بازگشایی مدارس به روی واقعیت!

بازگشایی مدارس در دوران کرونا از چالش‌های بزرگ نظام آموزشی کشور بوده و حالا، نخستین روز آن در میان اماواگرهای فراوان آغاز شده است. دانش‌آموزان از این رویداد خشنود هستند؛ چون آموزش مجازی درک مطلب و پرورش آن‌ها را، به‌ویژه در مقطع ابتدایی، تحت تأثیر قرار داده است و والدین، مسئله چگونگی رعایت پروتکل‌ها را بزرگ‌ترین نگرانی خود عنوان کرده‌اند. کادر مدرسه نیز بین این دو قطب در نوسان است و مهم‌ترین مسئله برای آن، از سویی حفظ سلامت و از سوی دیگر، انتقال مطلب به شیوه صحیح، آن‌هم پس از دوسال کرونایی است.

امید نیک‌نژاد، معلم و کارشناس آموزش کشور، در گفت‌وگو با اصفهان‌زیبا، خود را موافق قطعی بازگشایی مدارس می‌داند؛ چون به اعتقاد او در هیچ جای جهان آموزش مدارس تعطیل نمی‌شود؛ مگر آنکه پای جان انسان‌ها در میان باشد. او ادامه فعالیت مدارس را در گرو ارائه برنامه‌ای شفاف و نظارتی فراگیر از سوی دولت می‌داند و معتقد است که این کار باید هرچه سریع‌تر اتفاق بیفتد؛ زیرا باید آسیب‌های گذشته را جبران کرد و دیگر به آن ادامه نداد.

دو سال از زمان آموزش در دوران کرونا گذشته است. این دوران را چگونه بررسی می‌کنید؟

چون بیماری همه‌گیری بود و کل جهان را در شرایطی قرارداد که تاکنون تجربه نشده، کسی آمادگی آن را نداشت و همه ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… را به چالش کشید. بخشی از این غافل‌گیری نیز طبیعی بود؛ اما نکته مهم اینجاست که وقتی بحرانی به وجود می‌آید، چقدر توانایی برگشت به موقعیت‌های قبلی را با آسیب‌های کم دارید. تفاوت کشور ما با کشورهای هم‌سنگ خودش نیز در نوع عملکرد ماست که چندان قابل‌دفاع نیست.

چرا؟

مقاله‌ای می‌خـوانــدم درباره بازگـشـایـی مدارس انگلیس در ســپتـامـبـر گذشتـه. می‌دانید که بریتانیا شامل چهار کشور است و سیستم آموزشی بسیار گسترده‌ای دارد. آن‌ها در قدم اول، چهار ماه بر سر این مسئله به گفت‌وگو پرداختند و طرح‌هایشان را در رسانه‌ها مطرح کرده و در معرض نقد و چالش و تحلیل قرار دادند. کارشناسان و والدین نیز نظراتشان را ارائه دادند و لابه‌لای آن، با اعمال نقد و نظرها به برنامه‌ای قابل‌اجرا رسیدند. در نتیجه، مدارس در سپتامبر باز شد، به‌ویژه در مقاطع ابتدایی.

لطفا مثالی از کارهایی که در این زمینه انجام شده بیاورید.

بسیاری از کشورها از جمله انگلیس طرح‌هایی را اجرا کردند که یکی از آن‌ها طرح «حباب‌ها» بود. در این طرح، حبابی امنیتی برای حضور بچه‌ها در مدرسه تعریف شده بود که هم درباره تعداد حضور آن‌ها در مدرسه، هم در رفت‌وآمد و هم درباره پذیرفتن مسئولیت سلامت آن‌ها در مدرسه تدابیری اندیشیده بودند. مثلا اگر در گذشته در مدرسه از حضور روان‌شناس و پرستار به صورت ثابت بهره می‌بردند، اکنون یک پزشک نیز برای هر مدرسه یا به صورت اقماری برای چند مدرسه کار می‌کند. آن‌ها همچنین بیمارستان‌های کوچکی به صورت موقت و در حالت مدرسه‌محور برای چند مدرسه نزدیک به هم در مکان‌هایی تأسیس کردند که امکاناتی اولیه برای پذیرش چندین دانش‌آموز درآن‌واحد به وجود آورد. در این سیستم، دانش‌آموزان هر روز چک می‌شدند تا تب و کسالت نداشته باشند یا اینکه اگر والدینشان چنین علائمی نشان می‌دهند، قابل‌پیگیری باشد.

