کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

هنر پدیده جهانی و مهم‌ترین بهانه آدمیان برای زیستن و نگریستن به جهان است. آثار هنری، میراث‌های مشترکی است که متعلق به همه مردم جهان است و از این رو انحصارگرایی یا تفکیک میراث‌های هنری کاری نادرست و بیهوده است. خوش‌نویسی مهم‌ترین عامل وحدت‌بخش در قلمرو جهان اسلام است که از سپیده‌دمان ظهور با کتابت کلام‌الله آغاز شد و مورد توجه همه آحاد اسلامی قرار گرفت. خوش‌نویسی از نظر ملاحظات فرهنگی، حلقه وصلی به‌ویژه در قلمرو خاورمیانه است؛ اما چنان‌که برنارد لوئیس به خوبی اشاره دارد، خاورمیانه واحدی است از حیث فرهنگی به شدت به هم پیوسته و از لحاظ سیاسی بسیار از هم گسیخته… این نکته را در بدایت کلام جهت حواس‌جمعی بر پرهیز از تفرقه فرهنگی و مجادلات بی‌ثمر درباره خط عربی ذکر می‌کنیم.

تاریخ انتشار: 09:06 - یکشنبه 1400/10/5
مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه

 ابن‌مقله، ابن‌بواب و یاقوت مستعصمی همان‌قدر در تاریخ خوش‌نویسی ما اهمیت دارند که در جهان عرب یا عثمانی و ترکیه کنونی. آداب معنوی و شیوه‌های تعلیم خوش‌نویسی هم تقریبا به طور یکسانی رواج داشته است. تفاوت و انفکاک اقلام و خطوط در نواحی مختلف جهان اسلام نیز همواره با احترام وتکریم بوده است؛ نه عناد و اهانت. اطلاق عنوان «عروس قلم» به زیباترین نوع خوش‌نویسی اسلامی یعنی نستعلیق جز تحسین و احترام در قلمرو غیرفارسی و ایرانی به همراه نداشته است. پس در وضعیت طبیعی، خوش‌نویسی میراث مشترک فرهنگی و هنری همه کشورهای اسلامی و با اهمیت‌ترین آن‌هست. در بحبوحه مجادلات و جنگ‌های خونین ایران و عثمانی، روابط فرهنگی و از جمله حضور خوش‌نویسان ایران در قلمرو عثمانی، از سر کینه و تنفر نبوده است؛ بلکه هم در قلمرو ترکان عثمانی و هم در محدوده امپراطوری گورکانی میراث هنری ایرانیان با احترام فراوان مورد اقتباس قرار گرفته است. ذکر مشترکات جهان اسلام در خوش‌نویسی، هم در تاریخچه موضوع و هم در کارنامه بزرگان خوش‌نویس و بالاخره در آثار بیکران خوش‌نویسی اسلامی و مشابهت‌های سبک و شیوه و کاربرد آن در کتابت قرآن، کتاب‌آرایی، کتیبه‌نگاری و هنرهای صناعی مشاهده می‌شود. از نگاه یک پژوهشگر  اصولا میراث مشترک فرهنگی و هنری نیاز به تفکیک و ایجاد اختلاف ندارد؛ اما داستان یونسکو و ثبت میراث‌های معنوی ممالک و کشورها، به منظور ایجاد وحدت و همدلی فرض شده است، با این رویکرد که موجب توجه و صیانت از میراث مشترک کشورها و جلوگیری از زوال آن‌ها شود. متأسفانه در فرصت‌طلبی برخی ممالک هم‌جوار، نبود کار منسجم و گروهی در تصمیم‌گیری، عدم مشاوره و توجه به نظرات کارشناسان، هنرمندان و پژوهشگران و هیجان‌زدگی درخصوص ثبت پرونده‌های این‌چنینی، باعث شده است که بسیاری از علاقه‌مندان خوش‌نویسی این نوع ثبت را شتاب‌زده و دور از کارشناسی فرض کنند. سابق براین استاد محمدجواد جدی، پرونده ثبت ملی هنر مهر و حکاکی در ایران را ده سال پیش با ارائه پژوهش‌های مفصلی به مسئولان امر ارائه کرد که با وجود هیاهوی بسیار فراموش شد. با این حال دغدغه نگارندگان این گفتار به واسطه تجربه قبلی در روند ثبت پرونده خوش‌نویسی و به دعوت سازمان میراث فرهنگی در یکی از جلسات وزارتخانه است. نگارندگان این سطور همراه با جناب استاد کاوه تیموری، در سال 1397 بنا به این دعوت، با حضور تنی چند از دل‌سوزان فرهنگ و هنر (همراه با ارائه منابع، مستندات پژوهشی و…) پیشنهاد دو موضوع به مسئولان امر را ارائه دادیم: نخست حضور در فرایند ثبت خوش‌نویسی اسلامی و دوم ثبت خط و خوش‌نویسی ایرانی؛ مورد نخست مربوط به همدلی با جهان اسلام و میراث مشترک بود و پیشنهاد دوم در راستای گستره خط در ایران باستان بود؛ به ویژه خوش‌نویسی ایرانی در اقلام مختلف و از جمله اقلامی که خاص ایرانیان است؛ همچون اقلام تعلیق، نستعلیق یا شکسته‌نستعلیق. تعجب ما و تنی چند از حاضران جلسه در این بود که با اصرار و ابرام چند نفر از اعضای انجمن خوش‌نویسان نوین ایران اصرار عجیبی بر ارسال پرونده خط تحریری (با خودکار) داشتند و چند برگه خط تحریری با خودکار در مجلس ارائه دادند. فهم اینکه میراث غنی خوش‌نویسی اسلامی‌ایرانی و این همه ظرایف و غنای موضوع با چند برگه خط تحریری روی کاغذ برابری کند، ما را متعجب کرد. اصرار و ابرام مدیران و افراد حاضر درجلسه با توجیه‌های نامعلوم، ما را به این نتیجه رساند که اصولا ما در چنین محفلی زینت مجلس هستیم. ضمنا خط تحریری میراث همه کشورهاست و کدام ملتی است که الفبای خط را ننویسد و به کودکانش آموزش ندهد… . حال آنکه خوش‌نویسی خود مقوله جدی و بااهمیتی است. باری این جلسه که با هزار وعده‌و‌وعید برای تکمیل هریک از این پیشنهادها و قرار برکار جامع و در خور توجه در سطوح پیشینه، فرهنگ عمومی، مستندات و صیانت از هنر خوش‌نویسی بود، به جلسه دوم کشیده نشد. پیگیری مداوم ما نیز برای انجام و حل این موضوع با توجه به ضیق وقت به جایی نرسید و اکنون بهتر است از مسئولان امر پرسید، سرنوشت این پرونده در بازه زمانی ذکرشده به کجا رسید و اصولا چرا پیگیری نشد. در هر حال پاسخ به چنین اموری باید مطالبه‌ای عمومی برای شفافیت باشد.