وقتی به نقشه سید رضا (ترسیمشده در 1302ش) نگاهی بیندازید، خیابانی به نام «خیابان مریضخانه انگلیسیها» بهموازات چهارباغ میبینید که در غرب آن، خود را به رودخانه میرساند. در انتهای کار که نزدیک رودخانه میرسد، عرض خیابان تنگشده و به «کوچهباغ شمسآباد» تبدیل و درنهایت به «خیابان دنبال رودخانه» ختم میشود. در سمت شمال نیز خیابان مذکور از «قصر شمسآباد» کمی تنگتر شده و سرانجام به «خیابان خوش» وارد میشود. شاید بتوان گفت در این زمان اهمیت ویژه این خیابان وجود مریضخانه انگلیسیها بوده است که بعدها به «بیمارستان عیسیبنمریم» تغییر نام داد. مدتی بعد در خبرهای مربوط به انجمن شهر مصوب شد که مبلغ 500 هزار تومان بابت آزادسازی به بیمارستان مرسلین داده شود.
چالشهای ساخت خیابان
به دلایلی ساخت و تعریض همین خیابان کوچک حدود 12 سال به طول انجامید؛ زیرا تعریض و آزادسازی آن برای مدیریت شهری بسیار پرهزینه بود. سرانجام بار ترافیک سنگین چهارباغ در دهه پنجاه، مدیریت شهری را ناچار کرد که دستبهکار شود. درباره اینکه چرا شهرداری اصفهان دهها خیابان را تعریض کرد، ولی نگران تعریض خیابان شمسآبادی بود، در نامههای اداری مربوط به 1340 معلوم میشود. در آن سال، شهرداری اصفهان گزارشی به «معاونت فنی ادارهکل شهرداریها» نوشته و چالشهای کار برای آزادسازی خیابان شمسآبادی را که آن روز شهناز نام داشت، یادآور میشود. در این نامه آمده است: «عرض این خیابان که در سالهای گذشته احداثشده و اکنون در دو طرف آن ساختمانهای متعدد گرانقیمتی بناشده، 12 متر است. در طرح اصلاحی پیشنهادشده عرض این خیابان به 36 متر ترقی داد شود و به همین ترتیب با مختصر انحرافی در فاصله صدمتری خیابان 48متری چهارباغ و بهموازات آن تا خارج شهر ادامه پیدا کند.»
پس طرح شهرداری آن بود که عرض خیابان را از 12 متر به 36 متر یعنی تقریبا سه برابر افزایش داده و بهموازات چهارباغ تا جنوب شهر امتداد دهد؛ یعنی خیابان شهناز قرار بود از رودخانه هم گذشته بهسمت جنوب امتداد یابد؛ اما چالش شهرداری چه بود؟ مشکل آن بود که اطراف خیابان ساختمانهای گرانقیمتی قرار داشت که شاید یکی از آنها همان بیمارستان انگلیسیها منظور بوده است. در ادامه گزارش میخوانیم: «در مسیر این خیابان همه میدانند چه ساختمانها و اماکن گرانقیمتی وجود دارد که امکان اجرای آن برای شهرداری تا 50 سال دیگر هم شاید از محالات است.»
دهه پنجاه و ضرورت تعریض خیابان
شاید به همین خاطر در دهه چهل شهرداری اصفهان دست به خیابان شهناز نزد تا به دهه پنجاه رسیدیم. در این زمان به خاطر اجرای طرحهای عظیم مانند ذوبآهن، شهر اصفهان با افزایش ناگهانی جمعیت مواجه شد و ترافیک خیابان چهارباغ که شاهرگ اصلی شهر بود، آنچنان زیاد شد که مدیران شهری تصمیم گرفتند یک خیابان کمکی برای چهارباغ دستوپا کنند. به همین خاطر پروژه دهساله تعریض خیابان شهناز دوباره روی میز شهردار قرار گرفت؛ اما در این زمان دیگر ملک و مغازه در آن خیابان و کل شهرگران شده و تورمی افسارگسیخته در کشور حاکم شده بود؛ به حدی که مغازهداران و نیز صاحبان خانههای خیابان شهناز نگران بودند که اگر ملک آنها آزادسازی شود، دیگر نتوانند خانه و دکانی برای خود بخرند. به همین خاطر مرتب به شهرداری و انجمن شهر مراجعه کرده و خواستار آن بودند که ارزیابی ملک آنها بهروز انجام پذیرد و نیز پول آن بهموقع پرداخت شود. مغازهداران آن خیابان هم سرقفلی مغازه خود را مطالبه میکردند. در اردیبهشت 1351 عدهای از مغازهداران خیابان شهناز بهصورت دستهجمعی به انجمن شهر رفته و درخواستهای خود را مطرح کردند.