اما تعداد دانش‌آموزان آن‌ها محدود است و این، تضمینی بر قابلیت اجرای این طرح‌هاست.

بله. مسئولان آموزش‌وپرورش کشور اعلام کردند که در سال گذشته 12,5درصد از کلاس‌های کشور‌مان در سطح ابتدایی در کلان‌شهرها بالای چهل نفر جمعیت داشتند. حالا اگر ما بخواهیم از آن‌ها پذیرایی کنیم، چگونه تعداد را کاهش دهیم. در کشوری که کلاس ابتدایی‌اش 15نفره است، آن را به دو گروه 7 و 8 نفری تقسیم می‌کنند؛ اما ما چه کنیم؟ به طور کلی، آموزش در دوران کرونا در سراسر جهان به طور میانگین افت پیداکرده است. طبیعتا آموزش‌وپرورش ما هم که نه خیلی خوب و نه خیلی بد است، دچار همین افت شد و بازگشت به موقعیت قبلی همچنان در ابهام است. در روستاها و شهرهای کوچک اما مدارس باز شده و روند آموزش در آن‌ها پیگیری می‌شود. ما در روستاها مدرسه پنج نفره داریم و در عین حال در اطراف تهران مدرسه دوهزارنفری هم داریم. مدیر مدرسه فرزند خودم در گروه مدرسه گفته بود که (نمی‌دانم تا چه حد این آمار قابل‌استناد است) 90درصد خانواده‌ها و کادر مدرسه مخالف بازگشایی مدارس هستند؛ بنابراین ما دست نگه داشته‌ایم.

در بازدید ما از برخی مدارس، دانش‌آموزان بسیار راضی بودند و نمی‌خواستند به گذشته برگردند. یکی از مهم‌ترین دلایل آن‌ها نیز درک مطلب بالا در آموزش حضوری بود. از طرف دیگر والدین در عین موافقت، به شدت نگران مسئله رعایت پروتکل‌ها بودند. تحلیل شما چیست؟

من در برنامه‌های مختلفی دعوت می‌شوم و بنا به مطالعاتی که درباره ساختارهای آموزشی در دنیا دارم، اذعان می‌کنم که دولت‌ها در هیچ کشوری حاضر به تعطیلی مدارس نیستند؛ مگر آنکه جان دانش‌آموزان در معرض خطر باشد. در حالت کلی نیز خانواده‌ها چه بخواهند و چه نه، مسئولیت آموزش در دولت مدرن در جهان بر عهده دولت و حق شهروندی شهروند هر کشور است. اما الان جامعه آمادگی لازم را ندارد و خانواده نیز در این زمینه نمی‌تواند تنها تصمیم‌گیرنده باشد. این در حالی است که ما دولت را موظف می‌دانیم که آموزش و حتی درمان را در کل جهان رایگان عرضه کند؛ چون جزو وظایف ذاتی دولت است. بنابراین، دولت موظف است که شرایط را فراهم کند.

یعنی عدم رعایت شیوه‌نامه‌ها مانعی جدی در بازگشایی مدارس است؟

اینکه ما مسئله شیوه‌نامه‌ها و عدم رعایت آن را مطرح می‌کنیم به معنی این نیست که مدارس تعطیل بماند؛ چون وقتی تعطیل می‌ماند، یک دسته از حقوق دانش‌آموزها، شهروندها و جامعه تضییع می‌شود؛ بنابراین دولت وظیفه دارد جلوی تضییع حقوق آن‌ها را بگیرد. دولت همچنین وظیفه دارد که به برقراری شیوه‌نامه‌ها کمک کند. باز برمی‌گردیم به آن. چرا؟ چون دولت‌ها سال‌هاست آموزش‌وپرورش را رها کرده‌اند. ما مدرسه‌ای سراغ نداریم که بدون کمک والدین به فعالیتش ادامه دهد. حالا غیردولتی‌ها که به صورت صددرصد از جیب والدین اداره می‌شوند و دولتی‌ها هم در واقع به سمت و سویی رفته‌اند که بدون شهریه نمی‌توانند اداره شوند؛ موضوعی که بر خلاف اصل سی قانون اساسی است. دولت وظیفه دارد که برای بازگشایی مدارس طرح بدهد، نظارت شدیدی بر عملکرد بهداشتی مدارس و رعایت شیوه‌نامه‌ها داشته باشد و تضمین بدهد به خانواده‌ها و معلمان که امنیت بهداشتی و جانی آن‌ها را تأمین می‌کند؛ اما باید مدرسه‌ها باز باشد و رصد شود؛ در عین حال باید طرح‌های شفافی به مدارس بدهد، تراکم جمعیتی را مشخص کند و اختیار امور را به مدارس بسپارد.

