حمیدرضا حسینی را خیلیها با گزارشهای روزنامهنگارانهاش برای رسانههای مطرح کشور میشناسند؛ اما او خیلی وقت است که در قامت یک پژوهشگر و بهویژه ایرانپژوه، کتابهای قابلتوجهی هم نوشته است که مخصوصا برای فعالان حوزه گردشگری و علاقهمندان ایرانشناسی حرفهای جذابی برای گفتن دارند. «کتاب تهران، نگاهی به پیشینه تاریخی و سرمایههای فرهنگی-اجتماعی شهر تهران» به قلم او، هفته پیش در اصفهان به دستم رسید و خواندنش برای من بهعنوان یک علاقهمند حوزه ایرانشناسی، حلاوت بسیاری داشت و همین باعث شد به صرافت معرفیاش در این صفحه بیفتم. حسینی تا به حال مقالاتی هم برای مجله «گردشگر مثبت» متعلق به گروه رسانهای «اصفهانزیبا» نوشته است که یکی از آنها را میتوانید با عنوان «چرا دیدن مسجد جامع عتیق اصفهان واجب است؟ یک ایران در یک مسجد!» در شماره نخست مجله »گردشگر مثبت» به تاریخ مرداد و شهریور 1396 بخوانید. او در سال 1394 هم یکی از پژوهشگران مدعو به میزگرد ایرانشناسی غرفه «اصفهان زیبا» در نمایشگاه بینالمللی مطبوعات در مصلی تهران بود که شرح این میزگرد در مجله گردشگر، ضمیمه روزنامه اصفهانزیبا، به تاریخ آبان و آذرماه 1395 منتشر شده است. حمیدرضا حسینی در این میزگرد صحبتهای جالبی داشت که خوب است به یک قسمت مهم آن اشاره کنم؛ جایی که او بیان کرد: «من هم در رسانه بودهام و هم در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، بهعبارتی هم در زمینه کارهای پژوهشی فعالیت کردهام و هم در رسانه. به نظرم این یک نقص بزرگ است که نشریات ما و راهنمایان گردشگری به چشمه وصل نیستند. ما پژوهشگرانی داریم که پــژوهشهــای ایــرانشنــاسی را تولیــد میکنند و مردمی را داریم که باید از این محصولات فرهنگی استفاده کنند؛ اما کسانی نیستند که بتوانند به آن پژوهشهای عالی دسترسی پیدا کنند، آنها را سادهسازی کنند و طوری که موردعلاقه عموم باشد بهدرستی بستهبندی و به جامعه عرضه کنند. بهنظرم استادان و پژوهشگران باید از میان شاگردانشان پژوهشگرانی مالتیمدیا تربیت کنند که هم تحصیلکرده رشتههای مرتبط با ایرانشناسی باشند و هم شناخت کافی نسبت به مسائل رسانه، گردشگری و موزهداری داشته باشند.» حسینی از چنین جریان ایرانشناسی عجینشده با گردشگری بهعنوان یک رویکرد عالی برای افزایش آگاهی عمومی نسبت به سرزمین ایران یاد کرد.
روایت نخست: نگاهی به «کتاب تهران»
چاپ اول «کتاب تهران» در سال 1399 توسط انتشارات روزنه و شهرداری تهران در قالب 216صفحه گلاسه روانه بازار شده است. این کتاب که در حوزههای ایرانشناسی، گردشگــری و تهـرانشنــاسی طبـقهبندی میشود، متشکل است از دهبخش به این ترتیب: خواننده ابتدا با مقدمه و «تهران؛ تبلور روح ایرانی» مواجه میشود؛ سپس در فصل «جغرافیا و اقلیم» درباره آب و هوا، منابع آبی، پوشش گیاهی و پوشش جانوری تهران مطالبی را در هشت صفحه میخواند. فصل «تاریخ» به مباحثی از جمله پیش از تاریخ، در سایه ری، حیات روستایی، حیات شهری، پایتختی، دارالخلافه ناصری، عصر مشروطه، دوره پهلوی اول، دوره پهلوی دوم، پس از انقلاب و نقشآفرینی تهران در تاریخ ایران و جهان اختصاص دارد. فصل هشتصفحهای «جامعه» هم خواندنی است و سپس میرسیم به فصل «ادیان و مذاهب» که شامل هشتسرفصل جذاب است: سیر تاریخی حضور ادیان در تهران، مساجد تهران، مدارس دینی، زیارتگاهها، تکیهها و حسینیهها،کلیساها، کنیسهها و آتشکدهها. عنوان فصل بعدی «آموزش» است و بهمواردی از جمله مدارس تهران و دانشگاههای تهران میپردازد. فصل «فرهنگ و هنر» از