شهرسازی امروز متکی و بر اساس مطالعات و نحوه اقدامات شهرهای کشورهای پیشرفته و بر پایه برنامهریزی و نگرش به شهرسازی مدرن دنبال میشود؛ درحالیکه طرح مطالعات اصولی بر پایه نگرش به شهرهای گذشته برای دستیابی به اهداف و هویتبخشی به ساختاری منسجم و سیمایی قابلتوجه، باید در نظر گرفته شود. همه ما به معماری و شهرسازی کهن این مرزوبوم افتخار میکنیم؛ اما آنچه در جوار آن میسازیم، هیچگونه ارتباطی با آن نداشته است و شکل بیهویت و ساختاری ناهمگون و چهرهای غریبه و افسرده دارد؛ زیرا در برنامههای نوسازی و بازسازی شهرها بهطورجدی به معماری اصیل توجهی نداریم. تحولات کالبدی شهرها در چند دهه اخیر نشان داده است که معماران به محیط کالبدی پیرامون حوزه طراحی خود چندان توجهی ندارند که حاصل این امر آن است که بهرغم ملاحظههای طراحانه هرچه وسیعتر معماران، سیمای شهری و محیط کالبدی انسجام خود را بهسرعت از دست میدهد و این در حالی است که باید سلسلهمراتب فضایی، حرکت و پیوستگی که در معماری گذشته و بافتهای قدیمی وجود داشته است، در اهداف و برنامههای توسعه شهری نیز دنبال شود و ساختمانها و فضاهای جدید شهری ویژگیهای محیط و زمین خود را تقویت کند. سالهاست به دلیل اینکه اصفهان یک شهر سنتی و دارای بافت تاریخی است، از اینکه طرحی نو منطبق با معماری اصیل بر بدنه نصفجهان شکل بگیرد، ممانعت شده است و این موضوع اصفهان را به سمت مرگ خاموش معماری و عقبرفتگی نسبت به دیگر کلانشهرها پیش برده است.در این راستا، برای آگاهی هر چه بیشتر از وضعیت معماری شهر تاریخی اصفهان و سرانجام آن، گفتوگویی با ابوذر مجلسیکوپایی، دکترای معماری و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد شاهینشهر، انجام شده است که در ادامه میخوانید.
دلیل سیر نزولی معماری در کلانشهر اصفهان چیست؟
سیر نزولی معماری در اصفهان را میتوان از سه منظر بررسی کرد. اگر از منظر یک شغل و حرفه آن را در نظر بگیریم، معماری در اصفهان برای متخصصان و فعالان این رشته شرایط خوبی ندارد؛ بهدلیل اینکه تعرفههای کارکردی در اصفهان نسبت به دیگر کلانشهرها بسیار پایین است و از سوی دیگر،افراد متعددی به این حرفه روی آوردهاند. از سوی دیگر، تناسب نداشتن عرضه و تقاضا متوسط درآمد را کاهش داده است؛ همچنین نداشتن آینده روشن در معماری شهرها باعث شده است در سالهای اخیر افراد کمی خواهان تحصیل در این رشته باشند؛ بهطوریکه سالانه از جمعیت کارشناسان و مهندسان معماری در استان اصفهان کاسته میشود و عملا کار به دست افراد غیرمتخصص میافتد. ازنظر ساختوسازهایی که انجام میشود نیز در اصفهان جایگاه خوبی نداریم و بازهم روند نزولی را شاهد هستیم. یکی از علل عمده ساختمانهای شکیل با طراحیهای خارقالعاده در گذشته به این علت بود که سفارشدهنده مسکن را برای خود میساخت؛ بنابراین اقدام به ساخت بنا در اوج دقت و ظرافت، مطابق با نیازها و بهرهمندی از نور کافی، برخورداری از مصرف انرژی بهینه و مقاوم بنا میکرد و خانهها کاربردی بود؛ اما امروزه افرادی سازنده مسکن هستند که خود ساکن آن نخواهند بود و چون بر پایه نیاز مصرفکننده ساخته نشده است، خروجی مناسبی را شاهد نیستیم. در حال حاضر ساختمانها بیشتر برحسب منافع سازندگان شکل میگیرد؛ نه افراد ساکن در این ساختمانها؛ حتی ساختمانهایی که برای استفاده تجاری احداث میشود، زیبایی و جلوه بصری خوبی ندارد. اگر شرایط ساختوساز و معماری را از منظر سرمایهگذاران در نظر بگیریم، شاهد سود کلان هستیم؛ زیرا آنها علاقه زیادی به بلندمرتبهسازی و کمکردن فضای حیاط منازل دارند تا از حداکثر فضاها استفاده کنند که در این میان تنها شهروندان آسیب میبینند.
