طی سالهای اخیر در صفحه گردشگری و میراث روزنامه اصفهان زیبا، روایتهای بسیاری از فمتورهای (سفرهای گروهی آشناسازی) مختلف منتشر کردهایم و این بار قرعه فال به نام زنجان خورده است؛ سفری که به ابتکار اویس کیانی، رئیس سابق کانون انجمنهای صنفی راهنمایان گردشگری کشور و مدیر بوتیک هتل زنجان تدارک دیده شد و با دیدن دو سایت میراث جهانی (گنبد سلطانیه و تخت سلیمان) در استان زنجان و استان آذربایجان غربی، گردشگری صنایع دستی و گردشگری موسیقی و گردشگری خوراک در زنجان و دیدن موزهها و بناهای تاریخی این شهر ادامه پیدا کرد. در حاشیه این سفر، جلسه هماندیشی هم به میزبانی بوتیک هتل زنجان با حضور مسئولان دو پیج پر فالوور زنجان( اینجازنجان و اصیل زنگانیلار)، مجتبی جعفرلو (مدیر روابط عمومی اداره کل میراث زنجان) و اینفلوئنسرهای گردشگری برگزار شد که به تبادلنظر و بیان پیشنهادها و راهکارها توسط فعالان حوزه گردشگری اختصاص پیدا کرد. در این جلسه محمد وفریبا لطیفی (خانواده گردشگر، زوجی که به همراه دو کودکشان سفر 400 روزه ایرانگردی را از اصفهان به نقاط مختلف ایران تجربه کردهاند)، امید غلامعلیپور (جهانگردی که به بیش از صد کشور سفر کرده و دعوت از مهمانان فمتور را برعهده داشت)، فاطمه زارعی و روح الله رفیعی (زوج هنرمند و جهانگرد)، سمیرا سالاری و دو فرزندش، مژگان عمادی، سجاد کوچکنیا، سحر محمدی،آیدا بجاری،حمیدرضا رحمتاللهی، فرناز توکلی و محمد کردبچه بهعنوان بلاگرهای سفر حضور داشتند.
«شاهین» که «زنجان» شد
تولد زنجان را به دوران اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسله ساسانیان) منتسب میدانند. آنطور که سایت ادارهکل میراث زنجان به نقل از کتاب حمدالله مستوفی منتشر کرده، این شهر حدودا هزار وهشتصد ساله است و در ابتدا نامش شهین یا شاهین (به معنای منسوب به شاه) بوده که سپس به زنگان (به معنای شهر اهل کتاب زند که معروفترین کتاب آیین زرتشتی ساسانی است) تغییر کرده و پس از ورود اسلام به ایران، این نام هم به زنجان تغییر یافته است. تا اینکه مغولان این شهر را درنوردیدند و آسیبهای فراوانی بر پیکره منطقه وارد کردند؛ البته حالا یادگارهای تاریخی ارزشمندی هم از این دوره باقی مانده؛ مخصوصا از زمان سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) که مذهب تشیع را پذیرفت و زمینه تبدیلشدن منطقه به یک مرکز اسلامی و البته مرکز مهم سیاست و تجارت را فراهم کرد. لقب قابل توجه دیگر درباره زنجان، «ولایت خمسه» است که قدمتش به اواخر دوره افشاریه برمیگردد و دلیل این لقب را وجود پنج منطقه (زنجانرود، ابهررود، ایجرود، سجاسرود و بزینهرود) و پنج طایفه (افشار، مقدم، اوصانلو، بیات و خدابندهلو) میدانند. مشاهیر مختلفی هم از این خطه برآمدهاند؛ از شیخ شهابالدین سهرودی گرفته تا حسین منزوی.
