برداشتهای بیرویه از زایندهرود و حفر چاههای غیرمجاز، ازجمله متهمان اصلی خشکی زایندهرود بهشمار میروند؛ مقصرانی که اگرچه همواره انگشت اتهام بهسوی آنها دراز بوده و هست و کارشناسان بارها در رابطه با پیامدهای بیشمار آن هشدار دادهاند؛ اما آنطور که بایدوشاید جدی گرفته نشدهاند؛ همین موضوع هم اتفاقا باعث شده است در سالهای اخیر، شاهد تبعاتی همچون کاهش شدید سطح آبهای زیرزمینی و نشست زمین و خشکی تالاب و… در اصفهان باشیم. دیماه سال گذشته بود که حسن ساسانی، مدیرعامل آبمنطقهای استان اصفهان، در گفتوگو با رسانهها از وجود حداقل 20هزار حلقه چاه غیرمجاز در استان خبر داد که «از این میزان حدود ۱۰هزارو۵۰۰ حلقه متروکه و بدون آبدهی است. سالانه نزدیک به ۳۸۰میلیون مترمکعب آب از چاههای غیرمجاز در استان برداشت میشود.» همچنین آخرین گزارشهای اعلامشده از سوی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور که در رسانهها منتشر شده است نیز این آمار را تأیید میکند و حاکی از این است که در اصفهان، ۴۲هزارو۳۴۹ حلقه چاه مجاز وجود دارد که سالانه ۳,۵میلیارد مترمکعب آب برداشت میکنند و حدود ۲۱هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد که در حال حاضر حدود ۹هزارو۸۲۳ حلقه چاه فعال است، حدود ششهزار حلقه چاه مسدودشده و بقیه چاهها آبی ندارند و متروکه هستند؛ این در حالی است که وجود چاههای غیرمجاز و برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی در سالهای اخیر مشکلات متعددی همچون افت شدید آبخوانها و پیشروی پدیده فرونشست را به همراه داشته است؛ پیامدهایی که امکان جبران آنها وجود ندارد! در همین باره جهانگیر عابدی، پژوهشگر حوزه آب و مدرس دانشگاه، به «ایرنا» میگوید: «در حوضه تالاب بینالمللی گاوخونی نیز برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی اتفاق افتاده که افت شدید آبخوانها و افزایش دشتهای ممنوعه در استان را به دنبال داشته است. در زمان حاضر، از ۳۱ دشت استان اصفهان ۲۷ دشت ممنوعه است. شوری آبهای زیرزمینی و محدودیت در تولید محصولات کشاورزی، تهدید امنیت غذایی، شوری خاک، جذب سدیم و مستعدشدن زمین برای گردوغبار، افزایش مصرف انرژی برای پمپاژ آب و فرونشست زمین از پیامدهای کاهش منابع آبی است.» به گفته او، فرونشست زمین بیبازگشت است و تهدید امنیت آبی، رشد مهاجرت به دنبال بیکاری، تهدیدهای اجتماعی و آسیب به جادهها، خطوط آبرسانی، گازرسانی و میراث فرهنگی از آثار فرونشست زمین است.»
راهکار چیست؟
اما برای مدیریت منابع آبی و جلوگیری از افت بیشازاندازه آبخوانها هنوز راهکارهایی وجود دارد؛ راهکارهایی که این پژوهشگر حوزه آب در ادامه به آن اشاره میکند: «مسدودکردن چاههای غیرمجاز، نصب کنتور حجمی، کاهش مجوز برداشتها، خرید چاههای کشاورزی، ساماندهی شرکتهای حفار، طرحهای تغذیه مصنوعی آبخوانها، کنترل و هدایت سیلابها به سفرههای زیرزمینی، تغییر اقلیم با هدف بارش و مهار سیلابهای ناگهانی، پایش مستمر و برخط برداشتها از زایندهرود، رعایت احکام قضایی متناسب با همه حقابهبران در همه استانها، تأمین حقابه همه ذینفعان و مدیریت یکپارچه حوضه زایندهرود و همچنین بازنگری در تخصیص آب به بخش کشاورزی و صنعت، مدیریت تقاضا و شفافیت در منابعی که آب مصرف میکنند برای احیای زایندهرود ازجمله راهکارهای مدیریت منابع آبی است.» در همین باره ناصر حاجیان، متخصص هیدرولوژی منابع آب در اصفهان و مدرس دانشگاه، با اشاره به اینکه برداشتهای بیشازاندازه ظرفیت آب استان اصفهان، باعث افت آبخوانها و ایجاد فرونشست میشود، اظهار میکند: «تکنولوژی همانطور که کمککننده است، خسارتبار هم هست؛ زیرا از زمانی که پمپ اختراع شد، تقابل انسان و طبیعت هم آغاز شد. درحالیکه در گذشته قدرت رودخانهها بیشتر بود، اکنون پمپ باعث غلبه انسان بر طبیعت شده و انسان را واداشته است تا مانند چک بیمحل، بهصورت غیرمجاز آب برداشت
کند.»
راهحل، جاریشدن آب است!
بر اساس قانون توزیع عادلانه آب، استفاده از منابع آبهای زیرزمینی بهاستثنای موارد مذکور در ماده این قانون از طریق حفر هر نوع چاه و قنات و توسعه چشمه در هر منطقه از کشور با اجازه و موافقت وزارت نیرو باید انجام شود و وزارت مذکور با توجه به خصوصیات هیدروژئولوژی منطقه (شناسایی طبقات زمین و آبهای زیرزمینی) و مقررات پیشبینیشده در این قانون نسبت به صدور پروانه حفر و بهرهبرداری اقدام میکند؛ این در حالی است که آمارها نشاندهنده وجود بیش از 20هزار حلقه چاه غیرمجاز در اصفهان است. حاجیان دراینباره میگوید: «قوانین موجود متأسفانه بازدارنده نیستند و از سوی دیگر کاری از دست نمایندگان مجلس یا سایر مسئولان در این زمینه برنمیآید. اهمیت هر کاری باید از همان ابتدا مشخص شود و کارشناسان و مسئولان بر نتیجه و پیشامدهای آن تأمل و چاره کنند.» این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش در رابطه با راهکارهای حل این بحران، میگوید: «چک بیمحل، همیشه برگشت میخورد. تنها راه چاره برای جلوگیری از آنهم، پرکردن حساب خالی است؛ برای زایندهرود نیز این موضوع صدق میکند. تنها راهحل این مشکل، جاریشدن همیشگی آب در زایندهرود است که البته امری مشکل است؛ زیرا در حال حاضر، برای تأمین آب شرب نیز با کمبود مواجه هستیم.»
حاجیان در ادامه اظهاراتش با بیان اینکه رودخانه زایندهرود در حال حاضر به بیابان تبدیل شده است، اظهار میکند: «اکنون هرگونه برداشت یا انتقال آب بینحوضهای به دلیل شرایط خاص رودخانه نادرست و تبعات جبرانناپذیر دارد؛ چراکه یکی از شروط اصلی انتقال آب از یک حوضه به حوضه دیگر، عدم مشکل در مبدأ است؛ این در حالی است که اکنون زایندهرود با معضلهای بسیاری دستوپنجه نرم میکند.»