این مهم جز از طریق تدقیق در سیاستها و برنامههای کلان درون شهری میسر نمیشود که باید به تغییر نگرش در سیاستهای شهری و جایگزینی روشهای کارآمد در نظام برنامه ریزی درون شهری بینجامد تا امکان زندگی مطلوب و افزایش رفاه شهروندی را بستر توسعه پایدار مبتنی بر توسعه انسانی و التفات بر سرمایه اجتماعی فراهم کند. در جدول زیر به برخی از این سیاستهای شهری اشاره میشود:
* مبادله اطلاعات توسعه پایدار و همکاری در مطالعات مقایسهای
* مشارکت نهادهای شهری با نهادهای عمومی شهروندی
* آموزش و اطلاع رسانی و تعلیم و تربیت همگانی
* جایگزینی در نظام برنامه ریزی از بالا به پایین
*تغییر نگرش در طرح ها و سیاست های شهری
رفاه اجتماعی شهروندی
رفاه اجتماعی شهری را میتوان در شاخصهای رفاهی در ساختار شهری بیان کرد که امکان زندگی برابر و مساوی را در زمینه ارائه خدمات، تسهیلات و امکانات شهری فراهم میکند و زندگی بالندهای را برای تمام طبقات اجتماعی، خاصه سالمندان، کودکان و اقشار آسیب پذیر اجتماعی فراهم میکند، چنانچه به محرومان، نیازمندان و بیماران خاص و معلولان، توجه ویژهای معطوف میدارد. در باب این غایت باید به مفاهیم فضا و نابرابری اجتماعی (افروغ، 1377)، عدالت اجتماعی و ساختار شهری و شهرنشینی (هاروی، 1376) شهرهای میانی و نقش آنها در چارچوب توسعه ملی (امکچی، 1383)، رویکرد انسانی در توسعه پایدار شهری (مطلبی، 1383)، تعامل اجتماعی و فضای فرهنگی در ساختار شهری (حبیب، 1383)، رضایت اجتماعی از شهر محل زندگی (محسنی، 1382)، تاکید بر نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار شهری (ناطق پور، 1383) و بازشناسی هویت فرهنگی و احساس تعلق اجتماعی (رسول زاده، 1383) اشاره کرد، ولی از میان شاخصهای عمده رفاه اجتماعی میتوان به حوزه مسکن و فراغت شهری تاکید ورزید، هرچند موضوعاتی مانند تغذیه، بهداشت و درمان، اشتغال و درآمد و تعلیم و تربیت را نمیتوان از ساخت شهری جدا کرد. بر این اساس هر آنچه میتواند در بهبود کیفی یا کمی زندگی شهری در ابعاد مادی یا معنوی مدد رساند، باید در توسعه پایدار شهری به آن توجه شود تا امکان رفاه اجتماعی شهروندی حاصل شود. ذکر این نکته نیز ضروری است که در روند توسعه، باید اقشار خاص اجتماعی نظیر معلولان، کودکان و بیماران خاص مد نظر قرار گیرند و در روند طراحی پایدار شهری یا معماری پایدار به این اقشار جامعه نیز توجه شود.
نتیجه گیری
شهر پایدار را میتوان بستری برای رسیدن به اهداف پایداری دانست که رفاه شهروندی، اعاده حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی شهروندی و توسعه انسانی را به همراه دارد که بهبود کیفیت زیست محیطی و پراکنش بهینه خدمات و تسهیلات شهری را برای افزایش رضایتمندی اجتماعی شدن به همراه دارد. توسعه پایدار شهری نیز درصدد است تا به طراحی همگون با اقلیم، تقویت بنیان های اجتماعی، حفاظت و ترمیم محیط زیست شهری امکان دهد و کیفیت زندگی در شهر را به میزان مطلوب برساند که تمامی معیارهای اقتصادی و فرهنگی را نیز در بر میگیرد. التفات به معماری و طراحی پایدار، جلوگیری از جدایی گزینی فضایی و جدایی گزینی مسکن و تأمین نیازهای مادی و معنوی شهروندان همگام با احترام به حقوق و میراث نسل های آینده را اهداف توسعه پایدار شهری میدانند که بر سرمایه اجتماعی تاکید خاص دارد. اصول اساسی طراحی پایدار، طراحی انسانی و طراحی بر اساس چرخه حیات به حساب میآید که بهبود کیفیت زیست محیطی را ایجاد میکند و از این طریق افزایش رفاه عمومی شهروندی را بهمراه دارد. افزایش رفاه اجتماعی محور انسانی و اساسی توسعه پایدار شهری قلمداد میشود که در بستر بهبود محیط زیست شهر، کیفیت مسکن و فضای شهری، امکان پراکنش متعادل و بهینه خدمات و تسهیلات شهری، ترمیم و بازسازی زیرساختهای شهری و تسهیل حمل و نقل و دسترسی به کاربریهای شهری امکان بروز مییابد. توجه به تورم اقتصادی درون شهری و امکان دهی همگانی به بهره مندی از مسکن مطلوب شهری و ایجاد مکانهای فراغت شهری، ایجاد اشتغال و کار آفرینی و از بین بردن تضادهای طبقاتی همراه با اختلاط کاربریهای شهری بایستی مورد مداقه قرار گیرد. توسعه پایدار شهری، شهری را متبلور میسازد که چارچوبی ارزشی و اخلاقی دارد و با بهره گیری از منابع مالی، طبیعی و سرمایه اجتماعی، کمیتهای مادی و کیفیت های معنوی رفاه اجتماعی را برآورده میکند و این چنین به شکل گیری پویایی و آسایش و آرامش اجتماعی در روند توسعه پایدار شهری مدد میرساند.