گفت‌و‌گو با مرد پیگیر شهر

اتوبوس سواری در اصفهان، ماشین سواری در آمریکا

داستان حسین فروغی، داستان مسئولیت پذیری و دلسوزی برای شهر و ساکنین شهر است. کسی که شاید مانندش در اصفهان به تعداد انگشتان یک دست پیدا نشود اما یک تنه و خستگی ناپذیر بسیاری از مسائل مهم را تا رسیدن به نتیجه پیگیری می کند و نمونه های موفقی از تعامل هوشمندانه و واقعی مردم و مسئولین را رقم می زند.

تاریخ انتشار: 16:08 - سه شنبه 1396/01/1
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
اتوبوس سواری در اصفهان، ماشین سواری در آمریکا

داستان حسین فروغی، داستان مسئولیت پذیری و دلسوزی برای شهر و ساکنین شهر است. کسی که شاید مانندش در اصفهان به تعداد انگشتان یک دست پیدا نشود اما یک تنه و خستگی ناپذیر بسیاری از مسائل مهم را تا رسیدن به نتیجه پیگیری می کند و نمونه های موفقی از تعامل هوشمندانه و واقعی مردم و مسئولین را رقم می زند. به او لقب شهروند نمونه داده شده ، شهروندی مسئولیت پذیر ، سازش ناپذیر و پیگیر. روزها سوار اتوبوس می شود و از این اداره به آن اداره برای رفع مشکلات تلاش می کند اما نمی تواند ذره ای سستی و کاهلی در زمینه مسائل شهر را تحمل کند و از ابتدای ورودش به شهرداری به عنوان کارمند ، تمایزش با دیگران را با همین سازش ناپذیری نشان داده است.

« من به شهرداری آمدم و به عنوان بازرس استخدام شدم. در روز اول کار، یک کاغذ به من دادند و گفتند برو دروازه تهران(میدان جمهوری اسلامی) و آنجا سند رسید 48 لامپ را که قرار بوده در میدان نصب شود، امضا کن. از شهرداری به دروازه تهران رفتم و دیدم داخل یک تیر بسیار بلند را مهتابی نصب کرده اند. روز بود و چیزی مشخص نبود. برگشتم به شهرداری و گفتم که نتوانستم این لامپ ها را بشمارم و در این نور و با این فاصله قابل شمارش هم نیست. گفتم من باید بتوانم این 48 لامپ را که شما گفته اید بشمارم و سپس امضا کنم. مسئول مربوطه گفت امضا میکنی یا نه؟ گفتم من ندیده ام و امضا نمی کنم. این را که گفتم من را از شهرداری اخراج کردند و گفتند برای تسویه حساب به کارگزینی برو. من به کارگزینی رفتم و اتفاقا در آنجا یک مردی حضور داشت که بازرس استانداری بود. از من پرسید اینجا چه کار داری؟ گفتم من را به این دلیل اخراجم کردند. این مرد گفت: بارک الله ! من هوای تو را دارم ! این باعث یک شروع تازه برای من شد.»

در مصاحبه ام با فروغی، او دسته ای از نامه ها و مدارک و روزنامه های قدیمی و جدید را پیش رویم قرار داد . نامه های اداری با مهر و پاراف های زیاد که مشخص بود در ارگان ها و سازمان های مختلف ، دست به دست شده و وروزنامه های از رنگ ورو رفته که با دقت بریده شده بودند.«یک زمانی برای روزنامه کیهان و روزنامه اولیا مطلب می‌نوشتم و در حالی که کارمند هم بودم مطلبی که می‌نوشتم را روزنامه بلافاصله چاپ می کرد. در آن مطالب از معایب و مشکلات مردم می نوشتم و چاپ هم می شد اما الان آنطور نیست. من مقابل درب دانشگاه اصفهان، پیگیری‌های مربوط به ایجاد یک زیرگذر را می‌کردم. در این زیرگذر 18 دهانه مغازه احداث شد و من مالکیت حتی یک سانتی متر از این مغازه ها را قبول نکردم. شهردار وقت گفت من به اداره حقوقی گفته ام دو دهانه از این مغازه ها را به نام تو ثبت کند، ولی من قبول نکردم.» از او دلیل می خواهم. پاسخ می دهد: « برای اینکه یک روزی می‌خواهم بگویم من این کار را کرده‌ام وگرنه بقیه خواهند گفت خب اینکه هنری نیست، دو تا دهانه اش را هم برای خودش برداشته است! و هنوز هم که هنوز است هرجا می روم می گویم من این کار را کردم و به آن افتخار می کنم. از ابتدای کار که تصادفات در این محل زیاد بود، شخصا از تصادفات و جنازه ها عکسبرداری می کردم، پیگیر می شدم و در مطبوعات چاپ می کردم و مقاله درخواست برای احداث زیرگذر می‌نوشتم تا بالاخره توانستم کار را به سرانجام برساندم.»

