در مجموعههایی نظیر استارتاپها، مجموعههای دانشی مانند شرکتهای دانشبنیان، مجموعههای فرهنگی، هنری و… که بر پایه و محور نیروی انســانـی کــارشــــان پیـــش مــیرود، نقش نیروی انسانی بیشتر از دیگر مجمـــوعههـــاست. به همیـــن علـــت است که وقتی به تحولات اخیر در حوزه نیــروی انسانی در دنیــا نگاه میکنیم، میبینیم دیگر در بسیاری از مجموعهها خبری از ساختمانهای بزرگ، سرمایهگـــــذاریهای عظیـــــم و کارخانههایی به ارزش میلیاردها دلار نیست. این مجموعهها برای بهدستآوردن و پرورش سرمایههای انسانی، سرمایهگذاری میکنند.این یعنی نیروی انسانی یا سرمایه انسانی در سالهای آینده میتواند نقش تعیینکنندهای را برای سازمانها تعیین کنند؛ چراکه از طرفی هرم جمعیتی بسیاری از کشورها بهسمت پیرشدن پیش رفته است و از سوی دیگر، نیروی کار متخصص نیز یکی از معضلات جامعه مهم در هر سازمان است.بهطور مشابه در سازمانهایی نظیر کانونهای فرهنگی و تربیتی، پایگاههای بسیج و… نیز موضوع نیروی انسانی نقش تعیینکنندهای دارد. در این سازمانها این موضوع وقتی مهمتر میشود که در این سازمانها، حضور اشخاص صرفا بهخاطر عقیده و دغدغه است و هیچگونه دغدغه مالی برای شخص وجود ندارد. حساسیت موضوع از این بابت است که معادلات در اینگونه سازمانها بهصورت دیگری تعریف میشود. بهعبارت دیگر، کسی که برای مسائل مالی مانند درآمد وارد یک مجموعه میشود، با کسی که بر اساس دغدغه وارد میشود، از نظر جهتگیریها و عملکرد کاملا متفاوت هستند.
برنامهریزی؛ رکن مهم سبک زندگی اسلامی
بهطور کلی، در دین اسلام برای موضوع برنامهریزی فضائل و محاسن مختلفی بیان شده است. برای همین باید در همه شئون این اصل اساسی زندگی در نظر گرفته شود.برای مثال امام صادق(ع) در اینباره میفرمایند:«مِنَ الدّینِ التَّدْبیرُ فی المَعِیشَةِ»؛ تدبیر و برنامهریزی در زندگی، از دین است.
برنامهریزی و نسبت آن با کانونهای فرهنگی و تربیتی
موضوع برنامهریزی برای نیروهای زیرمجموعه در کانونها نیز از این قاعده مستثنی نیست. به تعبیری، یکی از ارکان مهم سازمانهایی نظیر کانونهای فرهنگی و تربیتی همین موضوع برنامهریزی و نظم است.نکته شایــان توجه این است که هرچند بسیاری از کانونها از نظر عنوان و ماهیت یکی هستند، در برخی کانونها بیشتر بر موضوعات فرهنگی متمرکز هستند و بر اهدافی نظیر انجام پروژههای فرهنگی اصرار دارند و کمتر موضوع تربیت نیروها در نظر گرفته میشود. از طرفی، مجموعههای تربیتی نیز بیشتر به رشد نیروها مبادرت میکنند و در تلاشاند تا نیروهای خوبی را به جامعه تحویل دهند.چه برای دسته اول و چه برای دسته دوم، هم علم نیروی انسانی و هم تجربه ثابت کرده است کانونهایی که مدیران آن برنامهریزیهایی لازم و همهجانبه را برای نیروی انسانی و کانون انجام میدهند، در عملکرد و نتیجه و رسیدن به اهداف فرهنگی و تربیتی موفقترند.
کانون؛ چشمانداز و برنامهریزی
هر کانون نیاز به برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دارد. همچنین نیاز به تدوین چشمانداز و اسنادی از این دست دارد تا راه برای اعضا و مدیران روشن شود.حال، کانونی را تصور کنید که برای فعالیتهایش، بهخصـــــوص بــــــرای سرمایههای انسانی خود، برنامههای میانمدت و بلندمدت داشته باشد. از طرف دیگر، برنامههای کوتاهمدتی را تدوین کرده باشد تا بهصورت هفتگی و ماهانه، برنامه نیروها مشخص باشد. این یعنی برای لحظه به لحظه عضو کانون برنامهریزی شده و از ورود به محل کانون تا زمان خروجش در چالشها، آموزشها، سرگرمیها و بهطور کلی برنامههای گوناگونی شرکت میکند. در نتیجه این برنامهها، این عضو از زمان خروج تا برنامه بعدی، برای حضور در محل کانون یا رفتن به اردو، رویداد و… لحظهشماری میکند.حال اگر این برنامهریزی برای عضو انجام نشود و نیرو به حال خودش واگذار شود، نمیتوان نتیجهای مثبت را برای تأثیرگذاری و تربیت این شخص متصور بود. حتی در صورتی که این اتفاق ادامه پیدا کند، کار به کسب تأثیرات منفی بر عضو یا اعضای دیگر میرسد. بیکاری ممکن است بستر بسیاری از مشکلات باشد و بیکاری در کانون نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی با بیبرنامگی میتواند علاوه بر تأثیرات منفی، جمع اعضای کانون و حتی مدیران آن را از هم بپاشد؛ چرا که در عمل، هدف عضو یعنی مسائل معنوی، الهی و عقیدتی محقق نشده است.
انسجام در عملکرد و تصمیمگیری آسان، ارمغان برنامهریزی برای کانونهای فرهنگی و تربیتی
امام صادق(ع) در حدیثی در خصوص موضوع نظم میفرمایند:«اَلتَّقْدیرُ نِصْفُ العیْشِ»؛ برنامهریزی نیمی از زندگی است. این یعنی نیمی از موفقیت.تجربه بسیاری از کانونهای موفق نیز مؤید این موضوع است که اگر این کانونها به جایی رسیدهاند، یکی از دلایل آن برنامهریزی دقیق برای اعضا و اهداف بوده است. نظم و برنامهریزی در برنامهها انسجام در عملکرد را برای اعضا و تصمیمگیری برای مدیران و رهبران کانون در طول مسیر هدف را به ارمغان میآورد.