صفحه صدویازدهم آغاز میشود و به معـــرفی کتــابخــانهها، کتــابفـروشــیها، فـــرهنــگســـــراهــــــا و مجمـــوعـــههــــای فرهنگیهنری، سالنهای تئاتر و سینماها میپــردازد. فصل «میــراث فرهنــگی» امــا قاعدتا فصل محبوب من است؛ چون به مبــاحث بنــاهای تاریــخی، بنــاهــای یادمانی، خانههای تاریخی، گورستانهای تاریخی، بازار، موزهها (موزههای بزرگ شهر تهران و موزههای شهرداری تهران) میپردازد. فصل یکیمانده به آخر، به نام «گردشگری و اوقات فراغت» نامگذاری شده و شامل معرفی ده محور گردشگری است. مجموعههای بزرگ گردشگری، بوستانهای تهران و مجموعههای ورزشی هم در این مجموعه قرار میگیرند. فصل آخر هم به «مدیریت شهری» اختصاص دارد و خواننده در این فصل میتواند درباره پیشینه و مبانی قانونی، تشکیلات شورای اسلامی شهر تهران، تشکیلات شهرداری تهـــران و شهـــرداران تهـــران مطــالبـــی را بخواند.در بخشی از توضیحات پشتجلد کتاب هم آمده: «شهری با برجهای سر به آسمان ســایــیــده، بــزرگراههــای درهـمتنیــده، مالهای پر زرق و برق، بیمارستانهای پیشرفته، گردشگاههای پرشمار و بسیار چیزهای دیگر که تهران را میان شهرهای ایران، شهر بیشترینها و بهترینها جلوه میدهد؛ اما فراتر از اینها، تهران شهری با تاریخی درخشان و سرمایههای فرهنگی و اجتماعی پربها و کمماننداست… تهران یا آغازگر بسیاری از جریانهای علمی، فرهنگی و هنری یا نقطه عطف و اوج آنهاست؛ تهران، روایتگر فرازهای مهمی از تاریخ ایران و جهان، از جمله دوانقلاب بزرگ سده بیستم میلادی است؛ تهران دانشنامه معماری و شهرسازی معاصر ایران است؛ تهران میزبان مهربان اقوام، ادیان، فرهنگها و زبانهای گوناگون است؛ تهران زادگاه یا پرورشگاه بسیاری از مفاخر ایران است و در یک کلام تهران تبلور روح ایرانی در روزگار ماست».
روایت دوم: تهران کجا بود و شد؟!
تهران، روستایی کوچک در کنار شهرری بوده، در جغرافیایی چهار فصل با رودهای فراوان در دامنههای رشتهکوه البرز که حوادث تاریخی و ویژگیهای اقلیمی به رشد و توسعه آن کمک فراوانی کرده است. تهران در سال 1100 هجری شمسی (سه قرن پیش) 110هزارنفر جمعیت داشت. همزمان با توسعه کشور و آغاز روندهای مدرنیزاسیون، حجم مهاجرت به تهران زیاد شده و جمعیت تهران نیز به طور نامتعارفی افزایش یافت تا جایی که در ابتدای دهه 40شمسی جمعیت تهران به دومیلیون نفر رسید و طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور در سال 1395 بیش از هشتمیلیون و 700هزارنفر در شهر تهران ساکناند. این آمارها بهخوبی نشان میدهد که شاکله تهران کنونی حاصل گردهمایی شهروندانی از مناطق و شهرهای مختلف کشو است که به تهران مهاجرت کردهاند و طی 31سال گذشته موزاییک هویت تهران را شکل دادهاند.حسینی در آغاز کتاب به اصفهان هم اشاره کرده و نوشته: «وقتی از تهران سخن میگوییم، این شهر را در قامت پایتخت ایران و یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرهای جهان به یاد میآوریم… وقتی سخن از هویت تاریخی و سرمایههای فرهنگی به میان میآید، شاید نامهای دیگری را مقدم بر نام تهران بشنویم. در نگاه بیشتر مردم، پیشینه تاریخی این شهر به دویستسالی که از پایتختی آن میگذرد، محدود میشود و آثار تاریخی یا میراث معماری آن در قیاس با آنچه در اصفهان، شیراز، یزد، کرمان و کاشان هست، کمفروغ جلوه میکند. برای بیشتر گردشگران تهران اگر هم مقصد سفر باشد، بیشتر به خاطر مراکز تفریح و خرید پرزرق و برق مظاهر زندگی شهری مدرن است…؛ اما تهران یا آغازگر بسیاری