سخنان حسین قانونی، کـارشــنـاس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان، درباره اهداف شکـلگیری باشگاه هـمانـدیشـی، آغــازگـــر این نشست بود. او تـشــدیــد رفتـارهای مطلوب شهروندی و مشارکتدادن نظرات شهروندان در تصمیمهای مدیریت شهری را دو هدف کلان این طرح دانست و تصمیمگیری درباره شیوههای جذب شهروندان و نحوه کار با آنها، نظام پاداشدهی و نحوه تعامل با جریان خبرگان را از موضوعهای مورد تحلیل و بررسی آن قلمداد کرد.
پسازآن مدیر مرکز پژوهش، خلاقیت و فناوری نوین شهرداری اصفهان، باشگاههای هماندیشی را نوعی سبک مدیریتی مشارکتجو دانست که در همه لایههای مدیریتی قابلیت اجرا دارند. مرتضی نصوحی اظهار کرد: «در مکانیسم باشگاهی برای رفتارهای مطلوب شهروندی باید بازیهایی تعریف شود که بتواند شهروندان را در موضوعی مشارکت دهد، برای آنها امتیازدهی کرده و با آنها تعامل کند.»
او با بیان اینکه تدوین برنامههای مهم در حوزه مدیریتی نیز میتواند با مشارکت شهروندان باشد، یادآوری کرد: «این مسئله به ساختاری نیاز دارد که باشگاه باید آن را طراحی کند و این به میزان روحیه مشارکتطلبی در میان مدیران بستگی دارد. در این زمیـنـه باید سیاستگذاری و هدفگذاری مدیران روال درستی داشته باشد تا سیاستهای درستتر عملی شوند و تصمیمها در یک جمع بسته و محدود اتخاذ نشوند.»
به گفته او، بسیاری از موضوعهای شهری مـوضــوعهــای تـخـصـصـی و علمی نیستند و راهکار حل آنها غالبا سلیقهای و با رأی اکثریت قابلارائه است.
در بخش دیگری از این نشست بر اهمیت تدوین نحوه همکاری نخبگان و شهروندان با باشگاه هماندیشی از سوی یکی از حاضران تأکید شد. به گفته او، آنچه این باشگاه به دنبال آن است مشارکت نخبگان و شهروندان است. پس باید نظام پاداش برای هر طیف از شهروندان مشخص شود. نحوه همکاری نخبگان با مدیریت ارشد شهری هم باید مشخص شود تا شهروندان بدانند این تعامل چگونه انجام میشود.
او با بیان اینکه در حال حاضر حدود ده سامانه در قالب باشگاه شهروندی در شهرداری اصفهان در حال فعالیت است تأکید کرد که نحوه تعامل باشگاه هماندیشی میتواند به شکلی کاملتر و با بهرهمندی از تجارب گذشته شکل بگیرد.
پسازآن نوبت به رئــیـس مــرکـــز پژوهشهای شــورای اســلامــی شــهــر اصــفــهــان رسید تا توضیحاتی را درباره نیاز مبرم مدیران شهری به همفکری و دریافت ایدههای تازه در موضع تصمیمگیری بیان کند.
مصطفی نباتینژاد دراینباره گفت: «مدیران شهر در هر جایگـاهـی که باشند روزانه در حال تصمیمگیری درباره موضوعهای مختلف هستند. آنها بخشی از این تصمیمها را بر اساس فکر فردی خود و افکار جمعی مشاوران و همکارانشان میگیرند. مثلا در شورای اسلامی شهر، یا خود شورا طرحی را ارائه میدهد یا لایحهای به آن ارسال میشود. در نهایت کمیسیونهای تخصصی درباره موضوع موردنظر تصمیم میگیرند یا اگر نیاز به کار پژوهشی باشد، طرح را به مرکز موردنظر ارجاع میدهند. این مراکز نیز بر اساس قابلیت فکری خود تصمیمگیری میکنند.»
او تأکید کرد: «آنچه در این میان اهمیت دارد این است که نیاز به عقل منفصل در طیفهای مختلف، موضوعی قطـعـی و غــیـرقـابـــلانکار است. تــعــامــل ما با پژوهشگران و شهراندیشان محدود است و لازم است این تعامل گسترش یابد. پس باید ساختاری تعریف شود که افراد در آن درباره موضوعهای موردنظر فکر کرده و نظراتشان را به ما منتقل کنند تا جمعسپاری اندیشه شکل بگیرد. این باشگاه نیز با این هدف طراحی شده و اهداف اصلی خود را ایجاد اجتماعات تخصصی درباره موضوعهای شهری، توسعه فضای تبادل دوسویه، ترسیم تصویر واقعی از مسائل و مشکلات شهر، نزدیکشدن ارتباط با نخبگان شهری و تسهیل و تسریع ارتباطات تعیین کرده است.»
اینکه بـایــد کــاری انجام شـــود و از حرفهای بینتیجه پـرهــیـز کرد موضوعی بود که یکی از شهروندان حاضر در این نشست خطاب به حاضران بیان کرد. او همچنین گفت که میتوان مشارکت مردم با مدیریت شهری را در شبکههای اجتماعی ارتقا داد و استفاده از پلتفرمهای بهروز برای اجرای این طرح بسیار مفید است.
شهروندی دیگری نیز که از سالها فعالیت خود در تعامل مستقیم با مردم در مجامع اجتماعی خبر داد، کاهش جدی سطح اعتماد اجتماعی در میان مردم را معضلی جدی در این زمینه دانست و گفت: «متأسفانه به دلیل عدم اجرای صحیح و کامل برنامهها و طرحهای مختلف، اعتماد مردم به چنین اقداماتی بسیار کاهش یافته است. این در حالی است که اجرای طرحها و برنامههایی مانند باشگاه هماندیشی بر مبنای اعتماد مردم شکل میگیرد؛ بنابراین پیش از هر چیز باید به این فکر کرد که اگر این طرحها تنها در حد حرف باقی بمانند و به مرحله عمل نرسند، باقیمانده این اعتماد اجتماعی نیز به زودی از دست خواهد رفت.»
شهروندی دیگری نیز حاضران را به مرور نتایج اجرای چند طرح موفق در کشور کانادا دعوت کرد که ثــمــره تعامل مستـقـیـــم و نتیــجـهبـخـش مدیریت شهری با شهروندان بوده است. او همچنین گفت نحوه مشارکت شهروندان با مدیریت شهری باید بهگونهای باشد که آنها مفهوم مشارکت را به طور شفاف بدانند و اموری مانند «درخواست» و «مطالبه» را به جای مشارکت در نظر نگیرند. مثلا شهروندان باید بدانند که مشارکت با مدیریت شهری برای ارتقای سطح کیفی محل زندگیشان به این معنا نیست که به دنبال حل مشکل آسفالت یا چراغ برق کوچهشان باشند، بلکه مشارکت مفهومی وسیعتر و اثرگذارتر دارد.