دیابت چیست؟
دیابت ناتوانی بدن در تولید انسولین (نوع یک)، یا استفاده از انسولین (نوع دو) و یا وضعیتی در بارداری است که به دلایل مختلف از جمله اضافهوزن و چاقی، ژنتیک، سایر بیماریهای زمینهای و سبک زندگی ایجاد یا تشدید میشود. پس عمدتاً وقتی دیابت داریم که انسولین را نداریم و به همین دلیل متخصصین غدد برای درمان و بازگرداندنِ قند خون به بازهی سالم آن بسته به نوع دیابت و شرایط فرد سراغ انسولین یا داروهای کاهندهی قند خون خواهند رفت. تا اینجای کار هدف واضح و روشن است: کاهش قند خون بیمار دیابتی به بازهی نرمال. اما آیا قند هر چه کمتر باشد بهتر است؟ قطعاً نه. ما برای ادامهی حیات و بهرهوری از عملکرد طبیعی مغز و سایر ارگانها به حداقلی از قند در خون درحدودِ هفتاد نیاز داریم و کاهشِ به زیرِ این میزان، به خصوص در فرد مبتلا به دیابت، میتواند جبرانناپذیر باشد. پس ضمن تاکید بر اهمیت کنترل قند خون و پیروی از دستورات متخصصین غدد در مورد دارودرمانی و متخصصین تغذیه در مورد رژیم غذایی مناسب، قصد دارم بروم سراغ موضوعی که کمتر دیده و پرداخته شده: کاهش یا اُفتِ قندِ خون.
یک) خیلی وقتها چیزی که افتاده فشار نیست!
البته هیچ تضمین قطعی نیست و ممکن است علائمی که تجربه میکنید مربوط به افت فشار هم باشد، ولی معمولاً چیزی که دیابتیها از آن به عنوان افت فشار یاد میکنند در واقع افت قند خون است. تاریِ دید، سرگیجه، بیحسی یا لرزش در اندامها، سیاهی رفتن چشمها و به طور کلی علائمی که ممکن است بعد از یک دورهی طولانی گرسنگی ایجاد شود.
دو) الآن نان و برنج آنقدرها به کار نمیآید!
اگر قند خون را اندازه گرفتید و زیرِ هفتاد بود یا علائم بالا به شدت بروز کرد وقتِ جبران با نان و برنج و میوه نیست. در چنین شرایطی به حدود پانزده گرم قند، یعنی چهار پنج حبه قند، سه چهار عدد خرمای رطب یا حدود یک قاشق شکر، مربا یا عسل نیاز داریم. اگر علائم تا چند دقیقه بهتر نشد یا همچنان دستگاه قند خون را کمتر از هفتاد نشان داد لازم است دوباره همین حدود قند را مصرف کنیم. ولی اگر قرار باشد هربار این میزان قند ساده را دریافت کنیم تکلیفِ کنترلِ دیابتمان چه میشود؟ البته که قرار نیست این اتفاق تکرار شود، اگر یاد بگیریم:
سه) میانوعده مصرف کنیم.
بعد از کار کردن با چندصد نفر مبتلا به دیابت میتوانم با قاطعیت بگویم که خیلی از این عزیزان نه درست میانوعده میخورند و نه از این مهم آگاهی دارند. البته که خیلی وقتها لازم است هر فردی بر مبنای شرایط فردی، میزان و نوع داروی مصرفی و سایر متغیرها برای هرچه بهتر نتیجه گرفتن از فرایندِ درمان از یک رژیم مخصوص به خود پیروی کند اما علیالحساب میشود گفت بسیاری از میوهها، لبنیات، مغزها، سبزیجات، خوراکهای سالمی مثل آش و سوپ و گاهی لقمههای سالمی مثل نان و پنیر و سبزی یا مقدار کنترل شدهای از میوههای خشک مثل کشمش و مویز و توت یا بیسکویتهای سبوسدار میتوانند با تنوع انتخابهای میانوعدهی یک فرد مبتلا به دیابت باشند. مصرف میانوعده سطوح قند خون را در طول روز تنظیم میکند و از پرخوری و افزایش قند خون در وعدههای اصلی هم پیشگیری میکند.
چهار) انتخابهای غذایی درست داشته باشید.
هرچه غذا سادهتر، هرچه نان و برنج و ماکارونی سفیدتر، هرچه وعدهها از فیبر و سبوس خالیتر؛ افزایش قند خون بعد از هر وعده بیشتر و بازگشتِ حس گرسنگی هم سریعتر!
فکر کنم تا همینجا گفتنی را گفتیم. برای ماندگاری بیشترِ حس سیری پس از وعدهها و افزایش قند خون با شیب ملایم که به نوعی به دارودرمانی هم فرصت مناسبی برای مانور میدهد، از غذاهای کاملتر، غلاتِ سبوسدار، لبنیات کمچرب، سبزیجات، حبوبات و اگر قیمتها اجازه داد مغزیجات بهره ببرید!
پس خلاصهی جریان این است: ما غذا میخوریم و قند خونمان بالا میرود، مکانیسمهای بدن و اگر نیاز باشد داروها کمک میکنند تا این قند خون به یک بازهی نرمال برگردد و اگر غافل شویم کاهش این قند تا حد نامناسبی ادامه پیدا میکند که گاهی زیانش کمتر از افزایشِ قند خون نیست. پس برای کنترل قند خون، باید سالم، کمحجم و در وعدههای پیوسته غذا خورد؛ از گرسنگی طولانی مدت پرهیز کرد و البته همهی جامعه و به خصوص افراد مبتلا به دیابت و اطرافیان را به شیوهای مطلوب در مورد اهمیت الگوی تغذیه در دیابت آموزش داد.