«باغ طوبی» صبح جمعه میزبان علاقهمندانی بود که آمده بودند تا از رشتهای بشنوند که در ایران با وجود فراهمبودن امکانات بسیار، کمتــر مـــوردتــــوجــــه قــرار گـــرفتــــه است. مهدی تمیزی کلاس را با روایت بیش از بیستسال عکاسی و گورستانپژوهی در گورستانهای مختلف و یادکردن از اساتیدی چون ناصرنوروززاده چگینی و مهرداد قیومی بیدهندی آغاز کرد. به روایت او، «مرگهراسی» باعث شده آن طور که باید و شاید، شاخه «گورستانشناسی» مورد توجه قرار نگیرد؛ در حالی که اگر «مرگآگاهی» جایگزین شود، دافعه گورستانها هــم ازبیـــــنمــیرود و ایــن رشتـــه هم بیشتر موردتـوجه قرار خواهد گرفت.
شناخت دومفهوم «نماد» و «نشانه»؛ ابزار مهم گورستانشناسی
شناخت دو واژه «نماد» و «نشانه» اولین مبحثی بود که تمیزی کلاس را با گفت و گو درباره تمایزهایشان آغاز و تأکید کرد که پیش از رفتن به گورستانها و صحبت درباره معماری و نقوش سنگ مزارها حتما باید شناخت دقیقی از مفهوم دو واژه نماد و نشانه پیدا کنیم که این مهمترین ابزار رمزگشایی است!به روایت این پژوهشگر، نشانه دلالت بر چیزی دارد؛ مثلا وقتی دود میبینید، نشانه این است که آتشی وجود دارد یا مثلث روی دستگاه دیجیتال نشانه حرکت و پلی است؛ اما نماد، جایگاه خیلی وسیعتری دارد، در طول تاریخ شکل میگیرد، اندیشه و تمدن را به پشتوانه دارد. بعد از نماد هم به اسطوره میرسیم که بحث مفصلتری را میطلبد. مواردی هم هستند که هم نشانهاند و هم نماد؛ مثلا درخت سرو نشانه سرسبزی و همیشهبهاربودن است و نماد جاودانگی و نامیرایی. مهدی تمیزی افزود: «خیلی از پژوهشگران ایران را سرو میدانند. سرو درخت همیشه سبز و ماناست. خودش را مرتبا تکثیر میکند. هر چه زردی در
آن بهوجود میآید را میاندازد و دوباره سبز میشود. بادهای سنگین همه درختها را میاندازد؛ اما سرو کمی کج میشود و دوباره به جای خودش برمیگردد. ایرانیها همینطور هستند. مغول آمده، اولجایتو به اصفهان وارد شده و آنقدر سخت و سنگیـــن از هــــاضـــمه فـــرهنگـــی اصفهان و ایران بزرگ رد شده که به محمد خدابنده تبدیل شده و محرابی به نامش وجود دارد. صدها حملهکننده دیگر هم در طول تاریخ بودهاند کــه به همین سرنوشت دچار شدهاند.»به گفته تمیزی، قیچیهایی که روی سنگ مزارها میبینیم «نشانه شغل متوفی» هستند؛ مثلا اگر قیچی از دسته به سمت گلو و نوک کج شده باشد، میفهمیم که این سنگ مزار متعلق به یک زن یا مرد قالیباف است؛ چون این مدل قیچی، قیچی قــالیبــافی است؛ اما قیــچیهــای دیگری هم ممکن است روی سنگ مزارها ببینید که هرکدام نشانه یک شغل محسوب میشوند؛ در حالی که قیچی به طور کلی «نماد سانسور» محسوب میشود؛ بنابراین زمانی که بخواهید یک کاریکاتور را تحلیل کنید، پیش از اینکه به رنگ و گرافیک و ترکیببندی و تکنیک کاریکاتوریست توجه کنید، باید نمادهای موجود در اثر (مثل سیب، قیچی، شیر و…) را بررسی کنید. او، جغرافیا و ایدئولوژی را دو شاخصه تأثیرگذار در مفاهیم نمادین دانست و اضافه کرد: «مثلا شیر ازنظر نشانهشناسی نشانه قدرت است. برای همین است که در آرمها و پرچمها و نشانــههای سلطنتــی و حکومتــی و شرکتهــا بهوفور تصــویری از شیــر میبینید. در ایران پساصفوی که تشیع پایهگذاری شد، شیر نماینده تشیع شد و حالا بر شماری از بیرقهای حسیــن بن علی (ع) نقش شیـــر را مــیبینید که نمــاد اســدالله است؛ صفتی که به امیرالمؤمنین (ع) اطلاق مــیشود.»