نوشتن برای سرگرمی نویسندگی نیست

احمدرضا امیری سامانی، متولد 1359 در تهران است. او در رشته مترجمی زبان انگلیسی تحصیل و نویسندگی را از 1384 در سایت‌ها و روزنامه‌های مختلف آغاز کرده است. او طی سال‌های 1386-1385 فعالیتش را در دو حیطه تاریخ شفاهی و داستان‌نویسی در حوزه هنری تهران آغاز و ضمن آن، با همراهی محمد کریمی و محسن کاظمی، سایت تاریخ شفاهی ایران را افتتاح کرد. او از 1399 تاکنون در حوزه هنری اصفهان مدرس نویسندگی است و اولین‌کتاب داستانی خود را با عنوان «قدیس دیوانه» در 1399 به مخاطبان عرضه کرد. این کتاب یک سال بعد، یعنی در 1400، در جشنواره جلال آل‌احمد شایسته تقدیر و همچنین به عنوان کتاب سال درزمینه داستان کوتاه انتخاب شد. با امیری‌سامانی گفت‎وگویی انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

تاریخ انتشار: 03:58 - دوشنبه 1401/03/23
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
به‌نظر شما ابزارهای لازم برای نویسنده‌شدن چیست؟ 
اگر بخواهیم این لوازم را ازلحاظ فیزیکی بررسی کنیم، خودکار و یک دفتر یادداشت، کمترین لوازم موردنیاز برای نویسندگی است؛ اما ازنظر فکری به چند ابزار نیاز داریم که مهم‌ترین آن‌ها، علاقه و پشتکار است و بعد از آن، استعداد. نویسندگی کار طاقت‌فرسایی است و علاقه و پشتکار بسیاری می‌طلبد. فرد برای اینکه نویسنده بشود، راهی بسیار طولانی در پیش دارد و باید این را بداند که از نظر مالی، صرفه آنچنانی ندارد؛ بنابراین، نویسنده باید شیفته و عاشق کارش باشد. از دیگر لوازم نویسندگی، تسلط به تکنیک‌های نوشتن، تجربه زیسته غنی و مطالعه کتاب است. اول از همه، نویسنده باید یک کتاب‌خوان خوب باشد و بعد یک نویسنده خوب. این شرط لازم نوشتن است؛ چون مخزن نوشتن باید همیشه پر از کلمه باشد. 
فردی که علاقه و استعداد نویسندگی دارد، اما به استاد و کلاس‌های نویسندگی دسترسی ندارد، چطور نوشتن را آغاز کند؟ 
جواب این پرسش را با یک گله شروع می‌کنم. در کشور ما یک هنرجوی نویسندگی مسیری پر از سراب را طی می‌کند؛ یعنی ممکن است به آموزشگاه‌هایی برود که به نتیجه نرسد و پیش کسانی برود که واقعا استاد نباشند. خیلی از استادان هزینه‌های سنگینی دریافت می‌کنند و بسیاری از هنرجوهای علاقه‌مند، در این مسیر از دست می‌روند. این باعث سرخوردگی افراد می‌شود و این کلاس‌ها منبع درآمدی می‌شود برای آموزشگاه‌ها و افراد سودجو؛ بنابراین از این مسیر نمی‌توان مرد راه نوشتن را مشخص و استعداد واقعی افراد را کشف کرد. البته الان کتاب‌ها و جزوه‌های آموزشی بسیار خوبی در بازار هستند که می‌توانند برای علاقه‌مندان به نویسندگی سرمشق و خودآموز باشند؛ اما به هر ترتیب، هنرجو بعد از این مسیر، باید به یک‌سری محافل معتبر پا بگذارد و داستان‌هایی را که می‌نویسد، به نقد بگذارد.
اولین کتابی که نوشتید، در چه سالی بود و با چه عنوانی؟ 
در 1399 اولین‌کتاب داستانی‌ام با عنوان «قدیس دیوانه» به ثمر نشست؛ یعنی در 38سالگی. این در حالی بود که بعضی از دوستانم که با هم کار نوشتن را آغاز کرده بودیم، زودتر از من کتاب‌هایشان را منتشر کردند؛ اما من خودم را در مسیر نویسندگی مانند بذری می‌دیدم که زیر تخته‌سنگی قرار داشتم و برای برداشتن این تخته‌سنگ تلاش‌های زیادی کردم؛ بنابراین، فکر می‌کنم به‌عنوان یک نویسنده جوان که تلاش‌های زیادی در راه نویسندگی انجام دادم و بالاخره این زحمت‌ها به نتیجه رسید، شاید بتوانم امیددهنده به کسانی باشم که در زندگی با مشقات زیادی می‌خواسته‌اند به جایی برسند و مثل من با کمی تأخیر رسیده‌اند. باید این را بدانیم که مسیر نویسندگی و سن شکوفایی برای هرکس متفاوت است. آنچه مهم است، تلاش و پیگیری است.
عده‌ای داستان‌نویسی را زاییده خیال می‌دانند و خوانندگان داستان را کسانی می‌دانند که بیشتر به‌دنبال سرگرمی و تفریح‌اند. نظر شما چیست؟ 
نویسندگی و تخیل دو عنصر جدانشدنی از یکدیگرند؛ اما افرادی که به این موضوع قائل‌اند، تلقی درستی از نویسندگی ندارند. باید این را بدانیم که نویسندگان، به‌خصوص داستان‌نویسان، در حال حاضر ادامه‌دهنده راه بزرگان و حکیمانی هستند که قرن‌ها پیش در این زمینه قلم می‌زده‌اند؛ بنابراین، اگر نویسنده خوب بخواهد صرفا برای سرگرمی جامعه کتاب بنویسد، نویسنده نیست. آثار نویسنده‌ای که به نرخ روز نوشته است، هیچ‌وقت در تاریخ ثبت نمی‌شود؛ ولو اینکه عایدی اقتصادی زیادی برایش داشته باشد. برای همین است که نوشته نویسنده واقعی را باید از دیگر نوشته‌ها جدا کرد. نویسنده واقعی کسی است که تجربه زیسته‌اش را با مطالعه‌هایی که انجام داده است، بیامیزد و در قالب داستان به ما ارائه کند.