خبر و تحلیل روزنامه اصفهان بدین قرار بود: «پریروز عدهای از ساکنین و دکانداران خیابان شهناز در جلسه علنی انجمن شهر حضور یافته و مطالب خود را بیپرده بیان داشتند. از قرار معلوم نمایندگان انجمن شهر هم به آنان قول دادهاند که نسبت به درخواستهای حقۀ آنان رسیدگی کنند. از اینکه خیابان شهناز باید توسعه پیدا کند بحثی نیست؛ زیرا ترافیک خیابان چهارباغ سنگین است و باید خیابان جانبی آن، تا آن حد تعریض شود که بتواند بار ترافیک چهارباغ را سبک کند و خیابان شهناز نیز موازی و نزدیک به چهارباغ است، بنابر این تعریض آن در وضع ترافیک چهارباغ بیاثر نیست؛ اما موضوعی که باعث ناراحتی و شکایت دکانداران خیابان شهناز است، سرقفلی دکانهایی است که در مسیر قرارگرفته و خراب خواهند شد. در جلسه انجمن شهر، شهردار و اعضای انجمن شهر تلویحا قبول کردند که ارزیابان شهرداری در قیمتگذاری سرقفلی مغازهها نسبت به مردم بیتوجهی کرده و درنتیجه حق عدهای از مردم فقیر و کمدرآمد از بین رفته است» (اصفهان، ش 2622، 9 اردیبهشت 1351).تصمیم مدیریت شهری بر این شد که ارزیابیها مجددا صورت گیرد.
داستان خیابان به طنز
هفته بعد طنزنویس روزنامه اصفهان، یعنی نوروز جمشاد، مطلبی راجع به تاریخچه ساخت این خیابان بیان کرد که درعینحال که زبان طنز دارد، بخشهایی از تاریخ این خیابان و رنج و درد ساکنان آن را نیز برملا میکند. «ماجرای خیابان شهناز» از قلم نوروز جمشاد: یک روز صبح که مردم سراز خواب ناز بلند کردند، دیدند و شنیدند که همه به هم میگویند خیابان شهناز گشاد میشود. مدتی این حرف دهانبهدهان گشت و فراموش شد. تا دوسه سال بعد دوباره گفتند و نوشتند خیابان شهناز طبق نقشه کوکس باید به عرض 60 متر تعریض شود. چند سالی که گذشت عقلای قوم فرمودند که نقشه کوکس برای در کوزه خوب است و شهرداری از کجا اینهمه پول دارد که غرامت بپردازد؟ چند سال دیگر سپری شد. آنگاه گفتند این خیابان باید از طرف مشرق 20 متر گشاد شود و باز چند سال بعد اعلام کردند که این خیابان فلکزده از طرف مغرب تعریض خواهد شد و مدتی که گذشت دستاندرکاران آبادی و خرابی شهر فرمودند حالا که میخواهیم خیابان شهناز را توسیع کنیم، چهبهتر که آن را تا خیابان محمدرضاشاه (مسجدسید) و پسازآن تا فروغی ادامه دهیم. این هم حرف چند سال بود. پسازآن منتظر نقشه شهر شدند. یک سال شد، دو سال شد، پنج سال شد، خیر. نقشه شهر به این زودی خیال پیادهشدن و به اصفهان آمدن را نداشت، تا بالاخره نقشه نزول اجلال فرمود و در آن خرابی و تعریض خیابان شهناز تا شاه (طالقانی) پیشبینیشده بود؛ اما به چه صورت؟ معلوم نبود و کسی خبر نداشت. باز هو انداختند ازیکطرف گشاد میشود. بعد فرمودند از هر دو طرف توسیع میشود. آمدند و با سلاموصلوات برای خرابی تاریخ معین کردند و چون پول و بودجه نداشتند، تاریخ را عقب انداختند و گفتند قبل از جشنها باید این کار عملی شود. بعد فرمودند در جشنها نباید خرابی و ویرانی در شهر دیده شود. بگذارید بعد از جشنها. بعد از جشنها شد، گفتند برای عید نوروز. بعد فرمودند چون در عید مسافر زیاد به اصفهان میآید، ممکن است گردوخاک سینه لطیف آنها را بیازارد، بگذارید در بهار. حالا هم بازمیگویند دو ماه دیگر و مطمئن باشید که دو ماه دیگر هم میشود دو سال دیگر و دو سال دیگر هم دستکم، کمتر از ده سال نیست» (اصفهان، ش 2626، 14 اردیبهشت 1351).