گردشگری افسانه‌ها

حدود صدسال پیش در بحبوحه جنگ‌جهانی اول، در وِرنیاجکا بانیا، شهر کوچکی از صربستان، نادا معلم مدرسه و رلجا افسر ارتش، به یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند.

تاریخ انتشار: 06:40 - پنجشنبه 1401/04/2
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
پس از اعلام نامزدی رلجا به جبهه‌های جنگ در یونان می‌رود و آنجا به زنی علاقه‌مند شده و با او ازدواج می‌کند. این پیمان‌شکنی قلب نادا را می‌شکند و می‌میرد. پس‌ازآن، زنان جوان وِرنیاجکا بانیا، برای حفاظت از عشق‌هایشان اسم خود و دلداده‌شان را روی قفلی نوشته و به نرده‌های پلی که نادا و رلجا عادت داشتند قرار بگذارند، وصل می‌کردند. این پل به پل عشق معروف شد که اولین پل از مجموعه‌پل‌هایی به این نام است! این داستان افسانه گون باعث شده است در سراسر اروپا و حتی آمریکا و آسیا، به‌خصوص از سال 2000 پل‌های بسیاری مأمن قفل‌های عاشقان جوان شوند که تلاش می‌کنند عشق خود را جاودانه کنند.پل‌هایی که تبدیل به پل‌های عشق شده‌اند، معمولا پیش‌ازاین نشانه‌های شهری و تاریخی مهمی بوده و از این لحاظ موردتوجه بوده‌اند. پیوندخوردن داستان‌های عاشقانه به برخی از آن‌ها در لابه‌لای داستان‌ها و فیلم‌های سینمایی معمولا به همین دلیل است؛ البته همه، این حرکت را حرکتی عاشقانه نمی‌دانند و بعضی هم معتقدند که این کار با پل‌ها،به منظره آن‌ها آسیب می‌زند؛ ولی چه چیزی می‌تواند جلوی عشق را بگیرد؟! و از طرفی، همین قفل‌های کوچک این پل‌ها را به جاذبه‌های گردشگری دل‌پذیرتری تبدیل کرده است و پای این اتفاق را به پاریس، رم، کلن، نیویورک، مسکو، آمستردام و شهرهای دیگر کشیده است.
نویسنده‌ای که پل عشق ساخت!
پل میلویو (Ponte Milvio) روی رودخانه تیبر، پلی تاریخی در شمال شهر رم است. سابقه این پل که جایگاه مهمی در تاریخ رومیان دارد و محل جنگ مهمی به نام همین پل هم است، به 206 سال پیش از میلاد می‌رسد. در سال 115 پیش از میلاد، یک کنسول رومی پل را خراب می‌کند و پل سنگی فعلی را به جای آن می‌سازد.پل میلویو جنگ‌ها و آسیب‌های زیادی را به خود دیده و بارها بازسازی شده که آخرین آن در 1850 بوده است. شاید این پل نمی‌دانست که پس از همه داستان‌های حماسی که از سر گذرانده، قرار است پناهگاه اتفاق‌های رمانتیک شهر رم شود؛ اگرچه ایتالیا به‌خودی‌خود، سرچشمه اتفاق‌های رمانتیک و افسانه‌هاست.مثلا  درباره فواره تروی در شهر رم که افسانه‌ها می‌گویند اگر شما سکه‌ای را با دست راست از روی شانه راست خود درون حوض بیندازید، دوباره به رم بازخواهید گشت و طبق افسانه‌ای دیگر عشق خود را پیدا خواهید کرد؛ ولی داستان این پل متفاوت است. وقتی فدریکو موچیا کتاب «تو را می‌خواهم» را در سال 2006 نوشت که در آن شخصیت‌های داستان پیمان عاشقانه خود را بر این پل با زدن قفل نشان می‌دهند، این پل هم به جمع پل‌های عشق اضافه شد. در سال 2007 فیلمی بر اساس این رمان ساخته شد.این پل از مرکز شهر رم فاصله دارد و باید زمان جداگانه‌ای برای دیدن آن اختصاص داد؛ ولی ساکت و دل‌نشین است. از طرفی، نرده‌های فلزی ندارد که بتوان به آن‌ها قفل آویزان کرد؛ ولی حلقه‌های فلزی که اینجاو آنجا هست یا مجسمه‌هایی که روی آن نصب است، میزبان این قفل‌ها شده‌اند.