کم‌دقتی وافر در کلیپ‌ها و تیزرهایی که قرار بر نشان‌دادن پاسداشت خط و خوش‌نویسی ایرانی در ماجرای اخیر داشت و اینکه حتی فاقد کیفیت ابتدایی بود و مورد انتقاد بحق اهل فضل و هنر قرار گرفت، بر تأیید این مدعا می‌افزاید. ناگفته نماند در بحبوحه کنونی و فاصله‌گرفتن از صداقت‌های گذشته و روابط فرهنگی دیرپا در منطقه و تسلط محورهای ناسیونالیستی و سیاسی، ثبت ناقص و عقیم چنین پرونده‌هایی باعث برندسازی در پوشش ثبت، بزرگ‌نمایی و مصادره میراث معنوی مشترک از سوی همسایگان و حتی تقویت مباحثی چون گردشگری، تفاوت سطح کیفی کار و اثر هنرمندان ایرانی و غیر‌ایرانی و فروش آثار می‌شود. عدم تدبیر در این امر گاه باعث ایجاد حساسیت یا ممانعت و مقابله با دیگر آثار فرهنگی و هنری می‌شود. در هر حال آنچه در افواه و نظرات عموم هنرمندان و خوش‌نویسان از ثبت پرونده میراث ناملموس در کمیته یونسکو تداعی شده است، چند وجه دارد: نخست آنکه عده‌ای این اقدام را ستایش کرده و اینکه توانایی نهادی چون انجمن در گسترش و نگاهبانی از خوش‌نویسی مورد توجه و ثبت در یونسکو قرار گرفته را مایه اعتبار خوش‌نویسی ایرانی می‌دانند. شکی نیست که انجمن خوش‌نویسان به عنوان بزرگ‌ترین تشکل هنری غیردولتی (با هر نوع ایراد و انتقاد) مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی، صدها شعبه در شهرهای مختلف ایران راه‌اندازی کرد و دستاوردهایی نیز داشته است که مهم‌ترین آن رواج خوش‌نویسی (با محوریت قلم نستعلیق و در مراحل بعد شکسته‌نستعلیق، نسخ و ثلث) بوده است. با این حال طی چند سال اخیر با برآمدن نسل تازه و رویکردهای نوین، انتقادهای بسیاری نیز به انجمن خوش‌نویسان وارد شده است؛ از جمله توجه‌نداشتن به پژوهش و تحقیق در خطوط اسلامی، بی توجهی به شیوه‌های آموزشی جدید، توجه‌نداشتن به همه اقلام و خطوط اسلامی نظیر کوفی، تعلیق، محقق، ریحان و…، نداشتن کتابخانه و آرشیو معتبر، عدم هماهنگی و استفاده لازم از آثار هنری موزه‌ها در سطح مطلوب، کسوت‌اندیشی و افزایش کرسی‌های استادی و بالاخره ناکارآمدی در اقتصاد هنر خوش‌نویسی و… . از سوی دیگر تاریخ کهن خوش‌نویسی به وضوح گواه آن است که در تمام اقلام خطوط اسلامی، خوش‌نویسان ایرانی پیشتاز بوده‌اند و علاوه بر آن، خود اقلام خاص و مجزایی را نیز خلق کرده‌اند و در دوره معاصر پا را از آن فراتر نهاده و نقاشیخط را به تاریخ هنر افزوده‌اند؛ لذا صرف صیانت و موفقیت انجمن، تکافوی پیشینه طلایی و خیره‌کننده را نمی‌دهد. در واقع هراس از آن است که با چنین ثبتی صرفا کارنامه انجمن خوش‌نویسان و همان کسوت‌اندیشی در نظر گرفته شود تا بستر‌سازی و برنامه‌ریزی برای هنر خوش‌نویسی ایرانی و عظمت آن. این امر مخصوصا در پرده‌پوشی و بی‌خبر وانهادن طیف وسیعی از دل‌سوزان فرهنگ و هنر ازجمله افراد مؤثر در هنر خوش‌نویسی، موجب دل‌گیری و ناراحتی شده است. توضیحات اخیر جناب آقای دکتر فرهاد نظری، دبیر کمیته ملی حافظه جهانی (که با کمال شجاعت و صداقت توضیح داد چیز زیادی از خوش‌نویسی نمی‌داند) هم بر ایرادها و ناکارآمدی این نوع تصمیم‌گیری‌ها افزود. اکنون به یقین می‌دانیم ما هر روز از خرد جمعی و نظرات کارشناسی و علم و پژوهش فاصله می‌گیریم و به بهانه قوانین اداری، مکاتبات اداری و توجیه‌های سازمانی را به کار اهل علم و هنر ترجیح داده‌ایم و توجیه‌ها را بر حقایق رجحان داده‌ایم. سال‌ها پیش در کار پرزحمتی رشته مطالعات خط و خوش‌نویسی را با تمام رئوس و سرفصل‌ها در دانشگاه اصفهان پیشنهاد دادیم؛ اما در پیچ و خم معضلات اداری و خواب زمستانی انجمن خوش‌نویسان و انقطاع آن با پژوهش ناتمام ماند. اکنون هم رشته خوش‌نویسی در یکی دو دانشکده از جمله در دانشگاه فرشچیان به شکل نحیف و گاه‌و‌بیگاه راه‌اندازی شده که متأسفانه به جای پرداختن به مباحث نقد، پژوهش، نظریه و نوآوری در حوزه خوش‌نویسی با عطف به مقوله بحث‌برانگیز استاد و شاگردی کار می‌کند و بیشتر اوهام و خیالات مؤسسان این رشته را گواه است تا طرحی اندیشیده
شده…

