چهارسال پیش، یعنی فروردین 1398 بود که بارش باران موجب آبگیری این تالاب پس از 15سال شد؛ تالابی که حالا نزدیک به دو دهه است خشک شده و این روزها میرود که به کانون گرد و غبار تبدیل شود. حالا و در شرایطی که بارشهای موسوم به «مونسون» از بعدازظهر پنجشنبه در استان اصفهان آغاز شد، عکسها و تصاویر ارسال شده از گاوخونی حاکی از رسیدن آب به آن است؛ هر چند تماسهای «اصفهانزیبا» با اداره کل حفاظت محیطزیست استان بهمنظور آگاهی از چند و چون این مسئله راه به جایی نمیبرد و مسئولان این اداره پاسخگویی در این باره را به روزهای آتی موکول میکنند، اما حسین اصغری از ساکنان ورزنه و از دوستداران محیطزیست و تالاب گاوخونی به «مهر» گفته است: «سیلابها از سمت قلعه خرگوشی در شرق تالاب و نیز از سمت گردنه ملا احمد ورزنه در ضلع شمال غرب تالاب وارد گاوخونی شده است. تالاب بینالمللی گاوخونی پیش از این بارشها در بدترین شرایط ۲۰ سال اخیر قرار گرفته بود و با ۹۸ درصد خشکی به بیابان و کانون ریزگرد تبدیل شده بود. در حال حاضر جریان سیلابی از شهرضا نیز به سمت تالاب گاوخونی در راه است.»
دلخوش به این آب نباشید!
آبگیری تالاب گاوخوخی و ترشدن لبهای خشک این تالاب، پس از چهارسال و در شرایطی که به گفته مسئولان حدود 98 درصد از تالاب خشک شده است، اتفاقی خوشایند است و میتواند از وخامت وضعیت آن تا حدودی بکاهد. این موضوع را محمد درویش، فعال محیطزیست به «اصفهانزیبا» میگوید: «بارش باران و وقوع سیلاب و رسیدن آب به تالاب گاوخونی در روزهایی که نفس این تالاب به شماره افتاده،اهمیت زیادی دارد؛ چرا که میتواند تا حدودی از وخامت حال زار این تالاب بکاهد؛ اما اگر قرار باشد تالاب به یک تابآوری پایدار برسد، باید به حال آن در درازمدت اندیشید و راهکاری اساسی برای احیای آن اتخاذ کرد.» این فعال محیطزیست در ادامه سخنانش، مهمترین راهکار برای نجات تالاب گاوخونی را اختصاص حقابه به آن میداند و میگوید: «حقابه تالاب گاوخونی که ۱۶۰ میلیون مترمکعب در سال است، حتما باید تأمین شود. بههرحال در روزهای اخیر به دلیل بارندگیهای بسیار و مطلوب بیشتر تالابهای کشور پس از سالها آبگیری شدند که گاوخونی هم از این قاعده مستثنی نبود. ولی این آبگیری تنها در شرایطی میتواند پایدار باشد که حقابه این تالاب طبق قانون پرداخت شود و نه اینکه صرفا دلخوش به چنین اتفاقاتی که هر ده یا بیست سال رخ میدهد، باشیم.» او با اشاره به تأثیر گرمای هوا بر وضعیت تالاب گاوخونی، میگوید: «گرما شدت تبخیر را بالا میبرد و میزان نگهداری آب در پهنههای آبی تالابها را کاهش میدهد. همچنین تبخیر باعث افزایش میزان نیاز به اقلام زراعی میشود. این موضوع مصرف آب را هم بالا میبرد و باعث خشکشدن سطح زمین و افزایش کانونهای گردوغبار میشود؛ بنابراین تنها راه پایداری اصفهان، اختصاص حقابه به زایندهرود و گاوخونی است که دستکم 400 تا 500 میلیون متر مکعب آب است و باید مقدم بر حقابه کشاورزی و صنعت باشد.» به گفته او، تالابها از جمله محلهایی هستند که به تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی کمک میکنند. هر چقدر آب وارد این تالابها و چالابها شود، به تغذیه آبخوانها کمک شده است. ورود آب به تالاب گاوخونی نیز از همین رویه پیروی میکند و میتواند تراز منفی آبهای زیرزمینی در اصفهان و همچنین استان یزد را که همجوار آن قرار دارد، کاهش دهد.
