پوشش؛ چالش جدی جهانی

چرا نهادهای متولی حجاب و عفاف، این مقوله ارزشمند را به خوبی در جامعه پی‌ریزی نمی‌کنند. نقش اصلی مسئولان ذی ربط در این زمینه چیست؟ خبرنگار اصفهان زیبا در این باره، گفت‌و‌گویی با حجت‌الاسلام والمسلمین سید عباس سید نژاد، دبیر ستاد راهبری حجاب و عفاف حوزه علمیه داشته است .

تاریخ انتشار: 11:02 - یکشنبه 1401/12/7
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
پوشش؛ چالش جدی جهانی

از اواخر شهریور بود که با خبر فوت مهسا امینی و با همکاری رسانه‌های خارجی و بیگانه موجی در داخل کشور علیه حجاب شکل گرفت. این موج که این بار کاملا با برنامه‌ریزی شکل گرفته بود، در ابتدا عده‌ای از معترضان به برخی سیاست‌ها را باخود همراه کرد. / عفاف و حجاب

اما پس از آن با شناسانده‌شدن چهره واقعی اهداف شوم رسانه‌های بیگانه، این گروه راه خود را از آنان جدا کرده و موجب شکست در توطئه آن‌ها شدند. همچنین مردم شریف ایران، با شرکت گسترده و حضور چشمگیر در راهپیمایی 22 بهمن امسال نشان دادند ممکن است اعتراض داشته باشند ولی هرگز حاضر به دخالت بیگانگان در امور کشور نیستند.

پس از این حوادث سوالی که برای عده کثیری از هم‌وطنان ایجاد شد، این بود که چرا نهادهای متولی حجاب و عفاف، این مقوله ارزشمند را به خوبی در جامعه پی‌ریزی نمی‌کنند، تا ما هر بار شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم. نقش اصلی مسئولان ذی ربط در این زمینه چیست؟
خبرنگار اصفهان زیبا در این باره، گفت‌و‌گویی با حجت‌الاسلام والمسلمین سید عباس سید نژاد، دبیر ستاد راهبری حجاب و عفاف حوزه علمیه داشته است:

جناب‌عالی به عنوان دبیر ستاد راهبری عفاف و حجاب حوزه‌های علمیه صراحتا بفرمایید چه کسانی در حوزه عفاف و حجاب سیاست‌گذاری می‌کنند و تصمیم می‌گیرند؟ آیا این تصمیمات دقیق است، مطالعه شده است؟

سیاست‌گذار اصلی در این حوزه و سایر حوزه‌های فرهنگی، نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی است. به هر حال در این شورا و کمیته‌ها و کارگروه‌های زیرمجموعه همگی از نخبگان حوزه و دانشگاه هستند. در این شورا قوانین عفاف و حجاب در دو بخش سلبی و ایجابی که به نام مصوبه 427 و 820 مشهور است، تدوین شده است.

اگر چه قانون تدوین‌شده دست بشر خالی از نقص و اشکال نیست ولی مسئله اصلی این است که اجرا نمی‌شود و دولت‌ها به سلیقه خودشان به این قوانین عمل می‌کنند که بهتر است بگوییم عمل نمی‌کنند. پس در پاسخ به سؤال شما صراحتا پاسخ می‌دهم که سیاست‌گذاری‌ها تا حدودی نخبگانی و مطلوب است ولی اقدامات فعلی در حوزه عفاف و حجاب، جامع و دقیق نیست و نخبگان کشور در این تصمیمات دخیل نیستند و صرفا قوانین نهادی دیده می‌شود نه مردمی.

با این وجود می‌توانم بپرسم نقش ستاد راهبری عفاف و حجاب حوزه‌های علمیه چیست؟ به هر حال نقش حوزه علمیه را نمی‌شود نادیده گرفت.

ستاد راهبری عفاف و حجاب حوزه دو سال است که تشکیل شده و بخشی نوپاست. البته به معنی این نیست که حوزه علمیه تا قبل از تأسیس این ستاد در ترویج عفاف و حجاب اقدامی نکرده است.

اتفاقا حوزه علمیه تنها نهادی است که در حوزه ترویج عفاف و حجاب حداقل درست عمل کرده است و سعی کرده با تولید متون پژوهشی، تشکیل کرسی‌های علمی، تبلیغ و اعزام مبلّغ و اهتمام مبلّغان به این مسئله در مساجد و منابر و فضاهای عمومی، بخش فرهنگی و ترویجی آن را تقویت کند. ولی در مقابل هجمه‌های بزرگ غرب در تغییر سبک زندگی اسلامی، ضعف عملکرد مسئولان فرهنگی، اعمال سلیقه‌ها، مشکلات اقتصادی وسایر مؤلفه‌ها، نمی‌شود انتظار این را داشت که به طور گسترده تأثیرگذار باشد.