پل هنر زیر بار عشق کمر خم کرد
پاریس به شهر عشق و عاشق‌پیشگی معروف است. Pont des Arts یا پل هنر یکی از نشانه‌های این عاشق‌پیشگی‌هاست. یک پل پیاده است که موزه لوور را به‌سوی دیگر رودخانه سن وصل می‌کند و سال‌ها شاهد پیمان‌بستن زوج‌ها بوده است. این پل، بین سال‌های 1802 و 1804 میلادی و در زمان ناپلئون اول به‌عنوان اولین پل فلزی پاریس روی رودخانه سن ساخته شد و طی جنگ جهانی اول و دوم آسیب زیادی به آن وارد شد؛ به همین خاطر در سال 1984 تقریبا به‌طور کامل بازسازی شد و البته به جای 9 قوس با شش قوس به پایان رسید. شهرت این پل که جزو میراث جهانی یونسکو نیز هست، تنها به خاطر قدمت و موقعیت ویژه آن روی رود سن نیست. عاشقان بسیاری از سراسر دنیا به اینجا می‌آمدند و به نشان عشق ابدی خود قفلی به نرده‌های پل می‌زدند و کلید آن را به سن می‌انداختند. این اتفاق تا سال 2015 ادامه داشت؛ تا اینکه یکی از نرده‌ها در مقابل وزن قفل‌ها دوام نیاورد و سقوط کرد. پس‌ازاین حادثه و البته به خاطر اعتراض افرادی که معتقد بودند قفل‌ها، منظره پل را از بین برده است، شهرداری پاریس میلیون‌ها قفل را که بالغ‌بر 45 تن! وزن داشتند، از روی این پل جمع و نرده‌های جدیدی نصب کرد که امکان زدن قفل نداشتند!پس از پل هنر، پل نزدیک کلیسای روتردام هم از قفل‌های عشقش پاک‌سازی شد؛ ولی این پایان ماجرا نیست؛ چراکه پل‌های دیگری در سراسر دنیا دنبال کننده این سنت عاشقانه هستند.
پل رودخانه راین
پل هوهنزولرن (Hohenzollern) روی رودخانه راین و در شهر کلن آلمان، پر از قفل‌هایی است که اسم عاشقان بسیاری را روی خود دارد.این پل در سال‌های 1907 تا 1911 میلادی، زمانی که پل کلیسای جامع دیگر توانایی کافی برای همه رفت‌وآمدهای شهر کلن را نداشت، به‌عنوان پل سواره و قطاررو ساخته شد. در زمان جنگ جهانی دوم تقریبا هرروز این پل بمباران هوایی می‌شد؛ ولی آسیب جدی ندید؛ تا اینکه مارس 1945 زمانی که نیروهای متفق به نزدیک کلن رسیدند، ارتش آلمان پل را منفجر کرد! ولی پس از جنگ به‌سرعت بازسازی شد و سال 1948 به شکل پل قطار و پیاده دوباره آغاز به کار کرد.این پل که نشانه شهری شهر کلن است، چند سالی است صورت ظاهری خود را تغییر داده و با قفل‌ها و حتی زنجیرهای دوچرخه! رنگارنگی که به آن وصل است، به نماد پیمان‌های صمیمانه زوج‌ها، خانواده‌ها، برادران و حتی همکاران درآمده است؛ هرچند این پل به خاطر دید خوب به گنبد کلیسای جامع، نزدیک بودن به ایستگاه قطار که به همه اروپا وصل است و اینکه دسترسی خوبی برای رسیدن به قسمت قدیمی شهر کلن دارد، همواره موردتوجه گردشگران قرار داشته است.
قفل‌کردن ممنوع!
موارد کمی هم هست که زدن قفل عشق با واکنش منفی روبه‌رو شده است؛ مانند «پل خودکشی» در الجزایر. این پل که به‌واسطه خودکشی‌های بی‌شمار این نام را از آن خود کرده بود، از سپتامبر 2013 میزبان قفل‌های عشق شد؛ ولی مدتی بعد یکی از علمای مذهبی اعلام کرد که این کار خلاف موازین اسلام است؛ به همین خاطر برخی جوانان، شبانه شروع به باز کردن قفل‌ها کردند.
روی‌هم‌رفته افسانه جاودان کردن عشق جای خود را در همه جای دنیا باز کرده است. نرده‌های پل «قصاب‌ها» در مرکز شهر اسلونی، نرده‌های گذرگاه کوه «هوآشان» در چین که یکی از خطرناک‌ترین کوه‌هاست، شاخه‌های درخت‌هایی که میان پل «لوزکو» در مسکو کاشته شده‌اند، نرده‌های پل پیاده «دروازه جنوبی» در ملبورن استرالیا و پل «بروکلین» در نیویورک آمریکا که محل ساخت بسیاری از فیلم‌های عاشقانه کمدی بوده است، پر از قفل‌های رنگارنگی است که نماد پیمان‌های عاشقانه است. داستان به پل‌ها هم محدود نشده است؛ چنانچه در افسانه‌های اروگوئه‌ای آمده است چنانچه دو نفر قفلی را به فواره شهر «مونته‌ویدئو» بزنند، روزی به کنار فواره بازخواهند گشت و عشقشان جاودان خواهد شد!این روزها زدن قفل، به خاطر آسیبی که به بناها می‌زند، کار زیاد آسانی نیست.اگر قصد این کار را دارید بهتر است اول پرس‌وجو کنید که برای آن جریمه‌ای در نظر نگرفته باشند.