گردشگری صنایعدستی در «شهر جهانی ملیله»
شعار «زنجان، شهر جهانی ملیله» به همراه نقشی از یک بته ترمه ملیله بر عرشه پل هوایی ورودی شهر اولین نمادی بود که ما را با وجهه صنایع دستی شهر میزبان آشنا کرد. قدمت این لقب به سه سال قبل بازمیگردد؛ وقتی که شورای جهانی صنایع دستی (WCC) نام زنجان را به عنوان شهر جهانی ملیله ثبت کرد. همانطور که این شورا از هفت سال پیش اصفهان را به عنوان «شهر جهانی صنایع دستی» میشناسد. همین هم باعث شد هدف اصلی گردشگریمان در بازار تاریخی زنجان، پیدا کردن کارگاه ملیله باشد. گشتوگذارمان به تابلویی رسید که حسابی کنجکاویبرانگیز بود؛ «بازارچه تخصصی صنایع دستی سرای ملک». رد تابلوها را گرفتیم و به سرای زیبایی رسیدیم که متروک مانده بود. اولین غافلگیری در ورودی سرا بود جایی که زیر تابلوی بازارچه تخصصی، انواع دبهها و آفتابههای پلاستیکی و اسباببازی آویزان شده بودند. در قدم بعدی بنر آموزش قلمزنی و میناکاری را دیدیم و وارد سرا که شدیم، فضا پیش رویمان بود؛ اما فقط دو کارگاه قلمزنی زنده بودند و تقریبا بقیه فضاها معطل مانده بودند. بر کتیبه سرا، دو تاریخ حک شده: «روز عید غدیر 1298» و «در عید غدیر 1300 به اتمام رسید». از سرای ملک خارج میشویم و رد بازار تاریخی زنجان را در پیش میگیریم. این بازار تقریبا 230 ساله است (در دوران حکومت آقامحمدخان قاجار ساختش آغاز شده و در دوران فتحعلیشاه به پایان رسیده یعنی ساخت بازار هشت سال طول کشیده است) و هشت راسته دارد. میگویند طول این بازار تاریخی به چهار کیلومتر میرسد؛ البته با احتساب تیمچهها، سراها و فضاهای مختلف بازار. از جلوی مغازههایی که چاقوی زنجان، چاروق زنجان و انواع سوغات را میفروشند، میگذریم. وارد بازار قیصریه میشویم و ناخودآگاه روبهروی مسجد چهلستون میایستیم. نزدیک اذان مغرب است و در مسجد باز. بر اساس کتیبه ورودی، سال ساخت مسجد چهلستون 1284 هجری قمری است. پاساژ عالیقاپو را رد میکنیم و بالاخره به یک سهراهی ویژه میرسیم؛ جایی که چند مغازه ملیلهکاری وجود دارد؛ ازجمله ملیله فرجی و ملیله رضایی. هر دو ویترینهایی دارند پر از محصولات ملیله؛ اما خبری از کارگاه یا مشغول کار بودن استادکارها نیست. از مسئولان میراث زنجان سؤال میکنیم و قرار میشود روز بعد، به فروشگاهکارگاه یزدانشناس که در خیابان سعدی، کوچه فرهنگ (کوچه موزه رختشویخانه) است، مراجعه کنیم. این فروشگاه از دو بخش تشکیل شده که بخش بیرونی، فروشگاه است و بخش اندرونی از دو فضای کارگاهی تشکیل شده؛ البته هنرجوها و استادکارها مشغول کار نیستند؛ اما در فضای کارگاه برای ما توضیحاتی درباره ملیله زنجان میدهند و ابزار کار را معرفی میکنند. توضیح میدهند که مواد اولیه طلا یا نقره است که هر کدام به انتخاب مشتری استفاده میشوند. قدم اول، ذوب فلز منتخب (معمولا نقره با عیار 99.9 درصد) در کوره و تبدیلش به قطعات 25،30 سانتیمتری به قطر حدود 5میلیمتر است. از این جا به بعد، مراحل مختلف و طولانی بر روی مفتولهای نقره انجام میشود و دو رشته از مفتولهای نازک را هم به هم میتابند تا نوار باریک به قطر کمتر از نیممیلیمتر خلق شود و بعد از ملیلهسازی به سراغ ملیلهکاری میروند تا با این نوارهای باریک اشکال مختلف خلق کنند و از کنار هم قراردادن اشکال، زیورآلات و ظروف ملیله بسازند. برایمان توضیح میدهند که به کوچکترین موتیف ملیله، واو میگویند؛ چون شکلی شبیه واو فارسی دارد و البته اینکه وقتی به هنرجوهایشان میخواهند آموزش بدهند از این واو به عنوان الف ملیله یاد میکنند. نکته جالب دیگری که میشنویم این است که به دلیل خلوص بالای نقره مورد استفاده در ملیله زنجان، زیورآلات و ظروف ملیله آبکاری نمیشوند. استادکار کارگاه یزدانشناس به ماجرای قاشقهای نقره پادشاهان که برای آزمایش سمیبودن یا نبودن غذاها استفاده میکردند، اشاره و تأکید میکند که نقره آنتیباکتریال است و اگر زیورآلات نقره آبکارینشدهتان سیاه شدند، بدانید که اسید بدنتان زیاد است، باید چکاب بدهید، آب زیاد بخورید و قس علیهذا! از بخش کارگاه به بخش فروشگاه برمیگردیم و همه مهمانان مشغول تماشای کارها میشوند. تاجهای ملیله، نیمستها و ستهایی به شکل چارق و بتهترمه بیشتر از بقیه محصولات با استقبال روبهرو میشوند. در یکی از ویترینها هم دو قاب میبینیم؛ در یکی گواهینامه نشان مرغوبیت برای صنایعدستی (برنامه سال 2010 در غرب آسیای مرکزی) وجود دارد که به محصول جعبه جواهر ملیلهکاری نقره اثر محسن یزدانشناس اهدا شده. در قاب دوم هم نشان مرغوبیت اهداشده به همین هنرمند برای اثر جعبه جواهر نقره ملیلهکاری دیده میشود.
