یک عاشقانه اخلاقی

جشنواره فیلم فجر علاقه چندانی به گونه رومنس ندارد. در نگاهی کلی، سینمای ایران آن اندازه که به ملودرام و آثار اجتماعی علاقمند است، به آثار عاشقانه تمایلی ندارد. حالا اما فیلمی در جشنواره چهلم حضور دارد که هم عاشقانه است و هم توانسته رتبه اول فیلم محبوب مردمی را به دست آورده و از جانب منتقدان هم با اقبال بالایی بدرقه شود.

تاریخ انتشار: 17:03 - شنبه 1400/11/16
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه

«ملاقات خصوصی» را یک جوان دهه هفتادی به عنوان نخستین ساخته سینمایی‌اش جلوی دوربین برده است. فیلمی که با پشت پا زدن به قواعد مرسوم این گونه، تلاش کرده تا به روایت نوینی از یک عاشقانه برسد.
پروسه داستانی، خیلی زود آغاز می‌شود. این مقدمه‌چینی نزدیک به یک-ساعت طول می‌کشد و آن گره داستانی شکل نمی‌گیرد. در اینجا، فیلمنامه به واسطه وفاداری به شکل حقیقی ماجرا، چندان تلاشی برای پرداخت دراماتیک به عمل نمی‌آورد. مخاطب در یک ساعت ابتدایی قصه، نه با تعلیقی مواجه می‌شود و نه پس از این مدت، با متوجه شدن اصل قضیه، انگشت به دهان می‌ماند. در تمام این مدت، عاشقانه‌های داستان قوام پیدا می‌کند و قدم بعدی را لو نمی‌دهد.
در ادامه، داستان بر پایه همان ریتم یکنواخت، به گره‌افکنی روی می‌آورد. در این گره‌افکنی‌ها، پروانه (پری‌نازایزدیار) خود را تا اندازه‌های قهرمان بالا می‌کشد. ایجاب قصه در کنار شخصیت‌پردازی درستی که از روحیات پروانه به تصویر کشیده می‌شود، این سیر قهرمان‌پروری و پشت‌پا زدن به علایق شخصی را در مخاطب باورپذیر می‌کند.
مقارنه این قهرمان‌پروری در سکانس فینال دیده می‌شود. جایی که فرهاد (هوتن شکیبا) برخلاف روند قصه و الزام دراماتیک، دست به یک اقدام بزرگ زده تا مخاطب شاهد یک رومنس سلامت باشد. عاشقانه‌ای که عامدانه نخواست تا نفرت‌آفرینی کرده و به نفع یکی از دو نفر داوری کند.
در این فیلم تلاش شده تا وجوه اخلاقی، در چارچوبی منتظم، بر جاذبه‌های درام پیشی نگیرد. این عاشقانه اخلاقی، همان چیزی است که مخاطب به دنبال آن است. هرچند که فیلم با این مقوله زاویه دارد و انعکاس این پیش‌داوری خود را در سکانس‌های پس از آزادی فرهاد به شکلی حقنه‌شده به تصویر می‌کشد. پس از آزادی فرهاد، روند دراماتیک قصه‌گویی متوقف شده و مخاطب شاهد سکانس‌هایی است که کاربرد داستانی چندانی نداشته و در انتها هم به آن شکل معرفی به دادگاه، خاتمه پیدا می‌کند.
دوربین فیلم آشکارا با پروانه است و طراحی‌های خوبی در جهت شخصیت‌پردازی و آن فشاری که وی را مجاب به پذیرش چنین کاری کرده، قرار گرفته است. در مقابل، لایه‌های کاراکتر فرهاد، گشایش چندانی نمی‌یابد. علامت سوال‌های بسیاری راجع او باقی می‌ماند که فیلم تلاش می‌کند با یک حرکت قهرمانانه پایانی، به تمام آنها پاسخ دهد.
در این طراحی داستان، موسیقی بسیار گوش‌نواز «بامداد افشار» در کنار دوربین هوشمند «فرشاد محمدی» و تدوین «بهرام دهقانی»، سه ضلعی بودند که کمک بسیاری به جذاب شدن فیلم و تکمیل پازل احساسی آن کردند. علی‌الخصوص تدوین، که در مسیر طولانی مقدمه فیلم، آن را چابک و ریتم اثر را در اندازه‌های معقولی، نگه داشت.
«ملاقات خصوصی» تا اینجا بهترین فیلم جشنواره چهلم است. قدم‌های درستی در مسیر روایتی عاشقانه برداشته و توانسته با تمرکز کافی بر روی زوج اصلی داستان، بدون حواشی و اضافات غیردراماتیک، یک داستان سالم و پرجاذبه را برای مخاطبش بازگو کند.

برچسب‌های خبر