محمدرحیم اخوت در قاب یک مستندِ ناتمام معطل بودجه

زهرا نیازی مستندساز اصفهانی فیلم ناتمامی از زنده‌یاد محمدرحیم اخوت و محمدعلی موسوی فریدنی ساخته که به دلیل نبود سرمایه‌گذار هنوز موفق به اتمام و ارائه آن نشده است. به گفته او، اصفهان نقطه مشترک و عشق بی‌پایان هردوی آن‌هاست و این مستند تلاشی است که عشق آن‌ها به شهر در قاب سینما به نمایش گذاشته شود.

تاریخ انتشار: 14:36 - دوشنبه 1400/11/25
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه

نیازی، پروسه آشنایی‌اش با زنده‌یاد اخوت و ایده ساخت فیلمش را این‌طور توضیح می‌دهد: من ابتدا با کتاب‌های محمدرحیم اخوت آشنا شدم و فکر می‌کنم اولین کتابی که از او خواندم «نام‌ها و سایه‌ها» بود که تأثیر عجیبی بر من گذاشت. کم‌کم به او نزدیک‌تر شدم تا به‌واسطه این ارتباط درباره اصفهان، نویسندگانش، جنگ ادبی و … بیشتر بدانم. گاهی به خانه‌اش می‌رفتم و در جلسات انجمن داستان نویسان موسسه رویش با حضور او و دیگر نویسندگان اصفهان شرکت می‌کردم. او پایه ثابت جلسات فیلم رویش هم بود که ما برگزار می‌کردیم و من هیچ‌گاه نقدهای درست و بی‌تعارف او نسبت به فیلم‌ها را در آن جلسات فراموش نمی‌کنم. هر چه بیشتر به او نزدیک شدم حضور اصفهان و عشق به این شهر را در او بیشتر یافتم. او با نوشتن کتاب‌ها و تعامل و تشویق شاگردانش این عشق را فروزان نگه می‌داشت؛ چیزی که به‌خوبی در آثارش قابل‌مشاهده است. علاوه بر اینکه؛ او همیشه نسبت به کج‌سلیقگی در معماری و فضای شهری اصفهان حساس بود و نسبت به آن نقد داشت و به‌قدری عاشق این شهر بود که هیچ‌وقت از آن بیرون نمی‌رفت.
این مستندساز سپس به حضور محمدعلی موسوی فریدنی در کنار محمدرحیم اخوت در فیلمش اشاره می‌کند و می‌گوید: محمدعلی موسوی فریدنی که او هم از چهره‌های تأثیرگذار اصفهان است، سابقه سال‌ها رفاقت با زنده‌یاد محمدرحیم اخوت را داشت و در ویژگی عاشقی نسبت به اصفهان با او مشترک بود. جلسات شاهنامه‌خوانی آقای موسوی فریدنی در خانه خورشید و اصفهان گردی‌های او در محلات مختلف فرصتی استثنایی برای دوستداران فرهنگ و اصفهان بود و بخش دیگری از عشقش به اصفهان را هم می‌شود در کتاب‌هایش دید. موسوی فریدنی تاریخ نقطه‌به‌نقطه این شهر را می‌داند و نکته جالب درباره او این است که تاریخ اصفهان را از آن خود کرده و با شیرینی و تسلط و نگاه خاصش؛ طوری این تاریخ را روایت می‌کند که درون آدم را تسخیر می‌کند. او بارها فرصت مهاجرت از اصفهان را داشت اما مانند آقای اخوت با عشق این شهر را برای زندگی و سکونت دائمی برگزید. فیلم من شرح تلاش و عشق این دو نفر به اصفهان است. روایتی از زندگی دو شخصیت عاشق و چندبعدی اصفهان. البته این دو شخصیت در مواردی هم با چالش و اختلاف‌نظر داشتند که خود نقطه جذاب گفتگو و کنار هم قرار گرفتنشان روبه روی دوربین بود.
او ادامه می‌دهد: من حدود یکسال و نیم هر دو نفر را از نزدیک دنبال کرده و در زندگی و خلوت‌های خانگی‌شان حضور داشتم تا فیلمی تولید کنم که صرفاً مصاحبه محور نباشد و بتوان از پس زندگی؛ آدم‌ها را در آن پیدا کرد.
 اما زهرا نیازی که تا امروز موفق به اخذ بودجه لازم و تکمیل فیلمش نشده درباره طی این پروسه می‌گوید: متأسفانه باوجود تلاش برای جذب بودجه از مراکز و سازمان‌های زیربط بودجه‌ای که می‌توانست این فیلم را به مرحله ارائه برساند؛ تأمین نشد و امروز افسوس این را می‌خورم که محمدرحیم اخوت قبل از مرگ فیلم را ندید. سال گذشته یک بودجه حمایتی توسط شورای شهر و شهرداری تصویب شد که می‌توانست به ساخت چند مستند برای اصفهان اختصاص یابد ولی این اتفاق نیافتاد. علاوه بر اینکه محدودیت‌های دوران کرونا زمان خوبی برای به سرانجام رساندن آثار نیمه‌تمام مستندسازان بود همان‌طور که من چند اثر مستند پرتره از مشاهیر اصفهان در دست‌کار دارم و خبر دارم دیگر مستندسازان این شهر آثار نیمه‌تمامی دارند و متأسفم که این فرصت فوق‌العاده هم برای مستندسازان و هم برای شهر از دست رفت.
او اضافه می‌کند: ساخت چنین مستندهایی یکی از بهترین روش‌های انتقال تاریخ به نسل بعد است اما دریغ که آدم‌ها می‌آیند و می‌روند و چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند.
نیازی این فقدان توجه به‌موقع را محصول وجود نوعی نگرش مرده‌پرستی در فضای فرهنگی اصفهان می‌داند: متأسفانه ما تا زمان زنده بودن آدم‌ها اصرار به نادیده گرفتنشان داریم اما زمانی که کسی را از دست می‌دهیم مجسمه‌اش را می‌سازیم، برایش بزرگداشت می‌گیریم یا به نامش جایزه برگزار می‌کنیم و تازه برایمان اهمیت پیدا می‌کند درحالی‌که تا وقتی این شخصیت‌ها زنده‌اند می‌توان بسیار از آن‌ها آموخت و با توجه به‌موقع مانند چشمه جوشان؛ فروزان‌ترشان کرد.

برچسب‌های خبر