برای رفع مشکل حجاب باید اولا تصمیمات فراملی گرفت و ثانیا اقدامات جامعه مبتنی بر اندیشه نخبگانی اتخاذ کرد و حوزه علمیه یک قطعه از این پازل فرهنگی است. البته مردم از حوزه علمیه توقع بیش از این دارند و حوزه باید تلاش بیشتری کند.

به نظر شما چه عواملی باعث افزایش یا میل دختران به بی‌حجابی شده است؟

خوب عوامل بسیارند، از عوامل محیطی گرفته تا عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، رسانه‌ای و سایر عوامل دیگر؛ ولی نکته‌ای که به آن توجه نمی‌شود یا کمتر توجه می‌شود، این است که اکثر مسئولان و مدیران حوزه مسائل اجتماعی، عوامل را بیشتر داخلی می‌بینند.

ولی بنده به عنوان کسی که بیش از پانزده سال در این حوزه فعالیت میدانی و علمی داشتم، عامل اصلی گرایش به بی‌حجابی را فراملی می‌دانم و معتقدم امروزه فقط کشور ما نیست که با این مسئله روبه‌روست، بلکه جهان به‌ویژه دنیای غرب با مسئله پوشش چالش جدی دارد.

اگر وضعیت پوشش سه دهه اخیر کشورهای اروپایی و غربی را با وضعیت امروز آن‌ها مقایسه کنیم، کاملا این تغییر مشهود است. به ویژه در آثار سینمایی‌شان که این تغییر محسوس‌تر است. البته خودِ این مسئله معلول علت‌های ریشه‌ای دیگر است که مهم‌ترین آن‌ها تغییر هویت زن و خانواده در غرب است.

واضح است، وقتی از طرفی این تغییر سبک پوشش و میل به عریان‌گرایی را در جهان می‌بینیم و از طرف دیگر در دنیای باز و گسترده رسانه‌ای این سبک زندگی از طریق آثار هنری و رسانه‌ای و پر هزینه به روش‌های مختلف در حال تبلیغ و گسترش است (کشور ما هم ازاین دهکده جهانی مستثنی نیست) و همچنین کار فرهنگی جامع و دقیقی نیز برای مواجهه با این سبک زندگی انجام نمی‌شود، به تبع کیفیت سبک پوشش در کشورمان نیز ضعیف می‌شود. اگر چه همان‌طور که اول صحبت‌هایم گفتم، از عوامل دیگر کم‌حجابی نیز نباید غافل شد که مهم‌ترین آن مسئله سیاسی و ضعف عملکرد متصدیان فرهنگی است.

با توجه به نگاه شما در پاسخ سؤال قبلی احساس می‌شود ابتدا شما مسئله چالش حجاب در کشور را ناشی از اصل مسئله زن و خانواده می‌دانید. بله؟

قطعا همین‌گونه است که می‌فرمایید. اجازه بدهید بحث را طور دیگری ادامه بدهم. مسئله حتی عمیق‌تر از این حرف‌هاست. من معتقدم دلیل افزایش عریان‌گرایی در جهان و ایران و میل افراد به این خواسته نفسانی، ناشی از جریان‌های فرهنگی و سیاسی در جهان است.

در دو سده اخیر اسناد تاریخی این ادعا را تأیید می‌کند که مبدأ و مسند همه جریانات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی دینی، نظریه‌های فرهنگی و سیاسی بوده است که شاخص‌ترین آن‌ها در مسئله زن و خانواده، نظریه فمینیسم بوده است. تقریبا همه جریانات فرهنگی در حوزه زن و خانواده در چند دهه اخیر متأثر از این نظریه است. پیروانی در سراسر جهان پیدا کرده که توانسته‌اند از حاکمیت‌ها امتیاز کسب کنند و در چرخه اقتصادی، تأثیرگذار باشند.

همچنین موفق شدند صاحب کرسی در دانشگاه‌ها باشند و قدرتمند در تولید محصولات هنری و رسانه‌ای شوند. به عنوان نمونه فعالان فمینیستی از سال 1970 میلادی توانسته‌اند بیش از 400 فیلم بلند تأثیر‌گذار با موضوع فمینیسم به پرده سینما ببرند. یا نظریه بی‌پایه‌ای مثل «نودیسم» یا «ناتورالیسم» که قائل به عریانی و طبیعت‌گرایی هستند، چطور توانسته‌اند در جهان پیروانی را جذب و از حاکمیت‌ها امتیاز کسب کنند؟ آن وقت ما با این پشتوانه دینی و فقهی و تمدن غنی در حوزه زن و خانواده، نظریه علمی ثبت‌شده در جهان نداریم.