تا اینجا سیر توجه شهرداری به خیابان شهناز و مواقع تصمیم و انصراف شهرداری را از تعریض خیابان بیان کرده است. مؤلف در ادامه اصل مطلب خود را گفته و از زبان یکی از دوستانش که ساکن خیابان مذکور است، مشکلات این تعویق دهساله را ابراز میکند: «شاید تصور بفرمایید که حقیر سراپا تقصیر از مشتاقان سینهچاک خرابکردن خیابان و دربهدرشدن عده زیادی از کسبه و تنگ و تاریک شدن پارهای از خانههای مجاور آن هستم یا خیال دارم در کنار آن هتل چندطبقه برپا کنم؟ نه جانم! من فقط نگران بلاتکلیفی یکی از دوستانم هستم که از 1340 تاکنون میخواهد سقف اتاقهایش را که در موقع برف و باران چکه میکند، تعمیر کند و صندوقخانه اتاقش را که شکاف بزرگی برداشته، آباد سازد؛ ولی هرماه و هرسال دوسه تا ابلاغ و اخطار و اعلامیه برای خرابی خانهاش به دستش میرسد و آن فلکزده بینوا هر شب که به خواب میرود از ترس اینکه مبادا دیوارهای پوسیده و لرزانِ خانه بر سر خود و زن و فرزندانش بریزد، از خواب میپرد و اگر هم چرتکی بزند، در خواب میبیند که مهندسین و عملههای شهرداری بیل و کلنگ به دوش به جان خانهاش افتادهاند و دارند زلزله مصنوعی ایجاد میکنند. هر چه زنش میگوید: “جان دلم! نترس! ما کجا و خرابی کجا. اینها همه حرف است. مانور است. برای انتخاب شدن در انجمن شهر است. گفتههای بیعمل است. اینها را برای آن میگویند که تو و امثال تو نتوانید خانههای خود را که در مسیر خیابان قرار دارد، آباد و زیبا سازید.” اما شوهر، یعنی همان دوست نگران من، آرام و قرار ندارد. هرکجا عملهای میبیند که بیلی بر دوش و کلنگی در دست دارد، خیال میکند برای خرابی خانه او تجهیز شده است. او باناله و استغاثه و دلی پردرد میگوید از این ناراحتم که چرا تکلیف من بدبخت و امثال من فلکزده را روشن نمیکنند. اگر واقعا میخواهند خراب کنند که چرا امروز و فردا و امسال و سال دیگر میکنند و اگر همچنین خیالی ندارند چرا آب صاف و پاک را روی دست مردم و اهالی نگران نمیریزند تا شب آسوده بخوابند» (اصفهان، ش 2626، 14 اردیبهشت 1351). شاید بتوان در خلال کلمات بالا ترس و دلهره مردم ساکن خیابان را بهخوبی دریافت.
تعریض خیابان شهناز آغاز شد
یک سال دیگر هم گذشت و سرانجام شهرداری در اردیبهشت 1352 مأموران تخریب خود را سراغ خیابان شهناز فرستاد و آزادسازی خیابان آغاز ومقرر شد عرض خیابان با پیادهروها همان 30 متر باشد. «دوسه روز است تخریب طرفین خیابان شهناز در بخش یک، بهوسیله مأموران شهرداری آغازشده. بر اساس تصویبنامه انجمن شهر، هر دو طرف خیابان شهناز به طول 1300 متر (از خیابان پهلوی تا خیابان شاه) از محور تا 15 متر تخریب میشود و با پیادهروها عرض آن به 30 متر افزایش خواهد یافت. تخریب و تسطیح طرفین خیابان شهناز تا یک ماه به پایان خواهد رسید و هزینه ساختمان آن 18 میلیون ریال و پرداخت غرامت به مالکان 80 میلیون ریال برآورد شده که از محل بودجه نوسازی تأمین شد و غرامت مالکان بهطور نقد و اقساط پنجساله با حداقل میزان نقدی 250 هزار ریال پرداخت خواهد شد» (اصفهان، 2905، 6 اردیبهشت 1352). امروز که بار ترافیک چهارباغ عباسی روی این خیابان و خیابان شرقی، یعنی باغ گلدسته افتاده است، شاید مسئولان امر آرزو میکردند که در همان سال 52 عرض خیابان را بیشتر میگرفتند.