از جریانهای علمی، فرهنگی و هنری یا نقطه عطف و اوج آنهاست؛ تهران روایتگر فرازهای مهمی از تاریخ ایران و جهان و از جمله دو انقلاب بزرگ سده بیستم میلادی است… تهران تبلور کامل روح ایرانی است؛ همان روحی که در تخت جمشید (نماد تمدن باستانی ایران) جلوهگر شده است. وقتی به ظاهر تختجمشید مینگریم کمتر عنصر خالص ایرانی میبینیم، بلکه عناصر موجود هرکدام از اقوام دیگر به عاریت گرفته شدهاند: عیلامیها، بابلیها، آشوریها، ایونیها، مصریها و دیگران؛ اما ژرف که بنگریم آن خرد بالغ و روح مداراگر و دست توانایی که این همه تنوع را گرد هم آورده و خلاقانه به هم آمیخته و اثری نو آفریده به تمامی ایرانی است. تهران نیز سالهاست که مردمانی از سرتاسر ایران و گاه از گوشه و کنار جهان میزبانی میکند و امروز چنان است که هر کس میتواند خود را در آیینه این شهر ببیند و از ظن خویش یارش شود؛ اما در ورای این کثرت، وحدتی نهفته که حاصل فرهنگ چندوجهی و مداراگر تهران است. رسوبات این فرهنگ سرمایههای عظیمی را برای تهران فراهم آوردهاند که اگر بیهمتا نباشد، کممانند است.»
هفت «دانستنی» جذاب از تهران
در کتاب نکات جالبی وجود دارد که راهنمای بسیار خوبی برای تهرانگردی است. برخی از جذابترین و کاربردیترین این نکات را در ادامه اینجا ذکر میکنم. پهنه تهران از دو بخش کوهپایهای و دشت تشکیل شده است. بخش کوهپایه از دامنه جنوبی البرز تا حوالی خیابان انقلاب در مرکز شهر امتداد دارد و با شیب توپوگرافی نزدیک دهدرجه، تپههای لویزان و شیان، قیطریه، امانیه، عباسآباد و چیتگر را دربرمیگیرد. بخش دشت نیز از خیابان انقلاب تا شهر ری امتداد دارد و دارای شیب حدود پنجدرجه است… ارتفاع برخی از محلههای شمال شهر تهران از سطح دریا (مانند داراآباد، امامزاده قاسم و جمال آباد) حدود 1800 متر و در ناحیه ری کمتر از 1100 متر است.کهنترین آثاری که در نتیجه کاوشهای باستانشناسی در پهنه تهران بزرگ به دست آمده، مربوط به دوران پیش از تاریخ است و از چشمه علی در جنوب تهران کشف شده است؛ آثاری از هزاره ششم و پنجم پیش از میلاد! در دهه 40 شمسی هم در جریان خانهسازی در تپههای قیطریه شمیران، در محوطهای به وسعت 5 هزار مترمربع،350 گور باستانی کشف شد که درونشان مردگان به شکل جنینی دفن شده بودند، بههمراه اشیای سفالی و فلزی شامل انواع ظــروف، زیــورآلات، ســلاح و غـــذاهـــای خشکشده و استخوان حیوانات اهلی.تاریخ تهران در دوران پیدایی خط و نگارش به مدت طولانی با تاریخ ری پیوند خورده است. ری امروزه جزئی از تهران است؛ اما در گذشته شهر بزرگ و مستقلی بود که تهران یکی از روستاهای تابع آن بهشمار میرفت… تا اینکه ویرانی ری در خلال یورش مغولان این فرصت را به روستای کوچک و گمنامی به نام تهران در حدود هشتکیلومتری شمال ری داد تا میراثدار این شهر باستانی شود. نخستین نشانهها از وجود روستای تهران مربوط به سده سوم هجری قمری است و در سده پنجم نیز در یکی از کتابهای جغرافیایی به نیکویی انارهای تهران اشاره شده است. یاقوت حموی، جغرافینویس عربزبان در ابتدای سده هفتم (در آستانه حمله مغول)، تهران را به صــورت دَه بــزرگی که در زیــر زمین بناشده، دسترسی به آن دشــوار اســـت، باغهای شبکهوار و دوازدهمحله دارد که ساکنان هرمحله با محلات دیگر در جنگند، توصیف کرد. در عصر تیموریان هم از تهران با عنوان «قصبه معتبره» یاد شده است. احتمالا در پادشاهی شاه عباس اول، شالوده ارگ سلطنتی تهران ریخته شده. پیترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی که در دوره شاه عباس اول صفوی ایران را دیده، از تهران باعنوان چنارستان یاد کرده است. کریمخان زند پس از سقوط صفویه، برج و بارویی به دور عمارتهای صفوی کشید و ارگی مستحکم شامل دیوانخانه و خلوتخانه خلق کرد. تا اینکه در روز یکشنبه یازدهم جمادی الاول سال 1200 هجری قمری (22 اسفندماه سال 1164 خورشیدی) آغامحمدخان قاجار در ارگ سلطنتی تهران تاج شاهی بر سر گذاشت؛ بنابراین سال 1200 هجری قمری را میتوان آغاز پایتختی تهران بهشمار آورد؛ البته دهسال طول کشید تا آغامحمدخان بتواند قدرت را به طور کامل به دست بگیرد. در دوره پنجاهساله سلطنت ناصرالدین شاه هم به تهران لقب «دارالخلافه ناصری» دادند. امروزه اکثر جمعیت تهران پیرو مذهب شیعه دوازدهامامی هستند؛ اما افزون بر پیروان دیگر فرقههای اسلامی، شماری از مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و حتی سیکها هم در تهران زندگی میکنند. درحال حاضر 1829 مسجد وجود دارد که مسجد جامع عتیق کهنترین مسجد پایتخت است و قدمت سازههای موجودش به دوران صفوی-قاجار میرسد. مسجد امام خمینی (سلطانی یا شاه) هم به دستور فتحعلیشاه قاجار بنا شده است. پیشینه حضور مسیحیان در تهران به نیمه دوم سده هجدهم میلادی برمیگردد. اکنون ارامنه تهران هشت کلیسا و 25 انجمن و باشگاه دارند. غیر از ارامنه گریگوری پیروان دیگر شاخههای مسیحیت هم در تهران زندگی میکنند و وجود چندکلیسای آشوری و انجیلی، ارتدوکس یونان و ارتدوکس روس گواه این حضور است. هم اکنون در شهر تهران 31کلیسا وجود دارد. کلیسای تادئوس و باردوقیمئوس مقدس، کهنترین کلیسای تهران است و قدمت قاجاری دارد. یهودیان (کلیمیان) ایران هم از سده هفدهم میلادی در تهران ساکن شدند و حالا 36کنیسه در تهران وجود دارد که فقط نیمی از آنها فعالاند. کنیسه عذرا یعقوب از کهنترین کنیسههای شهر تهران محسوب میشود. هر چند در دوران پیش از اسلام اکثر ساکنان پهنه تهران امروزی زرتشتی بودند؛ اما پس از پایتختی تهران، حضور زرتشتیان، ناشی از مهاجرت ایشان از دیگر نواحی ایران، به خصوص یزد و کرمان بوده است. آتشکده آدریان شهرهترین نیایشگاه زرتشتیان تهران است.اکثر بناهای میراث فرهنگی تهران مربوط به دوره قاجار و پس از آن هستند که میتوان آنها را به سهدسته تقسیم کرد: آثار ارزشمند معماری (از کاخ گلستان و مدرسه خان گرفته تا خانه مستوفیالممالک و البته از برج آزادی و موزه هنرهای معاصر)، مکان رویدادهای تهران (میدان ارگ، میدان توپخانه، میدان بهارستان و شماری از خانههای تهران)، گورستانهای تهران (ابن بابویه، ظهیرالدوله، ارامنه دولاب و …). برای تهران دهمحور گردشگری تعریف شده که عبارتند از محورهای شمیران، بازار تاریخی تهران، ارگ قاجار، عودلاجان و چالمیدان، خیابان لالهزار، میدان مشق و خیابان سیتیر، میدان بهارستان و پیرامون، دروازهدولت تا میدان آزادی، خیابان کریمخان زند و ویلا و شهر ری.مجموعههای بزرگ گردشگری پــایتــخت عبــارتانــد از «مجمـــوعــــه عباسآباد» که به قلب سبز تهران معروف است شامل بوستانهای طالقانی، نوروز، آب و آتش و بنادر، پلهای طبیعت و ابریشم، باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، باغ کتاب تهران (گفته شده بزرگترین کتابفروشی جهان است)، گنبد مینا یا پلانتاریوم (بزرگترین افلانمای ایران)، برج پرچم، میدان مشاهیر.دریاچه شهدای خلیج فارس (در کنار پارک جنگلی چیتگر)، برج میلاد، بوستانهای تهران (جمشیدیه، قیطریه، نیاوران، نهجالبلاغه، پردیسان، ملت و…) و مجموعههای ورزشی .