از «مردان نمکی» عکس نگیرید
نام زنجان حالا مترادف نام مردان نمکی شده است؛ یافتههای ارزشمند چند کاوش باستانشناسی که نه فقط در سطح محلی و ملی که در سطح بینالمللی حائز اهمیت هستند. موزه باستانشناسی زنجان یکی از مهمترین مقاصد گردشگری این شهر است؛ مخصوصا اگر به تاریخ و باستانشناسی علاقهمند باشید. این موزه در عمارت تاریخی ذولفقاری راهاندازی شده و حالا هم دیدن این بنای متعلق به اواخر دوره قاجار ارزشمند و جالب است و هم دیدن اشیای به نمایش درآمده در موزه. در فضای دو طبقه موزه میگردم و سند فرمان فتحعلی شاه قاجار به فرزندش حاکم وقت زنجان اولین آیتم جذابی است که توجهم را جلب میکند؛ بعد، قلمدانها و ظروف لعابدار منقوش و سپس سکهها که بر اساس دورههای تاریخی در ویترینها قرار گرفتهاند و در میان سکههای صفوی نام اصفهان را هم میبینید. سپس به تالار مردان نمکی میرسیم. راهنما توضیحات مفصل و جذابی میدهد که از سال 1372 با کشف اولین مرد نمکی در معدن نمک آغاز شد و تا ششمین مرد نمکی که یافته کاوشهای سال 1389 است، ادامه پیدا کرد. سالمترین و کاملترین مرد نمکی، چهارمین یافته است و از معدن چهرآباد کشف شده و بر اساس شواهد تاریخی مشخص شده که پسر جوان 16 سالهای بوده با لباس و کفش چرمی و چاقوی دستهاستخوانی هم داشته و در گوشهایش حلقه نقره بوده است. قدمت مرد نمکی اول به اوایل دوره ساسانی میرسد. مردان نمکی دوم و ششم در اواخر دوره ساسانی زندگی میکردهاند و مردان نمکی سوم و چهارم و پنجم متعلق به دوره هخامنشی (حدود 2350 تا 2400 سال پیش) هستند. در این موزه، عکاسی به طور کلی ممنوع است؛ اما ما مهمانان فمتور زنجان اجازه پیدا کردیم بدون فلش و با رعایت موازین حفاظتی عکاسی و فیلمبرداری انجام دهیم.
اقامت در اتاق قاجاری و صرف غذای صفوی
اتاق قاجاری پر از زرق و برق و آینهکاری و نقاشی پشت شیشه و ارسی و شیشه رنگی است. اتاق دوتخته صفوی تزییناتی دارد که شما را به یاد بناهای صفوی میاندازد. در اتاق هخامنشی تزیینات مربوط به همین دوره تاریخی را میبینید. به علاوه سقف شیشهای بازشونده که برای عشاق تماشای آسمان وسوسهبرانگیز است. کف همه اتاقها هم با کاشی فرش شده است. اینها امکانات اقامتی است که بوتیک هتل زنجان ارائه میدهد و در کنارش ما دو تجربه جذاب دیگر هم داشتیم؛ موسیقی سنتی که توسط گروه موسیقی معروف آشیقی زنجان (آشیق ستار خدایی، مالک منفرد و حسین عسگری) اجرا شد و شام سنتی که با غذاهای تاریخی سرو شد. جالب این که خانه تاریخی که حالا به بوتیک هتل زنجان تبدیل شده، قرار بوده تخریب شود اما نجات پیدا میکند و به جایی تبدیل میشود که میتواند کانون تجربههای جذابی برای گردشگران زنجان باشد. به روایت اویس کیانی، مدیر بوتیک هتل زنجان، برای هر کدام از هفت اتاق هتل که اسامی دورههای تاریخی را دارند، غذاهایی از سفرنامهها و اسناد تاریخی همان دوره استخراج و تدارک دیده شدهاند. قورمه نعنای شاهان که غذای مورد علاقه ناصرالدین شاه قاجار بوده، نرگسی صفوی، کوفته پهلوی، بورانی بادمجان و حریره هخامنشی از جمله این غذاهاست.
