بسیاری از کارمندان بهویژه اعضای طبقه خلاق، پس از همهگیری به طور متفاوتی به محیط کار نگاه میکنند. یکی از بزرگترین تغییرات در آینده نزدیک شامل نحوه تمایل افراد برای انجام مشاغل است، بهخصوص اگر در زمینههایی مانند فناوری، علم و هنر فعالیت کنند.
بهطور روزافزون، کارمندانی که حق انتخاب دارند میخواهند در موقعیتی «ترکیبی» قرار بگیرند که در آن میتوانند بخشی از زمان را از خانه کار کرده و بخشی از وقت را به محل کار بیایند. تغییر بزرگی که ما امروز درباره آن صحبت میکنیم کار از راه دور است. ما نمیتوانیم از آن صرفنظر کنیم. باید با آن سازگار شویم. قبل از همه گیری، بین 2 تا 15 درصد نیروی کار از راه دور کار میکردند و در حال حاضر این میزان نصف تا دو سوم نیروی کار است. طبق بررسیهای فلوریدا 70درصد از کارمندانی که به عنوان نیروی کار حرفهای یا خلاق طبقهبندی میشوند، طرفدار مدل ترکیبی هستند. برای بسیاری از افراد خلاق، کار از راه دور یک امتیاز است. این مورد توسط شرکتها برای جذب استعدادهای برتر مدنظر قرار خواهد گرفت. نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که سرمایه از استعداد پیروی میکند و مکانهایی که استعدادها را جذب و حفظ میکنند، برنده خواهند شد. کارفرمایانی که به دنبال استعدادهای برتر هستند بهخوبی میدانند که انعطافپذیری میتواند آنها را برای کارمندان آینده جذابتر کند.
فلوریدا میگوید: مردم نیازی به مراجعه به دفتر ندارند تا لپتاپ خود را به برق متصل کرده و کلیدها را فشار دهند. آنها باید برای تعامل، ایجاد تیم و شبکهسازی با دیگران به جایی بروند. شاید دیگر حتی یک محله تجاری مرکزی لازم نباشد، اما شما به مکانهایی برای ملاقات نیاز دارید. شما به فضاهای نوع سوم (در کنار فضای کار و زندگی) احتیاج دارید؛ رستورانها، دفاتر، کافی شاپها، مکانهای سلامتی و ورزشی، فضاهای تندرستی، مکانهایی که به طور فعالانه انتخاب شدهاند.
این تغییرات بخشی از تکاملی است که فلوریدا آن را مرگ و زندگی منطقه تجاری مرکزی نامیده است (اشاره به کتاب معروف جین جیکوبز در سال 1961 مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا). منطقه تجاری مرکزی قدیمی، مجموعهای از برجهای اداری بود که افراد به آنجا رفتوآمد میکردند و برای پردازش اطلاعات کار میکردند. آنها مانند کارخانهای برای کارهای اداری و حرفهای روی هم چیده شده بودند و اکنون آن منطقه تجاری مرکزی در حال ازبینرفتن
است. پیش بینی میشود پس از همهگیری تقاضا برای فضاهای اداری مرکزی 20درصد کاهش یابد و شاید 5 تا 10درصد به اقتصاد مناطق مرکزی کسبوکار ضربه وارد شود. منطقه اقتصادی مرکزی بالتیمور، فیلادلفیا، نیویورک و نیوجرسی همه در حال تبدیلشدن به فضای کار و زندگی همزمان، فضاهایی با کاربری ترکیبی بیشتر، و فضاهای پر جنبوجوشتری هستند.
اکنون ما این شانس را داریم که این روند را سرعت دهیم. فلوریدا اعتقاد دارد: ما خیابانها را از حرکت و فضای پارک ماشینها به مصارف فعالتر پس میگیریم. ما غذاخوریها، رستورانها، فضاهای ورزشی و مسیرهای دوچرخهسواری بیشتری ایجاد خواهیم کرد.
یکی از نیازهای کنونی این است که شهرها بیشتر روی فضاهای سبز سرمایهگذاری کنند و به طور فعال فضاهای باز را برنامهریزی کنند تا مردم از آنها استفاده کنند. درحالیکه جوانان به تنهایی به شهرها برمیگردند، گردشگران و خانوادهها ممکن است برای تشویق جهت بازگشت به شهرها به فعالیتهایی مانند کنسرتها و رویدادهای دیگر نیاز داشته باشند. اگر حومه شهرها به طور گستردهای به زندگی خوابگاهی متمایل شده، مرکز شهرها کمی بیش از حد به سمت کار مطلق متمایل شده است. پس از همهگیری، میتوانیم مرکز شهرهای بیشتری را با کاربری ترکیبی، مسکونی، پر جنبوجوش، فعالتر و آموزش محور ایجاد کنیم. آنچه در آینده انتظار ما را میکشد یک جغرافیای جدید پس از همهگیری است که شامل کار کمتر در مرکز شهر و زندگی خوابگاهی کمتر در حومه است و با ترکیب و ادغام این دو کل منطقه شهری به مجموعهای جامع، کامل و پراکنده تبدیل خواهد شد. آیا از این فرصت برای ساختن مراکز شهرها و مکانهای بهتر، فراگیرتر، سالمتر و انعطافپذیرتر استفاده خواهیم کرد؟