزش برای رسیدن به نرم نسبی آشتی مخاطب با سینما منجر شود.
اگر همانگونه که دولت جدید اعلام کرده، دیگر تعطیلی چندانی متوجه کسبوکارها نباشد، به شرط اکران سه تا پنج فیلم پرفروش در نیمه دوم امسال و البته اجراییشدن مشوقها، میتوان به اکران ششماه دوم امسال امیدوار بود. اکرانی که اگر رونق بگیرد، ثمرات آن در نیمه نخست سال آینده به بار خواهد نشست و سینمای ایران باز شاهد رقابت تهیهکنندگان برای کسب کرسی نمایش در نوروز 1401 خواهد بود.
در این مسیر، آنچه در حکم بازوهای توانمند کمکی وجود دارد، یکی بحث اکران فیلمهای خارجی است که امروز بیش از هر زمان دیگری طی 40 سال اخیر در مورد آن همگرایی وجود دارد و دیگری، تعدد سانسهای شبانه در نتیجه ازبینرفتن منع ترددهاست.
اگر این دو مهم نیز در اکران ششماه دوم امسال مدنظر سیاستمداران سینمایی کشور قرار بگیرد، دیگر تردیدی باقی نخواهد ماند که سینمای ایران، گامهای بلندی را در مسیر رسیدن به شرایط نرمال برداشته که اثرات آن، نهتنها در نیمه دوم امسال محسوس است که میتواند برای سال آینده به رکوردشکنیهایی در مسیر فروش گیشه و تعداد مخاطبان منجر شود؛ رؤیایی که قطعا مسیر آن از سیاستگذاریهای ششماهه دوم امسال میگذرد.