میراث چین و ایران در دو قدمی سلطانیه
دیدن محوطه میراث جهانی سلطانیه یکی از بایدهای سفر به زنجان است؛ هرچند در ورودیاش خنزرپنزرفروشی توی ذوقتان بزند، وقتی وارد فضای زیر گنبد بشوید، دلتان بخواهد عمرتان قد بدهد و این بنای زیبای هفتصد ساله را بدون انبوه داربستهای به قدمت نیمقرنش ببینید. در سلطانیه قدم میزنم و فکر میکنم این همه نقوش جذاب و معماری فوقالعاده چقدر میتواند برای طراحان لباس و معماران الهامبخش باشد. نقوش در ذهنم به مهرهای قلمکار و نقوش بر روی لباسها و مبلمان تبدیل میشوند. هزاران صفحه هم که درباره سلطانیه صحبت کنیم کم است. عکاسی میکنم و زمان کم میآورم! ایستادن بر طبقه آخر و دیدن شهر از این بالا تجربه لذتبخشی است. مقصد بعدی، اما غافلگیرکنندهتر و البته مهجورتر است. در مسیر بعد از گذر از روستای ویر، طبیعت اروپایی و آسمان پر ابر و چشمانداز سبز حسابی ذوقزدهمان میکند تا با ماشین برسیم بالای کوه و ابتدای محوطه میراث ملی داشکسن (به معنای سنگ تراشیده). ورودیه ای برایش تعریف نشده؛ اما محوطه با محفظههای شیشهای که سنگها را در آنها قرار دادهاند و حصارهای نصفهنیمه، مشخص شده است. مجموعه متشکل از سه غار نسبتا عمیق کندهشده در دل کوه است که دو نقش اژدهای چینی 3.5متری حکاکیشده قرینه در دو سوی مجموعه چشمتان را میگیرد و در کنارشان محرابهایی با طرحهای اسلیمی و گل و بوته و مقرنسها غافلگیرتان میکند. در پرونده ثبتی مجموعه نوشتهاند که این نقوش حاصل هنرنمایی هنرمندان چینی است که به فرمان اولجایتو از چین به ایران آمدهاند. گفته میشود این مجموعه ابتدا در زمان ساسانیان نیایشگاه آیین مهرپرستی بوده و بعدا در ردیف آرامگاههای دوره ایلخانی طبقهبندی شده است.
چطور به زنجان برسیم؟
اگر میخواهید با اتوبوسهای بینشهری از اصفهان به زنجان سفر کنید، حدود 608 کیلومتر مسافت و هشت ساعت راه در پیش و چند گزینه روی میز دارید؛ باید اتوبوسهایی را انتخاب کنید که مسیرهای نهاییشان زنجان، تبریز (از مسیر پلیسراه زنجان) یا نقده باشد. شرکتهای همسفر، رویال سفر، لوان نور و ایرانپیما هر روز بعدازظهرها در این مسیر سرویسهایی را با قیمتهای حدود 137 تا 177 هزار تومان از دو پایانه صفه و کاوه در اصفهان، ارائه میدهند. مسیر بازگشت یعنی زنجان به اصفهان هم حدود 617 کیلومتر است و تعداد سرویس کمتری در این مسیر ارائه شده؛ اما باید سرویسهایی را انتخاب کنید که مقصد نهاییشان اصفهان یا شیراز باشد. اما اگر مبدأ و مقصدتان، تهران باشد به مراتب سفر راحتتر و سریعتری پیش رو دارید؛ چون زنجان تقریبا فقط سه ساعت با تهران فاصله دارد.