او ادامه داد: «باید دقت کنید که شیر و برخی از جانوران در جغرافیا و ایدئولوژیهای مختلف مفاهیم متفاوت نمادین به خود میگیرند. مثلاخروس در انگلستان خیلی مهم است و شگون دارد. هنوز شماری از انگلیسیها در خانههایشان خروس یا عروسک خروس را نگه میدارند. تا مدتی بیش در هواپیمای بریتانیا بعضی از خلبانان یک خروس را در قفس نگه میداشتند یا مثلا اژدها که در ایران و خاورمیانه نماینده شر است، در چین و ژاپن نشانه عصمت است؛ بنابراین اگر مینیاتوریست یا فیلمساز و هنرمند ایرانی باشی و بخواهی اثرت را در چین به نمایش بگذاری، باید به این نکته حساس تــوجه کنــی کــه گــرچه در ایران بهخصوص در هنر مینیاتور به وفور نقش شیری را میبینیم که کمر اژدهایی را گاز گرفته؛ اما ارائه چنین اثری در چین، توهینآمیز محسوب میشود.»
روایت سروهای سنگی اصفهان
«در سایه سرو؛ سرونگاری سنگ آرامگاههای مردم اصفهان» یکی از مهمترین کتابهایی است که با پژوهش در سنگ مزارهای مردم اصفهان نوشته شده است و در این کلاس هم به آن اشاره شد. چاپ نخست این کتاب در سال 1392 توسط نشر رسم در تهران منتشر شده است. پژوهشگر و عکاس این اثر، مهدی تمیزی بوده و کتاب با مقدمههایی به قلم دکتر ناصر نوروززاده چگینی، دکتر مهرداد قیومی بیدهندی، زاون قوکاسیان و مهدی صادقی در 200 صفحه منتشر شده است. یکی از بخشهای جذاب کتاب، جدولی است از 44 نقش منحصربهفرد سرو که هر کدام بر یکی از سنگ مزارهای مردم اصفهان نقش بستهاند؛ از نقش سرو به تاریخ 859 هجری قمری بر روی سنگ مزار میرعلی در آرامگــاه نظــامیـــه و ســروهـــای چهارصدساله بر مزارهایی در گورستان ارامنه اصفهان گرفته تا سروهای حجـاریشده بر مزارهای زندیه و صفــویه و قاجــاریـــه در تخــتفــولاد اصفهان.تمیزی با اشاره به پژوهشهای منتشرشدهاش در این کتاب افزود: «در تختفولاد اصفهان نقش سرو بسیار زیاد داریم. در شیراز هم نقش سرو بسیار زیاد در گورستانها هست و بعد از آن، در قم بسیار زیاد نقش سرو را میبینیم. از قدیمیترین سروهایی که من دیدهام، متعلق به مزار میرعلی در مقبره خواجه نظامالملک در گورستان کوچک دالبتی، خیابان احمدآباد، کوچه گلزار است؛ البته هیچ پژوهشی کامل نیست و شاید سروهای قدیمیتری هم بشود در اصفهان پیدا کرد.»او ادامه داد: «حدود 11سال طول کشید تا من سروهایی را که در این کتاب هست، جمعآوری کنم. حدود 600 تا 700 نقش سرو را پیدا کرده بودم و از میان همه آنها به 44 نقش سرو منحصربهفرد رسیدم. صحافی کتاب داشت تمام میشد که یکی از دوستان، آقای سیمونیان، تماس گرفت و گفت که در کتابت به اسم هارتون شیرخوار (منظور شیرخور است و از سنگتراشان صفویه بوده است) اشاره کردهای. اتفاقی سنگ قبرش را پیدا کردهایم و یک سرو روی سنگ مزار هست. نقش سرو را دیدم؛ بسیار ویژه بود. نقش یک سرو و یک شیر روی این سنگ هست که خیلی بدوی، اما ویژه روی مزار حکاکی شده است. اسم هارتون را در کتاب داریم؛ اما نقش این سرو را در جدول کتاب نداریم.»
پرندههای مزاری؛ از آفریقا تا اصفهان
تمیزی سپس به نقش پرنده که بسیار بر سنگ مزارهای اصفهان میبینیم اشاره کرد و گفت: «پرندهها نماینده ارواح و رفتارهای فراطبیعی هستند و بهنوعی بشارتی میآورند؛ مثلا سروی در تختفولاد هست که روی رأس آن، پرندهای نشسته و این نماد مانایی و جاودانگی است و از عالم بالا هم خبرهایی میآورد؛ اما نقشهایی از پرنده هم میبینیم که پایین سرو هستند یا در کمر یا گلدان پایین سرو طراحیشده باشد یا پایین سرو نشسته است. پرندهها در کشورهای غربی هم بسیار زیاد بر سنگ مزارها دیده میشوند؛ مثلا کبوتر نشانه پاکی و طراوت و پرواز است و نماد صلح و فراطبیعی و ارواح هم است. در آفریقا روی سنگ آرامگاهها نقش پرنده را زیاد میبینید. در آمریکا هم این نقش را زیاد میبینید. در اصفهان هم همینطور. اصفهانیها و کلیمیان اعتقاد داشتند که کبوترها جن را از خانههایشان فراری میدهند. کفتربازها در گستره تاریخ، جن را از خانهها و محلهها فراری میدادند و حتی مورداحترام بودند در قدیم؛ به همین دلیل هم چهار برج کبوتر در چهارگوشه اصفهان داشتهایم؛ برج کبوتر مرداویچ که هنوز هست. برج کبوتر دانشگاه اصفهان و دو تا هم گویا یکی در اتوبان بابایی است و یکی هم خراب شده. گستره زیاد برج کبوترها در شهر اصفهان بههمین دلیل بوده است.»به روایت او، در اصول اسلام و مسیحیت داریم که وقتی وارد دنیای پسین میشویم، اگر نامه اعمالمان پاکیزه باشد، به دست راست میدهند و اگر پاکیزه نباشد به دست چپ میدهند. در این گورستان بسیار دستهایی میبینید که قطعا دستراست هستند و گلی هم در این دستها حجاری شده است. مثلا یکی از زیباترین سنگ مزارهایی که دست راست را بر آن میبینید، سنگ مزار آقای لحینی است در ضلع جنوبی آرامگاه بابارکنالدین. فیگور متوفی با کلاه پهلوی و کت و شلوار کشیده شده و حجاری بسیار زیبا و سادهای دارد. متوفی در اواخر قاجار و اوایل پهلوی زندگی میکرده و بر اثر تصادف فوت شده؛ همه این اطلاعات را از سنگ مزارش میتوانید دریابید. جای دیگری که میتوانید نقش سرو و پرنده را بر سنگ مزار ببینید، موزه سنگ تخت فولاد است که بر یکی از سنگ مزارها دو پرنده پایین یک سرو حکاکی شدهاند.تمیزی همچنین از سنگ مزارهای بسیار زیبا در باغ طوطی (گورستانی در ضلع غربی حرم شاه عبدالعظیم) یاد و بابت تخریب یادگارهای فرهنگی این پهنه، اظهار تأسف کرد.
روایت طاووسها، مرغابیها و هدهدها بر سنگ مزارها
تـمیـــزی در بــخـــش دیــگــــری از صحبتهایش از نقوش طاووس در اصفهان گفت و اولین مقصدی که برای تماشای طاووسها نشانمان داد، تکیه تویسرکانی بود. برای رسیدن به این تکیه باید از سمت خیابان فیض وارد تختفولاد شوید، سمت چپ به تکیه تویسرکانی میرسید که پر از طاووس است. این تکیه در کوچه مردهشورها که الان به نام واله شناخته میشود، قرار دارد. تمیـــزی افــزود: «طـــاووسهــایــــی در اصفهان وجود دارند که چیرهدستانه طراحی شدهاند و بیشتر در سردر مدارس و مساجد میبینیم. دو طاووس روبهروی هم و گاهی هم سروی در وسط دیده میشود. اینبار دقیقتر به سردر مسجد جامع عباسی در میدان نقش جهان، سردر مدرسه چهارباغ در خیابان چهارباغ نگاه کنید. ماجرا به روایتی برمیگردد که طی آن گفته شده شیطان برای رفتن به بهشت خیلی تلاش میکرد؛ اما هر بار طاووس جیغی میکشید و خداوند مطلع میشد. یک بار شیطان طاووس را گول میزند و به بهشت وارد میشود و آدم و حوا به روی زمین میآیند. طاووس از آن تاریخ اسطورهای به بعد، شیطانشناس شد. سردر مسجد و خانه و مدارس میزنند؛ چون معتقد بودند شیطان را دیده و میشناسد و اجازه ورود نمیدهد.»او سپس افزود: «در گورستان ابنبابویه تهران بسیار چیرهدستانه طاووسها کشیده شدهاند. در دوره قاجار حجاران اصفهــان را بـه تهـران میبــردنـــد و شاگردپروری میکردند؛ مثل حسین حجار که تخت ناصرالدین شاه را ساخته است. حتما در کاخ گلستان این اثر را ببینید.»مرغابی، نقش دیگری بود که مهدی تمیزی از آن باعنوان نقش پرتکرار بر سنگمزارها یاد کرد؛ نقشی که نماد پاکیزگی دمادم است. روی خیـــلی از سنــــگ آرامـگــــاههــــای تختفولاد وجود دارد. در اتاق عروس تکیه بختیاریها مزار زنانی را میبینید که روی سنگ مزارشان مرغابیهای حجاریشده قدرتمندی را میبینید. در ابنبابویه، امامزاده عبدالله، در قم، شیراز و کشورهای غربی از جمله آلمان و انگلستان و فرانسه بسیار زیاد است. نقش مرغابی معمولا روی قبور خانمها بیشتر دیده میشود.به روایت تمیزی، هدهد هم نقش دیگری است که بر سنگ مزارها دیده میشود؛ در قرآن، در کتابهای مقدس مسیحیت و یهودیان هم از هدهد یاد شده است. هدهد پرندهای است که خبر از غیب میآورد و در اروپا بسیار زیاد بر گورستانها هست. این پرنده نماد خبررسانی از نوع مثبت است. در تختفولاد نقش هدهد را دیدهنشده؛ ولی در مزارهای امامزاده عبــدالله این نقــش بسیــــار دیــــده میشود.
زنانههای سنگ مزار
مزارهایی وجود دارند که دو سنگ لحد (سنگ بالین) در بالا و پایین سنگ مزار دیدهمیشود و معنایش این است که این مزار خانه ابدی زنی است. به روایت تمیزی، دلیل حجاری دو سنگ لحد برای زنان این بوده که معتقد بودند زن به دلیل امکان زایش، دو روح در بدن دارد؛ بنابراین اگر مزارهایی با دو سنگ کوچک در بالا و پایین سنگ مزار دیدید، حتما مزار زنی است؛ اما زنان متوفی هم هستند که یک سنگ بر مزارشان دارند. مثلا در ضلع شمال شرقی تکیه خوانساری سنگی هست متعلق به مادری که بچهاش را از دست داده؛ احتمالا این بچه به دنیا نیامده؛ چون نام محسن را بر سنگ قبر میبینید و یک جنین هم روی این سنگ حکاکی شده و دو سنگ لحد بر مزار موجود است.بر سنگ شماری از مزارها، نقشی شبیه کاسه گود حکاکی شده است. اگر متوفی مسیحی باشد، این کاسههای گود نقش کندرسوز دارند و به نقش اسطورهای دود که از فرش به عرش سفر میکنند اشاره دارند. بر سنگ مزار شیعیان هم چنین حکاکیای دیده میشود که کارکرد آبخوری دارد و نذر آب برای حیواناتی است که در گورستانها میگذرند.
ماجرای عجیب و دردناک تخریبهای میراثی در امامزادهاحمد
در بخش دیگر کلاس، تمیزی چند روایت از دیدار امامزاده احمد تعریف کرد: «یک روز رفتم امامزاده احمد؛ دیدم سنگ لحد بعضی از مزارها را بریدهاند. از دربان پرسیدم چه شده؟ گفت: هیئــتامنــا تصویب کــردهانــد که این سنــگها بریده شوند؛ چون به پای زوار امامزاده احمد گیــر میکردند! مدتی بعد دوباره رفتم امامزاده، دیدم سنگها کلا نیستند! رفتم پشت شیشه اتاق دیدم همه سنگها را مثل اشغال کنار قبر دختر امیرکبیر ریختهاند؛ سنگهایی با نقوش بسیار زیبا و منحصربهفرد! یکی از سنگها هم از کمر شکسته شده بود. دلیل این اتفاق را پرسیدم. گفتند: هیئت امنا تصمیم گرفتهاند اینجا را کفسازی کنند. این سنگها را جمع کردهاند. یکی از سنگهایی که از بین رفت متعلق به احمد معظم بود که یک علم حسین ابن علی (ع) و یک نقش ترنج روی سنگ دیده میشد.»تمیزی سپــس به حضار تــوصیـــه کرد حتما به دیدار امامزاده احمد بروند و سنگ مزارهای این امامزاده را ببینید. در همین زمان، یکی از شرکتکنندگان کلاس که مردی حدودا چهلساله بهنظر میرسید، با لهجه اصفهانی پرسید: «امامزاده احمد کوجاس؟» و من متعجب شدم که مگر میشود اصفهانی باشی و امامزاده احمد را ندیده باشی؟! امامزادهای در بازارچه حسنآباد و همســایــه نقـــشجهـــان.تمیزی از پژوهشهای استاد همایی درباره اصفهان هم یاد کرد و افزود: «براساس نوشته استاد همایی، میدانستم که دوشیر سنگی در امامزاده احمد وجود دارد. یک دفعه که به دیدار این امامزاده رفته بودم، فقط یک شیر پیدا کردم. از نگهبان دلیل را جویا شدم و او توضیح داد: اینجا را که درست میکردند، چاهی کنار دیواردر گوشه ورودی امامزاده بود. شیــر در جابهجــاییها شکست و برای اینکه شر نشود، شیر شکسته را در این چاه انداختند و چاه را پر کردند. این چاه صفوی بوده و به هر حال نمیبایست این کارها را انجام میدادند.»
داستان مشاغل بر سنگ مزار
این هنرمند هنرهای تجسمی سپس درباره نمادشناسی گلدانها، قندیلها، تسبیح، مهر و شانه و فیگورهای روی سنگ مزارها صحبت کرد و از حضار خواست در ضلع شمالی گلستان شهدا به دیدار سنگ قبری بروند که داستان یک پیرمرد یخفروش را روایت میکند. بر این سنگ مزار الاغی حجاریشده، یک پیرمرد دیده میشود و دوپالان دوطرف پیکره الاغ هست که حجمهایی که شبیه یخ هستند از پالانها بیرون زدهاند. روایتهای نمادشناسانه تختفولاد بسیار طولانیتر از این حرفها بود و تمیزی مقاصد مهمی را برای دیدن میراث هنر در جایجای اصفهان معرفی کرد.«دوره معرفتی تختفولادشناسی» از صبح جمعه 22 مهرماه با افتتاحیه و دو کارگاه «مرگ شناسی»، «اهمیت و جایگاه تاریخی تخت فولاد» آغاز شد. 29 مهرماه، شرکتکنندگان دوره در دو کارگاه «گردشگری معنوی» و «گورستانهای تاریخی اصفهان» حضور یافتند. 6 آبانماه نیز دو کارگاه «رجال و مشاهیر (1)» و «پدیدهها و شگفتیها (1)» برگزار شد. 13 آبانماه قرار است دو کارگاه «رجال و مشاهیر (2)» و «هنر و معماری آرامگاهی» برگزار شود، 20 آبانماه دو کارگاه «پدیدهها و شگفتیها (2)» و «ماده تاریخ و ادبیات» از ساعت 8 تا 11:30 علاقهمندان را مهمان تختفولاد میکنند و 27 آبانماه هم دوره تختفولادشناسی با «بازدید میدانی» و «اختتامیه در گلستان شهدا» به پایان میرسد.