مسلم است در گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و زن مسلمان نمی‌توانیم توفیق چندانی داشته باشیم و همیشه در موضع دفاع در مقابل همین جریانات فرهنگی هستیم. این مطالبه مقام معظم رهبری نیز بوده که مغفول مانده است. ایشان در همان دیدار با دانشجویان که مسئله «کرسی‌های آزاد اندیشی» مطرح شد، به مسئله «تولید اندیشه» و در آخر به مسئله «کرسی‌های نظریه‌پردازی روشمند» که درواقع نتیجه دو اقدام قبلی است، تأکید کردند. بماند که دانشگاه‌ها در همان مسئله اول یعنی کرسی‌های آزاد‌اندیشی هم توفیق چندانی نداشتند.

در طول سه دهه اخیر کتاب‌ها و مقاله‌ها و پژوهش‌های زیادی برای حجاب نگاشته شده است. شما یعنی قائل هستید این همه اثر نتوانسته این مسئله را حل کند؟

به مسئله مهمی اشاره کردید، جهت اطلاع عرض کنم تا به امروز چیزی حدود 300 عنوان کتاب و 1000 مقاله و پایان نامه در این حوزه نگاشته شده است. ضمن احترام به همه مؤلفان و اذعان این مسئله که برخی از این آثار بسیار مفید بوده است، باید بگوییم توفیق چندانی در حوزه نظریه‌پردازی مبتنی بر روش کاربردی نداشتند.

چرا که اگر بود، امروز ما قطعا شاهد جریانات فرهنگی و سیاسی آن در ایران و جهان بودیم. صراحتا عرض می‌کنیم آنچه تا به امروز به عنوان مبنای مطالعه حجاب مورد استفاده قرار گرفته آثار شهید علامه استاد مطهری بوده و اگر از ایشان همین مقدار هم نبود، امروز چیزی برای گفتن نداشتیم.

آیا می‌توانیم به آینده امیدوار باشیم و به نظر شما جایگاه زن در جمهوری اسلامی حفظ خواهد شد؟

با تمام مشکلاتی که امروز در حوزه زن و خانواده در کشور داریم، ادعا می‌کنیم که نسبت به بسیاری از کشورهای مدعی حقوق زن جلوتریم. ولی هنوز کار نکرده زیادی داریم. من معتقدم جمهوری اسلامی وظیفه دارد اولا: زیبایی‌های قوانین اسلام در دفاع از حقوق زن در خانواده را زنده و اجرا کند. پس چاره‌ای ندارد که در قوانین موجود بازنگری کند. مسئله‌ای که چندی پیش رهبر انقلاب هم در دیدار با زنان فرهیخته، فرمودند. زن واقعا در خانواده مظلوم است و این فضا به سیر تربیتی نسل آینده ضربه می زند.

ثانیا وظیفه دارد ابزارهای اجتماعی و مدنی برای تحقق آن حقوق زنان را تولید کند. من متعجبم چرا در جمهوری اسلامی در فضای اجتماعی زن و مرد مشابه دیده می‌شوند؟ از یک سو تبیین می‌کنیم زن ریحانه است و ضمن تأکید بر تساوی حقوق زنان و مردان و مخالفت با تشابه حقوقی باز هم می‌بینیم در همه ارکان اجتماعی، این تشابه است که دیده می‌شود‌.

چرا باید زن کارمند مثل مرد کارمند در هشت ساعت وقت اداری حاضر باشد و دقیقا مثل مردان وارد اداره و همراه آنان خارج شود؟ چرا باید دختر محصل و دانشجو مثل پسر محصل و دانشجوی ایرانی اندازه همان ساعت درسی در کلاس درس بنشیند؟ اصلا چرا حجم دروس دختران و پسران یکی است؟ چرا در نظام حقوقی و آموزشی جمهوری اسلامی، دختر و زنی که طبق خلقت خداوند متعال هفت تا ده روز در یک شرایط خاص هورمونی است دیده نشده است؟ چرا دانش آموز دختر ایرانی در مدرسه‌ای که همه آن‌ها دخترند، شش ساعت با سر پوشیده باشد؟ چرا مدارس دخترانه، فقط تابلوی دخترانه دارند و هیچ المان دخترانه در معماری آن دیده نمی‌شود؟

همه این موارد سوالاتی است که به راحتی تحقق پیدا می‌کند و شک نکنید اگر جمهوری اسلامی در تحقق آن اقدامات جدی انجام دهد، نه‌تنها جامعه زنان امیدوار خواهند شد، بلکه می‌تواند الگویی برای ترویج فرهنگ اصیل اسلامی در جهان باشد. چنین اسلامی برای همه مردم ما عزیز خواهد بود و آنگاه است که دختران عفیف ما با اعتقاد راسخ و با عشق به سمت حجاب می‌روند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

نوزده − سیزده =