درحالیکه استفاده از طراحیهای جدید و درعینحال مطابق با هویت شهر در ساختمانسازیها مطالبه شهروندان است، چرا حتی در بالاترین نقاط شهر نیز شاهد طراحیهای نــو و مــعــمــاریهــای رنگین در ساختمانسازی نیستیم؟ این ضعف از کجا ناشی میشود؟
اصفهان وابستگیهای زیادی به حفظ سنت دارد و از این منظر ضوابط معماری آن با سایر شهرستانها متفاوت است. این مسئله نقاط مثبت و منفی ایجاد میکند؛ نگاه سنتی جزو شاخصه رفتاری و فرهنگی مردم اصفهان است و آنها بهسختی زیر بار طراحی نوین و معماری جدید میروند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه ارائه هر طرح و معماری جدید مسیر دریافت مجوز طولانیتری دارد و بهسختی پذیرش میشود، بنابراین مهندسان ترجیح میدهند برای فرار از پیچوخم اداری بر اساس طرحهای غالب قبلی ساختمانسازیها را ادامه دهند. با وجودی که اصفهان مهندسان خوبی دارد و آنها همواره حائز رتبه اول تا سوم کشوری هستند، اما در بیشتر موارد بهعلت کاغذبازی، بوروکراسیهای پیچیده و سختگیریها در ارائه مجوز از سوی دستگاههای ذیربط، برای سرمایهگذاری در حوزه ساختوساز به سمت سایر شهرها میروند. این نکته را نیز باید در نظر داشته باشیم که در اصفهان تعداد نیروهای کار ماهر و استادکار کاردان که قادر به ساخت سازههایی با معماری نوین و مطابق با هویت شهر باشد، بسیار کم است و این موضوع معماری اصفهان را دچار مشکل کرده است.
در حال حاضر معماری اصفهان بر اساس چه سبکی طراحی میشود؟
برای احداث نمای ساختمانها در اصفهان ۵۰ درصد آجر و ۵۰ درصد سنگ کرمی و روشن و یک درصد شیشه بهکار میرود و این در حالی است که اجازه استفاده از مصالح جدید و کاربردی به سازندگان داده نمیشود.با توجه به اقلیم خشک و گرم نصفجهان، مجوزی برای استفاده از شیشه بهجهت عبور نور و گرم شدن بیشازاندازه منازل ارائه نمیشود؛ درصورتیکه میتوان از انواع مختلف شیشه تیرهرنگ، تورفتگی و سایهاندازی استفاده کرد و نمای زیبایی به ساختمانها داد و در عینحال مانع از گرمای بیشازاندازه آنها شد. تصویب ضوابط کلی برای ساختمانسازی در اصفهان مبنی بر استفاده از آجر و سنگ، معماری این شهر را دچار اشکال کرده است. اصفهان یک شهر سنتی نیست؛ بلکه یک بافت و محدوده تاریخی دارد که در معماری شهری میتوان با رعایت ضوابط الزامی شأن و منزلت آن بافت را حفظ کرد و علت اصلی مخالفت شهرداری با معماری نو، حفظ بافت تاریخی است. آجر یکی از مصالحی است که به چرخه طبیعت بازنمیگردد و ناپایدار است و مسئله انرژی و گرمایش زمین را بهدنبال دارد؛ این در حالی است که مصالح جایگزین خوبی داریم که میتوان با مکانیابی مناسبتر سیما و منظر شهری را بهوسیله آن تغییر داد.
چه راهکاری برای رشد و رونق معماری کلانشهر اصفهان وجود دارد؟
در بیشتر کلانشهرها در راستای افزایش کیفیت ساختوسازها و ارتقای درآمد مهندسان، از توان «مجریان ذیصلاح» که بهطور عمده مهندسان معماری و عمرانی، کارگران و استادکاران صلاحیتدار هستند، استفادهشده است که نمونههای بارز فعالیت آنها را در شهرهای همدان، تهران، خراسان و تبریز شاهد هستیم. در اصفهان چندین مرتبه موضوع مجریان ذیصلاح، مطرح شد؛ اما همچنان متوقف مانده است؛ زیرا این تمایل در شهرهایی وجود دارد که برای انجام ساختوسازها از پیمانکاران طرف قرارداد این نهاد استفاده شود و این در حالی است که باید تفاهمنامهای بین نظاممهندسی، راه و شهرسازی و شهرداری منعقد و فرایند انجام ساختوساز به مجریان ذیصلاح که تجربیات و علم لازم برای این کار را دارند، واگذار شود.