یاد ناصرالدین شاه در تکیه میر!
اما بهتر است اول از همه چشمتان به جمال تکیه میر روشن شود؛ یکی از زیباترین تکایای ایران و البته یکی از ارزشمندترین آنها.تکیه میر هر سه جایگاه مهم عارف، ایلخان و نخستوزیر را میزبانی میکند. تکیه به نام میرفندرسکی، عالم و عارف مشهور عصر شاهعباس صفوی نامگذاری شده که مزارش در سمت شمال غربی تکیه دیده میشود. به نظر میرسد عارفان و عالمانی که از غوغای اصفهان صفوی خسته بودهاند برای آرامش و غنیسازی اوقاتشان به تختفولاد که در آن روزگار دهکدهای عرفانیمذهبی بوده مهاجرت میکردهاند و خانقاه و مدرسه و خانهای برای سکونت تدارک میدیدهاند. تکیه میر و تکیه خاتونآبادی چنین سرنوشتی داشتهاند. در ضلع جنوبی تکیه چند خانه تودرتو، میزبان مزار بزرگان ایل بختیاری هست. حسینقلیخان که در عصر ناصری ایلخان بود، هنگامی که به دست ظلالسطان با قهوه قجری مسموم شد، در این مکان دفن شد و پس از همه بزرگان بختیاری در کنارش به خاک سپرده شدهاند؛ از سردار اسعد تا صمصام السلطنه که در عصر مشروطه مدتی نخستوزیر ایران شد. سنگمزار دیدنی صمصامالسلطنه با آن نیمتنه مرمرینش هیچ کم از سنگ مجلل مزار ناصرالدینشاه ندارد. این تکیه از سال 1050 قمری که میرفندرسکی را در آن به خاک سپردند تا 1299 قمری که ایلخان بختیاری در آن دفن شده چه رویدادها که به چشم ندیده. حتما درخت کهنسالی که در گوشه حیاط تکیه به تازگی کمرش شکسته، شاهد همه این وقایع بوده است.
تکیهای برای شیخالاسلامها
رکابزنان از تکیه میر تا تکیه خاتونآبادی چند ثانیه بیشتر طول نمیکشد. در همسایگی تکیه میر، یک قبر، تکوتنها وسط حیاط مخابرات محل، نزدیک به پانصد سال است که تاب آورده. این قبر بابافولاد حلوایی است. کمی آنسوتر یکی دیگر از تکایای صفوی یعنی تکیه خاتونآبادی به چشم میخورد. خاندان قدیمی خاتونآبادی که در انتهای عصر صفوی به جایگاه شیخالاسلامی رسیدند و متولی مدرسه چهارباغ هم بودند، مسجد و مدرسه و خانقاهی در تختفولاد داشتهاند که بخشهای باقیماندهاش هم بسیار دلپذیر و دیدنی است.
تکیه واله؛ یادگار باغ نگارستان
چسبیـده به تکیـه خاتونآبــــــــادی، خواجهسرای ظلالسطان یعنی آغاباشی و یکی از فرزندان مشهورش یعنی اکبرمیرزای صارمالدوله به خاک سپرده شدهاند. کوچهای را که این تکایا در آن قرار دارد، اگر رکاب بزنید تا خیابان فیض و تکیه واله دیگر راه زیادی نیست. تا اواخر عصر قاجار دروازه تختفولاد بعد از همین تکیه واله و مسجد رکنالملک قرار داشته. خیابان فیض که درست از وسط بافت تاریخی این قسمت از تختفولاد عبور میکند، از دوره صفوی به شکل یک چهارباغ با صفا ساخته شده بوده. چهارباغی که از پلخواجو تا همین دروازه امتداد داشته و چهارباغ در دو سوی خود داشته است. باغ مستوفی، باغ کاج، باغ انارستان، باغ نگارستان. تکیه واله درواقع بخش باقیمانده از باغ نگارستان صفوی است و تکیه فاضل سراب بازماندهای از باغ انارستان. مسجد رکنالملک که در دوره ظلالسطان با خرید بخشی از زمینهای همین باغ نگارستان بنا شده یکی از دیدنیترین مساجد عصر قاجار است که در تلفیق با مزارها و مدرسه و آب انبار کنارش معماری جالب توجهی را به نمایش میگذارد. مجموعه بزرگ تختفولاد به مثابه یک شهر عرفانی تنها یک قبرستان ساده نبوده. بلکه مجموعهای درهمتنیده از خانقاه و کاروانسرا و مسجد و مزار و آرامگاه و تکیه بوده که جمعیت زیادی در باغها و تکایا و مدارس آن ساکن بودهاند و روزانه کاروانهای زیادی به آن وارد و از آن خارج میشده است. همچنین این مجموعه بزرگ در همسایگی دولتخانه جدید صفوی یعنی باغ سعادتآباد هم قرار داشته و همین امر بر اهمیت آن میافزوده. بنابراین لزوم آبرسانی به این مکان در دوره صفوی بیش از پیش اهمیت مییابد.
ماجرای نهر آب 250 !
چند نهر مهم از آن دوره تا زمان ظلالسلطان در تختفولاد جریان داشت که کمکم متروکه شد و از میان رفت. مادی شایج در مقابل کوه دنبه از زایندهرود جدا میشد و در مسیرش فرحآباد و حسینآباد و سیچان و کولهپارچه (شمال شرقی تختفولاد و بخشی از آپادانا) را آبیاری میکرده. در حوالی تختفولاد شعبهای از این مادی جدا میشده و وارد تخت فولاد میگشته. این نهر را آب دویست و پنجاه مینامیدهاند. دو نهر مشهور جوی سیاه و جوی سفید هم به سمت مصلای سابق تختفولاد و تکیه لسانالارض میرفته و آبانبارهای آنجا را تغذیه میکرده است. استاد همایی در کتاب تاریخ اصفهان مجلد مقابر و تکایا درباره مادیهای تخت فولاد اینطور مینویسد: «اراضی تخت فولاد از خود آب شیرین ندارد… هر قدر از آب دویست و پنجاه به طرف پل پایین بیایی عمق چاهها کمتر میشود؛ چنانکه آب در تکیه واله ششهفتذرع بیشتر طنابخور نیست. آب شیرین دائم تختفولاد آب دویست و پنجاه است که از دروازه تختفولاد یعنی پستترین نقاط دامنه شمالی کوه صفه میگذرد که مورد استفاده بالادست نیست…تنها نهری که ممکن است از بالادست اراضی بگذرد و تمامی این اراضی را مشروب کند، منحصر است به مادی جوی سیاه که در حوالی آب نیل از رودخانه منشعب میشده و از بالای هزارجریب عبور و کل این اراضی را مشروب میکرده و در حوالی کولهپارچه به رودخانه میریخته است. ولیکن این نهر را ظلالسلطان از بین برد فقط قسمت مختصری از آن باقیمانده که با مادی نایج به هزارجریب و اوایل تختفولاد منتهی میشود و باغات و مزارع محله تخت فولاد را هم مشروب میکند… .» جریان این نهرها در تخت فولاد در پیوند با آبانبارهای متعددی که قبلا در این مجموعه وجود داشته معنای تازهای مییابد. مجموعا شش آبانبار در تخت فولاد وجود داشتهاند که چندتا از آنها از بین رفتهاند.