ایده شما در این زمینه چیست؟

 برخی از درس‌ها به تدریس مستقیم معلم نیاز ندارند و بچه‌ها می‌توانند به کمک والدین آن‌ها را پیش ببرند؛ اما یک سری درس‌ها مانند خواندن و نوشتن و حساب کردن، به‌ویژه در مقطع ابتدایی، باید صرفا توسط معلم تدریس شوند؛ چون اگر این دانش‌آموزان آسیب ببینند، تا آخر عمر درگیر این آسیب‌ها خواهند بود. این در حالی است که می‌بینیم دولت بازگشایی مدارس را از دبیرستان‌ها آغاز کرده نه از دبستان‌ها. ممکن است در دبیرستان به واسطه اتصال آن به کنکور، دانش‌آموز آسیب آموزشی ببیند؛ اما او می‌تواند در کنکور سال بعد این آسیب را جبران کند. نمی‌دانم ممکن است چند هزار دبیرستانی در این میان آسیب ببینند یا ضرر کنند؛ اما ما در کشور نزدیک به پنج میلیون دانش‌آموز دبستانی داریم که تحت تأثیر دوسال آموزش مجازی در دوران کرونا آسیب دیده‌اند و اگر سال‌های اول تا سوم دبستان را سال‌های مهمی برای فراگیری خواندن و نوشتن و محاسبه بدانیم، دست‌کم 50درصد آن‌ها آسیب دیده‌اند. بنابراین ما باید برگردیم و آسیب‌ها را تا حدودی جبران کنیم و بعد هم به این آسیب ادامه ندهیم.

چطور؟

من خودم معلم هستم. به تازگی که به مدرسه فراخوانده شدم به مدیر گفتم چه باید کرد؟ گفتند که گفته‌اند بازگشایی در اختیار شورای مدرسه است. گفتم اگر آسیبی به وجود بیاید؟ گفتند باید چنان مراقبت کنید که آسیبی به وجود نیاید؛ چون مسئولیت آن با شماست. مدرسه را در وضعیت استرس‌زایی قرارداده اند و مدیر هم نمی‌داند چه باید کرد و چگونه هزینه‌ها را تأمین کند. در چنین موقعیتی آینده کمی نامشخص است؛ اما معنای آن این نیست که مدارس باید تعطیل بمانند. شما به‌عنوان رسانه و من به‌عنوان کارشناس باید این مسائل را مطرح کنیم تا دولت آن‌ها را رصد کند.

با این وصف، شما جزو موافقان بازگشایی مدارس هستید؟

بله. قطعا. صددرصد! در دوره دبستان آسیب‌ها هم آموزشی است و هم پرورشی. ما هر قدر هم آموزش را دچار ضعف بدانیم، باید به این نکته اذعان داشته باشیم که در این زمانه، خانواده‌ها عموما تک‌فرزند یا نهایتا دارای دوفرزند هستند و به شدت و گاهی به صورت افراطی آن‌ها را تحت کنترل دارند. این مسئله در کلان‌شهرها بیشتر دیده می‌شود؛ بنابراین وقتی به مدرسه می‌آیند می‌توانند مهارت‌های اجتماعی را کسب کنند، در حالی که وقتی در خانه هستند، قدرت عکس‌العمل از آن‌ها گرفته می‌شود؛ اما در مدرسه آموزش می‌بینند که باید چه کنند. مدرسه قرار است ویژگی‌هایی مثل همکاری، همیاری، دلسوزی، شجاعت و راست‌گویی را به بچه‌ها یاد بدهد. بنابراین به نظر من مدرسه با تمام ناکارآمدی‌هایی که دارد باز هم در ایران و جهان نقش پررنگی در آموزش‌وپرورش دارد.