او و دو پیرمرد همکارش که احتمالا از عنفوان کودکی بازیگری حرفهای خود را روی یکی از عملگراترین صحنههای زیست بشری، یعنی زمین کشـــــاورزی، آغاز کردهاند و اکنون در آستانه دوران بازنشستگی همچنان صحنهگردان این بازیگری ابدی هستند، در عصر چهارشنبه اول آذرماه 1400، در مراسم افتتاحیه نمایش «خط قرمز» به دعوت گروه نمایشی آوان، شرکت کردند.
این دعوت که همزمانیاش با روز یکم آذرماه از سوی اصفهانشناسان بنابر نماد شهر اصفهان که طرحی از صورت فلکی قوس (آذر) است، روز نکوداشت اصفهان نامیده شده، همزمانی معناداری است، تلاشی بود برای اعلام حمایت جامعه هنری اصفهان و به خصوص هنرمندان عرصه تئاتر به عنوان «هنر زندگی» از جامعه بزرگ کشاورزان اصفهان که مطالبه گر حقابه خود هستند.
سه مرد کشاورز به نمایندگی از همصنفانشان به این دعوت پاسخ گفته و به تماشای خط قرمز آمده بودند.
اما نمایش خط قرمز، کاری از گروه نمایشی آوان، به نویسندگی و کارگردانی محمدجواد صرامی، دارای داستانی دغدغهمند است که به لحاظ محتوا، در فضایی همراه با آنچه بر زایندهرود گذشته و مشکلات کشاورزان و سوءمدیریت آب در سطح کلان، روایت میشود.
داستان خط قرمز، داستان زوج جوان و بازیگری است که اتفاقا در اصفهان زندگی میکنند و علاقهمندند که پلههای موفقیت در تئاتر را در شهری که به آن تعلق دارند طی کنند. اما فضای مساعد برای رشد آنها فراهم نیست. در متن نمایش اشارههایی به مشکلات هنر تئاتر در اصفهان و سوءمدیریت و در نتیجه مهجورماندن آن میشود.
سرانجام زوج بازیگر برای یافتن آمال و آرزوهایشان به تهران مهاجرت میکنند؛ غافل از اینکه در پایتخت، شاهد مدفونشدن آرزوهایشان خواهند بود.
این داستان تراژیک اگرچه در نگاه اول کلیشهای جلوه میکند، اما این نکته مهم را به مخاطب یادآور میشود که کلیشه، زاییده تکرار است!
مرکز گرایی و هجوم به پایتخت بهخصوص در جامعه هنری، به دلیل انباشت امکانات در تهران و بیتوجهی و عدم مدیریت نیروهای مستعد در دیگر کلانشهرها، سبب اصلی ایجاد این داستان کلیشهای است!
اما جایی از نمایش بیشترین همراهی را با حرف دل کشاورزان مهمان داشت، زمانی که شخصیت زن داستان به دلیل مشکلات اقتصادی که هزینههای زندگی در تهران برایشان ایجاد کرده، به خاطر شوهرش که بیش از او خواستار مهاجرت به تهران بود، با فداکاری بازیگری را رها کرده و در کارخانهای مشغول به کارگری میشود. حقوق کارگران سر موقع داده نشده و زن درگیر تحصن علیه مدیران کارخانه میشود. اینجاست که کارگران به دنبال احقاق حقشان برمیآیند.
محمدجواد صرامی، در طراحی فرم نمایش، بهخوبی گروهی از بازیگران با گریم و لباس همسان را به کارگرفته که در برخی صحنهها به عنوان بازیگران صامت عمل میکنند و در برخی دیگر وارد نقشهای خاص شده و پیش برنده داستان هستند.
نقطه قوت در فضاسازی صحنه همین بازیگران هستند که با مشتهای گرهکرده و صورتهای یک شکل، وجه نمادین حرکتهای بحق مردمی را در ذهن مخاطب کلید میزنند.
موسیقی زنده و همخوانی گروه بازیگران در برخی از صحنههای نمایش، از دیگر نقاط قوت کار است که بهخصوص در صحنههای دارای بار رمانتیک، فاصلهگذاری مناسبی میان مخاطب و داستان ایجاد میکند.
در پایان رویداد افتتاحیه خط قرمز، پس از تجلیل تماشاگران از تیم گروه نمایشی آوان، کشاورزان مهمان نیز روی صحنه رفتند و مجددا بر حمایت مردم و هنرمندان از حرکت آنها تاکید شد.
به خصوص که زایندهرود نه تنها منشأ برکت برای زمین کشاورزان است، بلکه منشأ حرکت، زندگی و بالندگی برای اصفهان نیز هست.
این اتفاق در آذرماه 1400 بیگمان برای سه مرد کشاورز خاطرهای بهیادماندنی از حضورشان در سالن نمایش خواهد ساخت، همانطور که این اجرا برای بازیگران، عوامل صحنه و پشتصحنه و تمامی حاضران در سالن فرشچیان خاطرهای ویژه خواهد بود.
خاطرهای از روزی که با نام روز اصفهان، بازیگران هنر تئاتر که هنر زندگی است و کشاورزان که بازیگران صحنه رویاندن از زمین و دلیل بقای زندگی هستند، با هم همراه شدند و هر کدام طلب حقابهشان را از مدیران و مسئولان بالادست، داشتند.
نمایش خط قرمز تا دهم آذرماه در سالن اصلی مجموعه فرشچیان به روی صحنه اجرا خواهد بود.