در سوره فاطر آمده است: «اسْتِکباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَکرَ السَّیئِ وَ لا یحیقُ الْمَکرُ السَّیئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ ینْظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الْأَوَّلینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدیلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْویلاً» (سوره فاطر، آیه 43)؛ «این نفرت بهسبب گردنکشی و تکبر آنان در زمین و نیرنگ زشتشان بود و نیرنگ زشت جز اهلش را احاطه نمیکند؛ پس آیا جز سنت [جاریشده در] پیشینیان را [که هلاکتشان بهسبب تکبرشان بود] انتظار دارند؟ پس هرگز برای سنت خدا تبدیلی نمییابی و هرگز برای سنت خدا دگرگونی نخواهی یافت.»در تفسیر المیزان ذیل این آیه شریفه اینگونه بیان شده است: «تبدیل سنت خدا به این است که عذاب خدا را بردارند و بهجایش عافیت و نعمت بگذارند و تحویل سنت عبارت از این است که عذاب فلان قوم را که مستحق آن هستند، بهسوی قومی دیگر برگردانند و سنت خدا نه تبدیل میپذیرد و نه تحویل؛ برای اینکه خدای تعالی بر صراط مستقیم است. حکم او نه تبعیض دارد و نه استثنا. همچنان که خدای تعالی مشرکان موردنظر آیه را در جنگ بدر به عذاب خود گرفت و همگی را کشت» (طباطبایی محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، سید محمدباقر، ج 17، ص 83). اینکه در آیه شریفه میفرماید تحویل و تبدیل در سنتهای الهی نیست، درواقع به این معناست که هیچ تغییر و تبدیلی در سنتهای الهی واقع نمیشود؛ یعنی سنن الهی قوانینی هستند که در طول تاریخ زندگی بشر ثابت بودهاند و اختصاص به زمان یا مکان خاصی ندارند. فرقی نمیکند که در کدام گوشه این هستی پهناور زندگی میکنید و چه دین و مذهبی دارید و فرقی نمیکند که در کدام مقطع تاریخی در حال زیست هستید. سنن الهی قوانینی هستند همیشگی و همگانی. در تفسیر نمونه نیز در این خصوص آمده است: «نوسان و دگرگونی سنتها درباره کسی تصور میشود که آگاهی محدودی دارد و با گذشت زمان به مسائلی واقف میشود که او را از سنت دیرینهاش بازمیدارد، یا کسی که آگاه است، اما روی میزان حکمت و عدالت رفتار نمیکند و تمایلات خاصی بر فکر او حاکم است؛ ولی پروردگاری که از همه این امور منزه و پاک است، سنتش درباره آیندگان همان است که درباره پیشینیان بوده است، سنتهایش ثابت و تغییرناپذیر است… اجمالا در این جهان در عالم تکوین و تشریع قوانین ثابت و لایتغیری است که قرآن از آنها به سنتهای الهی تعبیر کرده که هرگز دگرگونی در آنها راه ندارد. این قوانین همان گونه که بر گذشته حاکم بوده، بر امروز و فردا نیز حاکم است» (مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج 18، ص 296).این قوانین هم در گذشته و هم در حال و هم در آینده بر عوالم هستی حاکم بوده و هستند و خواهند بود؛ لذا با طیبخاطر میتوان زندگی را بر اساس آنها تنظیم کرد و به آنها اعتماد کرد؛ زیرا هرگز دستخوش تغییر و تبدیل نمیشوند.
راه کشف سنن الهی
حال که به این نتیجه رسیدیم سنن الهی قوانین ثابت و تغییرناپذیری هستند، باید به این پرسش پاسخ دهیم که راه کشف آنها چیست؟ در پاسخ باید گفت که میتوان سنن الهی را به دو دسته اصلی تقسیم کرد:دسته اول را قوانینی تشکیل میدهند که مربوط به عالم ماده هستند. قانونی مثل قانون جاذبه زمین یا این قانون که آب در صد درجه به جوش میرسد یا سایر قوانین علوم تجربی، همگی جزو این دسته از سنن الهی هستند که با آزمایش در بین پدیدهها کشف میشوند؛ اما دسته دوم از سنن الهی که محل بحث ماست و کمتر به آن توجه شده، ماهیت متفاوتی با دسته اول دارند. این دسته از سنن الهی را خداوند و بهواسطه انبیا و ائمه(ع) در منابع دینی بیان کرده و راه دستیافتن به این قوانین، بررسی متون دینی است؛ زیرا برخلاف دسته اول، جنس آنها بهگونهای نیست که بشر بتواند در آزمایشگاه به آنها برسد؛ چون از رابطه بین پدیدههای ملموس سخن نمیگویند؛ برای مثال، رابطه بین ایمان و ناسپاسشدن مؤمن در دنیا، با آزمایش قابل بررسی نیست.
سنن الهی؛ قوانینی تکوینی
قــوانیــن از جــنبــههـــای مختلف تقسیمپذیر هستنند. شاخصترین تقسیمبندی برای نوع قوانین، تکوینی یا تشریعی بودن آنهاست. مقصود از قوانین تکوینی، قوانینی هستند که در بافت عالم هستی پیچیده شدهاند و از رابطه واقعی بین پدیدهها سخن میگویند؛ مثل قوانین فیزیک و شیمی و… که مربوط به علوم تجربی هستند؛ اما قوانین تشریعی، قوانینی اعتباری هستند که خداوند به واسطه تعالیم انبیا و ائمه(ع) در اختیار بشر قرار داده است تا با پیروی از آنها به قرب الهی برسد. از آنجایی که سنن الهی تجلی اسماء حسنای الهی در عالم هستی هستند، میتوان چنین نتیجه گرفت که سنن الهی اعتباری نبوده و در بافت عالم هستی پیچیده شدهاند و تکوینی هستند؛ اما این تکوینیبودن سنن الهی نتایج بسیار مهمی به همراه دارد که انشاءالله در نوشتار بعدی به آن خواهیم پرداخت.