پیگیری های فروغی تنها به شهرداری وزیرگذر ختم نمی شود. مبارزه با قاچاق خودرو ، بازرسی از فروشگاه های عرضه گوشت سالم ، بازرسی از سلاخ خانه ها ، پیگیری رفع سد معابر و پیگیری و اصلاح وضع بهداشتی نانوایی های اصفهان تنها بخشی از اقدامات مردم دوستانه حسین فروغی است.او در کنار پیگیری مسائل عمرانی ، نگاهی هم به آینده و فرهنگ سازی دارد. «گفتیم بیاییم کاری کنیم که صدسال دیگر جواب بدهد؛ یعنی تربیت نسل آینده. به همین خاطر در شهر مجلسی با یک کودک و در یک خانه 350 متری که باحمایت استانداری تامین شد، بدون هیچ وسیله ای کار احداث مهدکودک را با دخترم شروع کردیم. جالب بود که با پیگیری های من، شخص استاندار در مراسم افتتاح این مهد کودک حاضر شد. در آنجا هیچ موکت یا فرشی نداشتیم و چند مقوا روی زمین کنار هم گذاشتیم و چند کاغذ «مقدمتان مبارک» به دست یک کودک دادیم.  وقتی آقای جهانگیری به عنوان استاندار وقت آمد، گفتم به حرمت این که اینجا مکتب اسلام و مدرسه است، کفش هایتان رادرآورید! او هم کفش هایش را درآورد، روی مقوا آمد و به این ترتیب مهدکودک رسما افتتاح شد.»

همه تجارب فروغی دربیش از 50 سال سر و کار داشتن با مسائل شهری ، به همین اندازه شیرین نیست. او دائما با دو کلید واژه «وطن» و «حکومت امام علی(ع)» به مسئولین نامه می نویسد و از عدم رسیدگی به مشکلات گلایه می کند. می گوید:« یکی از مشکلات مهم ما این است که هرکسی در جای تخصص خودش ننشسته است. اگر افراد در تخصص خود قرار بگیرند، خیلی از مشکلات حل می شود».  شهروند نمونه اصفهانی ارتباطش با مسئولین را حق خود و  تکلیف آنها می داند ، تکلیفی که بعضی کم و بعضی به درستی انجام می دهند. « من مدت ها با آقای جهانگیری  زمانی که استاندار بود  کار کردم. از ایشان درخواست هایی می کردم که خیلی شاید متعارف نبود. یک بار برای یک دستشویی عمومی که سرایدارش از مردم پول می گرفت مستقیما به ایشان نامه دادم. گفتم این بساط را باید جمع کنید. من دلم می سوخت و پیگیری می کردم و این پیگیری موثر واقع می شد. واقعیت این است که ایشان انصافا گوش می کرد و حتی در دفترش نمی گفت برای من چایی بیاورند تا با حواس جمع به حرف هایم گوش دهد.»

از او می پرسم چرا بقیه مثل شما نیستند؟ با قطعیت جواب می دهد: «بله ، هیچ کس مثل من نیست! برای اینکه بسیاری از مردم دلسوز وطنشان نیستند و از دو جهت باعث ایجاد خرابی می شوند: یکی اینکه آبروی کشور را می برند و دیگری اینکه با واسطه به خودشان ضربه می‌زنند چون خودشان دارند در اینجا زندگی می کنند.»