دستکاری طبیعت ممنوع
این فعال محیطزیست با بیان اینکه سیلابها از دسترس خارج نمیشوند، بیان کرد: این آبها مسیر طبیعی خود را به راحتی پیدا میکنند؛ به شرط اینکه در مسیر آنها دستکاری یا تجاوزی صورت گرفته نشده باشد. در همین باره حسین مرادی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه محیط زیست دانشگاه صنعتی نیز به «اصفهانزیبا» میگوید: «تالاب، مخزن یا گودال نیست که پس از ورود آب به آن آبگیری شود. جریان آب باید به صورت طبیعی و در طول سال در این تالاب روان شود تا در صورت وقوع سیل، وضعیت آن که اکنون گفته میشود حدود 98 درصدش خشک است، بهبود یابد.» به گفته عضو هیئت علمی و مدیر گروه محیط زیست دانشگاه صنعتی جاریشدن این سیلابها در تالاب گاوخونی باعث میشود که در فصول زمستان و پاییز و در صورت ورود آب جدید، احیا و بازسازی اکوسیستم تالاب راحتتر باشد. به گزارش «اصفهانزیبا» آخرین مطالعات نشان میدهد تالاب به برخی از فلزات سنگین مثل کادمیوم و روی و سرب که بسیار خطرناک هستند، شدیدا آلوده شده است؛ به این دلیل که سالها رودخانه زایندهرود زهکش اراضی کشاورزی بوده است؛ اراضی که در آنها از کودهای فسفاتی و سموم دفع آفات نباتی استفاده شده و اینها بهمرور در تالاب انباشته و ذخیره شدهاند.وضعیت فعلی گاوخونی دو منشأ انسانساز و طبیعی دارد. بررسیها نشان میدهد در سال 98 که بارندگیهای مطلوبی رخ داد، گاوخونی نیز وضعیت خوبی پیدا کرد؛ چراکه این آبها از حوضه آبخیز به خود تالاب هدایت شدند؛ درحالیکه امروز تالاب صددرصد خشکشده و همین موضوع نیز ممکن است باعث حذف گاوخونی از کنوانسیون رامسر شود. خشکسالی و کاهش میزان بارندگیها در سالهای اخیر، شرایط بسیار بدی را برای گاوخونی رقم زده است: «در سال آبی1400-1399 که بارندگی نصف متوسط سال گذشته رخ داد و خشکسالی بیسابقهای در 50 سال اخیر را رقم زد، تالاب تا حدودی فعال و وجود فلزات خطرناک نیز در آن تشدید شد و تالاب را به مرحله شکنندهای رساند. قسمت غربی و بخشهای مرکزی تالاب بهخاطر دارابودن سلههای نمکی چندوجهی در برابر عوامل فرساینده مقاومت خوبی دارد؛ اما بخشهای شرقی و مصب تالاب ظرفیت بالایی برای تولید چشمههای ریزگرد دارند. در این قسمت چندین مشکل وجود دارد؛ مثلا در قسمتهای شرقی ذرات ریزی هستند که میتوانند بهصورت معلق درآیند و مسیر طولانی را طی کنند. این ذرات ریز از رُسهایی تشکیل شدهاند که سطح ویژه بالایی دارند و قادر هستند فلزات سنگین را به خود جذب کنند و غلظت را بالا ببرند. یا اینکه بازوی شرقیغربی ایستگاه سینوپتیک ورزنه یک بازوی قوی است. همه این عوامل دستبهدست یکدیگر میدهند تا در صورت عدم احیای تالاب، ظرف مدت کوتاهی چشمههای ریزگرد سمی ارتفاع بالا و مسیر خیلی طولانی را طی کنند؛ همچنین اگر تالاب احیا نشود، کلراید سدیم موجود در آن، میتواند سونامی نمک ایجاد کند؛ موضوعی که باعث بــهوجــودآمــدن مشکلات زیستمحیطی میشود و سلامتی انسانها و اراضی کشاورزی را به خطر میاندازد.