اهل مطالعه و تحقیق
ایشان خیلی متقن و مستند صحبت میکرد. همیشه با خرافات و مطالب ضعیف و ساختگی مخالفت جدی داشت و مقابل این مطالب گارد و موضع سفت و سخت داشت. حرفهایی که گاهی در منابر و روضهها مطرح میشد و به جایی بند نبود. همیشه خیلی صریح و شفاف نسبت به این مطالب هجمه داشت. خودش هم بسیار اهل مطالعه بود. میفرمود: من وقتی از جلوی کتابفروشیها رد میشوم، زانوهایم سست میشود. کتابخانه خیلی بزرگی داشت و دائما اهل مطالعه و تحقیق بود.
مخالفت با مرید و مرید بازی
ایشان به بزرگان و اولیای خدا بسیار علاقهمند بود، به آنها احترام میگذاشت و به آنها متواضع بود. جالب اینکه روز فوت ایشان شاید از بابت علاقهای که به آیتالله بهجت داشتند، با سالگرد ایشان همزمان شد. نقل خاطرات جالب، بدیع و تنبهآمیز در کلماتش و استفاده درست از این خاطرات بسیار جذاب بود و ایشان را متفاوت میکرد. خاطراتی که میگفت، جنبه عملی و رفتاری داشت. ایشان به شدت با مریدبازی و دم و دستگاه و دکان و به قول خودشان با «فروشگاه ساختن» مخالف بود. به همین دلیل بسیار با این مسائل برخورد میکرد. میفرمود: حتی مراجعه به علما و اولیا هم باید بر اساس رابطه و علم باشد. خود ایشان خاطره جالبی داشت و میفرمود «من از استادی که خیلی مورد اعتمادم بود، قضیهای در باب تناسخ شنیدم. میفرمود اگر درس طلبگی و آن مطالب متقن علمی در دستم نبود، همه چیز را بر باد داده بودم. ایشان دو تا مکاشفه و تأثیرپذیری از دو آدم برجسته در این حوزهها داشت که باعث میشد پایههای اعتقادی من سست شود و همه چیز را از دست بدهم». به همین خاطر بود که همیشه تأکید داشت پایههای اعتقادی انسان باید برهانی، استدلالی و یقینی باشد؛ نه بر اساس عرفان و مکاشفه و این چیزها. خودش هم تکیه خیلی زیادی به استدلال داشت.
تعارف بیجا با کسی نداشتن
ایشان مصداق آیه «الذِینَ یُبَلِّغُونَ رسالاتِ اللَه وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَه وَ کَفی بِاللَه حَسِیباً» بود که در قرآن در وصف مبلغان مطرح شده است. به همین خاطر اصلا اعتنا نداشت به اینکه مخاطبان و طرفداران و دوستدارانش ریزش کنند. اگر احساس میکرد باید درباره مسائل مختلف روز جامعه موضع بگیرد حتما موضع میگرفت. با اینکه بعضی از این مواضع خصوصا در قضیه آقای امجد برای او هزینه داشت. خب آقای امجد رفیق قدیمی ایشان بود و آقای فاطمینیا بسیار به آقای امجد علاقه داشت و بسیار ایشان را تأیید میکرد. ولی در قضایای سالهای اخیر و بعد از زاویهگرفتن آقای امجد از انقلاب و رهبری، ایشان سفت و سخت مقابل مسیر و منش آقای امجد ایستاد، تا جایی که فرمود: مخالفت با رهبری بالاترین معصیت و از شرابخواری بدتر است. این موضعگیری که آقای فاطمینیا داشت، خیلی عجیب بود؛چون علاقه و صمیمیتی که بین ایشان و آقای امجد بود واقعا زیاد بود.
رهبر معظم انقلاب درقسمتی از پیامی که به مناسبت فوت این استاد اخلاق صادر کردند، علت محبوبیت ایشان را چنین توصیف کردند: اطلاعات گسترده و بیان جذاب و لحن شیرین این عالم محترم، منبعی پرفیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود و فقدان آن مایه تأسف و اندوه است./منبع: مجله مهر