در دایره واژگان او ، «وطن» نیز محدود به مرزهای جغرافیایی نیست. همه جا را وطن خود می داند. « در شهر کراسنودار روسیه در مجاورت دریای سیاه‌، با الهام از درخت کاری و تخت‌های سنتی ایران، پیشنهاد ساخت تخت و کاشت درخت را به شهرداری آنجا دادم. شهرداری طرح را رد کرد ولی معاونت دانشجویی دانشگاه که قبلا سفری به اصفهان داشت و کمی هم فارسی بلد بود، از طرح من حمایت کرد. او حتی تسهیلات خوبی در اختیارم گذاشت تا طرح اجرایی شود. ولی متاسفانه بعد از مدتی یکی از دوستانم کلید اتاقم را از من گرفت و گذرنامه و پول من را دزدید و فرار کرد.»

شهروند نمونه اصفهانی در شهرهای امریکا هم نمونه است ، جایی که دختر و دامادش ساکن هستند و خودش هم هرازگاهی به آنجا سفر می کند: «شهرسازی آنجا خوب است و ترافیک ندارد.به خاطر همین از اتومبیل شخصی استفاده می کنم. اما آنجا هم نق میزنم! خب آنجا فضای سبزی که ما داریم را ندارند و قطعا به اندازه اصفهان، زیبا نیست. من در خانه‌ام در آمریکا گل کاری می کردم به همین خاطر من را به شهرداری‌شان دعوت کردند. گل کاری آمریکایی ها مثل گل کاری ما نیست، آنها در شهرداری برای گل زیاد وقت نمی گذارند و وقتشان را صرف رسیدگی به امور دیگری می کنند.»

– بالاخره فضای سبز هم بخشی از توسعه شهری است؛ منظورتان از امور دیگر چیست؟

– ببینید، آنجا مهم این است که قانون اجرا شود و اشخاص، اهمیتی ندارند. با یک ایرانی آشنا شدم که شهردار یکی از مناطق آنجا بود. به او نامه ای نوشتم و گفتم که درخت های کاج خمره ای که در معابر و گذرها می کارید باعث افزایش ناامنی می شود. زیرا دزدها می توانند در کنار آن کمین کنند و در نیمه های شب، ناامنی ایجاد کنند. ضمن اینکه این نوع درخت ها از وسط پوسیده و خشک می شوند و در تابستان آتش سوزی ایجاد می کنند. بعدا یکبارهم با او حرف زدم که خیلی صبورانه به حرف هایم گوش داد و آنها را تایید کرد. برای رفع این مشکل، پیشنهادی به او دادم و به آن عمل کرد.  خوبیِ آنجا این است که مسئولین در دسترس هستند و برای ارتباط با آنها مثل اینجا نیاز به وقت قبلی و از اینجور چیزها نیست. من وقتی آن مدل برخوردها را می بینم دلم خیلی به حال کشور خودمان می سوزد. درب اتاق مسئول باید همیشه به روی همه باز باشد. چه معنی دارد که یک مسئول، اتاقش ریموت داشته باشد؟! مسئول، باید به مردم خدمت دهد.»

دغدغه ها و دردل های فروغی تمامی ندارد. او به معنای واقعی دلسوز است و دلسوزی را یکی از لازمه های مدیریت می داند. «کارها نیاز به دلسوز و پیگیر دارد. من چند وقت پیش به آشنایان یکی از مسئولین گفتم ایشان دلسوز ندارد و مسئول اینچنینی نیاز به دلسوز دارد تا بسیاری از کارها را پیگیری کند.»

وقت گذشته است و مصاحبه ما دارد به پایان می رسد. فروغی اما همچنان پرشور از ایده هایش برای حل مشکلات شهری می گوید. او در تمام طول مصاحبه‌اش اصلا تمایلی برای پاسخ به پرسش های شخصی و تعارفات ندارد.از او می پرسم تا کی می خواهد به پیگیری هایش ادامه دهد؟  « ببینید، من شهر را وطن خودم می دانم و همیشه هم می گویم که بر خاک وطنم بوسه می‌زنم .اینجا وطن من است و هرگوشه اش هم برای خودش گنجی است. تنها یک نفر را می خواهد که علمش را داشته باشد و این گنج را پیدا کند. به خاطر همین همیشه رفع مشکلات شهر برایم اهمیت دارد و دلم می خواهد پیگیر رفع آنها باشم.»

دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

18 − سیزده =