اما پیشنهاد نگارندگان سطور در رفع این مشکل چیست؟

نخست فعالیت واقعی و نه نمایشی مسئولان امر در توجه به حوزه ثبت میراث ناملموس خوش‌نویسی ایرانی و یافتن راهکار و راه‌حل در این خصوص از حیث مفاد قانونی و حقوقی در روند آتی؛
 پرهیز از نادیده‌انگاشتن اهل علم و هنر و پژوهشگران در ثبت چنین پرونده‌هایی، مشورت با اهل فن و استفاده از ظرفیت همه اساتید، هنرمندان و پژوهشگران در انجام و ارائه پرونده‌های این‌چنینی و عدم تکرار در این خصوص؛
 استفاده از ظرفیت موزه‌ها در راستای معرفی داشته‌های هنر خوش‌نویسی و معرفی آثار فاخر نیاکانمان؛
 توجه بیشتر به فعالیت‌های اساسی در هنر خوش‌نویسی، به‌سرانجام‌رساندن کارهای دانشنامه‌ای، ترجمه متون و آثار خوش‌نــویسی، ایــجــاد شــبکه روابــط بین‌الملل با سایر هنرمندان و پژوهشگران؛
پرهیز از رفتارهای نمایشی به جای پرداختن به امور مهم و ماندگار؛
زمینه‌سازی برای انجام پژوهش‌های گروهی در حوزه خطوط اسلامی و ایرانی.
در صورت انجام چنین مواردی می‌توان این تجربه و حواس‌جمعی را برای آینده هم به کار بست تا هم از میراث‌های هنری ایران محافظت شود و هم انجام امور براساس خرد جمعی نه منافع سازمانی یا خواست و خواهش تنی چند به سامان برسد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط