برزنگی؛ همان چیزی که سینمای کودک می‌خواهد

«برزنگی» این روزها به‌رغم حضور در جشنواره کودک، با یک حاشیه عجیب دست‌وپنجه نرم می‌کند. در نخستین روز برگزاری جشنواره بود که سازمان سینمایی با انتشار فهرستی، از فیلم‌هایی نام برد که برای تولید آن‌ها، پروانه ساخت صادر شده است. «برزنگی» یکی از آن فیلم‌ها بود. یعنی فیلمی که در روز اول جشنواره کودک امسال پروانه ساختش صادر شده، داشت در سینماهای ایران و در قالب یکی از آثار بخش مسابقه، نمایش داده می‌شد! هرچند که هنوز پاسخ درخوری بابت این اتفاق از سوی سازمان سینمایی و صاحبان این اثر منتشر نشده است.

تاریخ انتشار: 08:54 - سه شنبه 1400/07/20
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه

با این حال «برزنگی»، خیلی بیشتر از آنچه از وی انتظار می‌رفت، ظاهر شده و از بهترین فیلم‌های جشنواره کودک تا پایان روز سوم است. اگرچه نمی‌توان در مورد آن، از لفظ «شگفتی» استفاده کرد.
 مهم‌ترین خصلت «برزنگی» آن است که برخلاف تمام فیلم‌های نمایش‌داده‌شده در جشنواره امسال، فیلمی «برای» کودکان و نوجوانان است. سایر فیلم‌ها، فیلمی «درباره» کودکان و نوجوانان بودند که مخاطبان هدف آن‌ها، عموما بزرگسالان محسوب می‌شدند؛ اما «برزنگی» با رعایت قواعد بازی، فیلمی برای کودکان و نوجوانان تولید کرد که برای بزرگسالان نیز جذابیت‌های بسیاری دارد.
«حسین قاسمی‌جامی» با کوله‌بار بیش از سه دهه نویسندگی و فیلم‌سازی در سینما و تلویزیون که عمدتا برای بزرگسالان بوده، حالا با «برزنگی»، توفیقات خوبی در سینمای کودک و نوجوان به دست آورده است.
«برزنگی» به درستی با شعار جشنواره امسال که «سینما، سرزمین خیال» است، وفق دارد. خیال‌پردازی خوبی برای مخاطب خود تداعی می‌کند و در کنار این رؤیاپردازی‌ها، از اهرم‌هایی چون موسیقی و جست‌وجوگری که لازمه آثار این‌چنینی است، رونمایی می‌کند. فیلم توانسته به مدد یک سوژه خوب، کمترین اصطکاک را با جامعه امروز برقرار کرده و با فضاسازی‌های خیال‌پردازانه، به یک دنیای منسجمی برسد که طی آن مخاطب با قهرمان داستان همراه می‌شود.اوج این باورپذیری در تقابل دو نیروی خیر و شر معطوف است. قطعا اگر «برزنگی» در کنار تمامی لطف‌های خیال‌پردازانه و فضای موزیکالی که دارد، از بدمن‌هایش رونمایی نمی‌کرد، نمی‌توانست به اقبال کنونی برسد. مهره‌چینی‌های درست داستان در کنار نقش‌های خاصی که هر یک از آن‌ها در مسیر موفقیت برزنگی (بچه جن) ایفا می‌کنند، سبب شده تا مخاطب با یک داستان جاندار و سرگرم‌کننده که یکی از مؤلفه‌های اصیل سینمای واقعی کودک و نوجوان است، مواجه باشد.
اشکال بزرگ فیلم، در سکانس‌های نسبتا طولانی آن است. از آنجایی که فیلم، کاراکترهای محرک نسبتا زیادی دارد، پرداختن به هر یک از آن‌ها طی سکانس‌هایی طولانی، سبب تشتت در شیرازه داستان‌گویی می‌شود. مثلا در یک سکانس، مخاطب با برزنگی همراه است که باید از پل بگذرد، سپس این سکانس به داستان ننه قمر و بابا کرم سوییچ می‌شود که علاوه بر از ریتم‌انداختن سکانس ملتهب قبلی، کشدار بوده و مخاطب را از حال‌وهوای اصلی قصه بازمی‌دارد و پس از آن، دوباره سکانس بدمن‌ها نشان داده می‌شود که در نوع خود، طولانی و برخلاف رویه اصلی داستان است.
کلیت فیلم در میان این سه سکانس و برخی سکانس‌ها با حضور شخصیت‌های فرعی در چرخش است که احتمالا به‌دلیل زمان ناکافی، فرصت یک تدوین درست را گرفته است. قطعا فیلم برای اکران عمومی نیازمند یک تدوین اصولی است. با وجود آنکه قابلیت‌های بسیاری برای فروش در گیشه دارد، اگر با همین تدوین به روی پرده برود، با درخشش چندانی مواجه نخواهد شد.«برزنگی» سیاست درستی برای یک اثر حوزه کودک و نوجوان در پیش گرفته است. کم‌تجربگی کارگردان و دوری سالیان او از سینمای کودک سبب شده تا فیلم، علی‌رغم پتانسیلی که دارد، المان‌های تجاری خودش را با سروشکل کنونی، از دست بدهد. وگرنه خط‌مشی فیلم، همانی است که سینمای امروز ایران به‌شدت تشنه آن است. خط‌مشی‌ای که سینمای اصیل کودک در دهه 60 و 70، از دامن آن به توفیقات بسیاری رسید و این فرمول، حتی برای مخاطبان امروز سینمای ایران نیز کارایی بسیاری دارد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط