دعای کمیل یکی از گنجهایی است که از امیرالمؤمنین(ع) به یادگار مانده است. دعایی با معانی عالی که خواندنش همیشه زیباست؛ اما زمزمه آن در شب جمعه سفارش شده و پرفیضتر است. برای اولین بار در دوران معاصر ما، این آیتالله ملا محمدباقر فشارکی بود که عزم کرد و دعای دستهجمعی کمیل را در مسجد مصلای تختفولاد زنده کرد. آن زمان که سرزمین تختفولاد بیرون از اصفهان جای داشت، چنین برنامهای برای مؤمنانی که بعضا با پای پیاده به شوق دعا راه میکردند، زمانی طولانی میبرد و اینگونه بود که این مراسم تا صبح به طول میانجامید و بهنوعی، شبهای جمعه شکلی از شب قدر یافته بود که مردم تا خود صبح شبزندهداری میکردند.سنتی را که آیتالله فشارکی زنده نمود، عالمانی دیگر ادامه دادند و مردم پیوسته استقبال کردند. بالاترین درجه استقبال به دعاهای کمیل آیتالله شیخ مرتضی ریزی برمیگردد؛ جایی که تجربه حضور نزدیک بیستهزار انسان مشتاق را دارد. این دعای دستهجمعی در مکانی برگزار میشد که بعدها محل دفن آیتالله ریزی شد؛ جایی که بیشک، امام عصر (عج) به آن عنایت داشت و دلها در آن بهگونهای حیرتانگیز دگرگون میشد و نفس برحق شیخ مرتضی ریزی، پشتوانه معنوی آن روزهای پرتلاطمی بود که به آن دوران مشروطه میگفتند؛ دوران سخت و پیچیدهای که برای طی آن تنها نیاز به اقدام سیاسی نیست و جناح حق همواره نیاز به پشتیبانان معنوی معتمد دارد.اینکه شیخ مرتضی درباره مشروطه چه موضعی داشت، بحث ثانوی است. بحث اصلی آن است که جناح مشروطه اسلامخواه در هر صورت نیاز به نوعی از معنویت با هیبت اجتماعی داشت که وجود اخلاقی ریزی و نورانیت دعای کمیل آن سرمایه قابل اتکا بود. در میان علمای طرفدار مشروطه نیز کسانی بودند که بر دعای دستهجمعی کمیل در تختفولاد تأکید داشتند. آیتالله جمال نجفی که تا انتها از مدافعان مشروطه بود، در سالیانی که در وطنش اصفهان سکونت داشت، شبهای جمعه به بقعه میرزا رفیعا میرفت و همراه با جماعت مؤمنان در این مقبره زیبای صفوی مناجات امیرالمؤمنین را همخوانی میکردند.برادر او، یعنی آقانجفی هم روی دعای کمیل تأکید داشت و اصلا او بود که از رکنالملک، نایب الحکومه اصفهان، خواست که در تختفولاد مسجدی بنا کند؛ مسجدی که بهسبب دوری از شهر، آن را مسجد اقصی یا مسجد دور مینامیدند و امروز در خیابان فیض به نام رکنالملک شهرت دارد؛ مسجدی که از زیباترین مساجد دوران قاجار است و الحق جناب رکنالملک در ساختش سنگتمام گذاشته است. او مسجدی ساخت که مردمان بتوانند شبهای جمعه در آن بیتوته کنند و برای خواندن دعای کمیل لازم نباشد در یک شب راه درازی را پیاده طی کنند.این مسجد همین امروز هم این توفیق را دارد که شاهد دعای کمیل سوزان هفتگی باشد؛ دعایی که قسمتی از آن در سحرگاهان برگزار میشود و به همین مناسبت حالوهوای خاصی دارد.از دیگر مکانهای دیگر در تختفولاد که تا همین امروز هم رونق دعای کمیل در آن مشهود است، تکیه خوانساری و تکیه کازرونی است. تکیه خوانساری جایی است که خاندان فهامی در آن چراغ کمیل را روشن نگه داشتند و در تکیه کازرونی هم این مهم با خاندان روضاتی بوده است.حالا جاهای دیگری هم جستهگریخته پناهگاه انسانهای معنویتخواه شده است؛ گاهی در تکیه صاحب روضات و گاهی در مقبره بابا رکنالدین. خلاصه تختفولاد در شبهای جمعه از دیرباز حال دیگری میگیرد.در این سالها، تکیه شهدا با دعاهای کمیلش در جوار شهدای والامقام، محور بوده است؛ تکیهای که چند سالی میزبان مرحوم حاجآقا مهدی مظاهری بوده است. کسی که دعاهای کمیلش همراه با انبوه جمعیت مردم، روح نیایش و میراث معنوی ماندگار شهر عزیز اصفهان بود. بی شک دعای دستهجمعی حقیقتی دارد فراتر از یک دعای ساده. ساحتی اجتماعی دارد که برکاتش شمردنی نیست. این همان سنت ماندگاری است که دهها سال مورد حفاظت مردم این شهر بوده و این سنت هم خود حافظ چنین مردمانی در روزگار سخت بوده و خواهد بود.
شبهایی به نام امیرالمؤمنین (ع) در تختفولاد
انسان همواره محتاج دعا و سخنگفتن با خداوند است. این سخنگفتن و بیان نیازها اگر بهصورت جمعی باشد، مورد توجه ویژه حضرت حق قرار میگیرد.